1. he is very finicky about his food
او درباره ی خوراکش خیلی بهانه گیری می کند.
2. He's terribly finicky about his food.
[ترجمه ترگمان]اون به طرز وحشتناکی در مورد غذا هاش فکر می کنه
[ترجمه گوگل]او در مورد غذای او بسیار وحشی است
3. This job is too finicky for me.
[ترجمه ترگمان] این شغل خیلی واسم سخته
[ترجمه گوگل]این کار برای من بسیار جالب است
4. Repairing watches must be a very finicky job.
[ترجمه ترگمان]ساعت های دیواری باید خیلی سخت کار کنند
[ترجمه گوگل]تعمیر ساعتها باید یک کار بسیار جالب باشد
5. Even the most finicky eater will find something appetizing here.
[ترجمه ترگمان]حتی the خوار هم چیز اشتها آوری پیدا می کنند
[ترجمه گوگل]حتی غذای شگفت انگیز چیزی در اینجا اشتها آور است
6. Eat up your fish and don't be so finicky.
[ترجمه ترگمان]ماهی ها را بخور و این قدر فکر نکن
[ترجمه گوگل]خوردن ماهی خود را انجام دهید و نه خیلی غافلگیر
7. Tonya was a finicky eater when she was little.
[ترجمه ترگمان]وقتی که \"تونیا\" کوچیک بود \" تونیا \" خیلی eater بود
[ترجمه گوگل]وقتی تونیا کوچک بود، تونیا یک غذای جادویی بود
8. It's a very finicky job.
[ترجمه ترگمان]این خیلی کار سختیه
[ترجمه گوگل]این یک کار بسیار جالب است
9. Then, perhaps, the finicky felines will deign to dip their tongues into the clean water you offer them.
[ترجمه ترگمان]در این صورت، شاید این گربه های finicky به آب پاکی که به آن ها عرضه می کنید، بروند
[ترجمه گوگل]پس شاید شاخه های نابغه از بین بروند تا زبانشان را به آب پاکی که برای آنها پیشنهاد می کنید فرو کنید
10. He thought Blanche was being too finicky.
[ترجمه ترگمان]او فکر می کرد که بل انش خیلی finicky
[ترجمه گوگل]او فکر کرد بلانچو خیلی فندق بود
11. I get really finicky and picky.
[ترجمه ترگمان] من واقعا فکر می کنم خیلی بد و picky
[ترجمه گوگل]من واقعا فانتزی و شگفت انگیز هستم
12. He is slightly finicky and a little superstitious.
[ترجمه ترگمان]او کمی فکر می کند و کمی هم خرافاتی است
[ترجمه گوگل]او کمی ظرافت و کمی خرافاتی است
13. It's a very finicky job to get all these little bones out of the fish.
[ترجمه ترگمان]خیلی کار سختیه که همه این استخون های کوچک رو از ماهی ها بیرون بیاری
[ترجمه گوگل]این یک کار بسیار جالب است که تمام این استخوان های کوچک را از ماهی بگیرد
14. The little girl is too finicky.
[ترجمه ترگمان] اون دختر کوچولو خیلی finicky
[ترجمه گوگل]دختر کوچولو خیلی فریبنده است