1. our growing cities are screaming for water
شهرهای در حال رشد ما برای آب فریاد می زنند.
2. The kids were screaming with delight.
[ترجمه ترگمان]بچه ها از خوشحالی جیغ می زدند
[ترجمه گوگل]بچه ها با لذت جیغ کشیدند
3. The women were screaming and in a frenzy to get home.
[ترجمه ترگمان]زن ها جیغ می کشیدند و دیوانه وار به خانه برمی گشتند
[ترجمه گوگل]زنان فریاد می کشیدند و به دیوانگی می آمدند تا به خانه بروند
4. Will found himself immediately surrounded by screaming fans.
[ترجمه ترگمان]ویل خود را در محاصره طرفداران جیغ و فریاد یافت
[ترجمه گوگل]خود را بلافاصله توسط طرفداران فریاد محاصره خواهد کرد
5. He covered her mouth to stop her from screaming.
[ترجمه ترگمان]دهانش را پوشیده بود تا از جیغ و فریاد جلوگیری کند
[ترجمه گوگل]او دهان خود را برای جلوگیری از فریاد کشید
6. She lay there screaming in agony.
[ترجمه ترگمان]در حالی که از درد جیغ می کشید، دراز کشید
[ترجمه گوگل]او در حال ایستادن در فریاد می کشد
7. A tumult of shouting and screaming came from within the house.
[ترجمه ترگمان]صدای فریاد و فریاد از درون خانه به گوش رسید
[ترجمه گوگل]فریاد فریاد و فریاد از داخل خانه آمد
8. The kids were screaming with excitement.
[ترجمه ترگمان]بچه ها از فرط هیجان جیغ می زدند
[ترجمه گوگل]بچه ها با هیجان جیغ کشیدند
9. Women were screaming; some of the houses nearest the bridge were on fire.
[ترجمه ترگمان]زنان فریاد می زدند، بعضی از خانه ها به پل نزدیک بودند
[ترجمه گوگل]زنان فریاد می کشیدند؛ برخی از خانه های نزدیک ترین پل در آتش بودند
10. People ran for the exits, screaming out in terror.
[ترجمه ترگمان]مردم به طرف خروجی ها فرار می کردند و با وحشت جیغ می کشیدند
[ترجمه گوگل]مردم برای خروج فرار کردند و از ترور خارج شدند
11. The baby was screaming itself hoarse.
[ترجمه ترگمان]بچه داشت جیغ می کشید
[ترجمه گوگل]کودک خود را در حال جیغ کشیدن بود
12. Inside most of us is a small child screaming for attention.
[ترجمه ترگمان]درون اکثر ما کودک کوچکی است که برای جلب توجه جیغ می کشد
[ترجمه گوگل]در داخل بیشتر ما یک کودک کوچک برای جلب توجه است
13. Janet became hysterical and began screaming.
[ترجمه ترگمان]ژانت عصبی شد و شروع به جیغ زدن کرد
[ترجمه گوگل]Janet hysterical شد و شروع به جیغ کرد
14. Those cats have been screaming for hours.
[ترجمه ترگمان] اون گربه ها چند ساعته که دارن جیغ میزنن
[ترجمه گوگل]این گربه ها ساعت ها گریه می کنند
15. The baby was kicking and screaming.
[ترجمه ترگمان]بچه لگد می زد و جیغ می کشید
[ترجمه گوگل]کودک لگد زد و فریاد زد