movie star

1. She was pared with a famous movie star.

[ترجمه نام رو نمی نویسم میخوام ناشناس بمونم] او با یک ستاره معروف و سر شناس سینما آشنا شد

[ترجمه Sherlock] او با یک ستاره مشهور سینما آشنا شد.

[ترجمه ...........] او با یک ستاره ی مشهور و معروف سینما آشنا شد.

[ترجمه یه بنده خدا] او با یک ستاره ی مشهور و سرشناس سینما آشنا شد

[ترجمه mamad] او ( مونث ) با یک ستاره معروف سینما آشنا شد

[ترجمه توروخدا لایک کنین بره بالا] او با یک ستاره معروف و سرشاس سینما اشنا شد

[ترجمه ترگمان]او را با یک ستاره فیلم های مشهور محروم کرده بود
[ترجمه گوگل]او با یک ستاره مشهور فیلم آشنا شد

2. The movie star was warmly cheered as he got on the stage.

[ترجمه S.E] ستاره سینما هنگام ورود به صحنه به گرمی مورد تشویق قرار گرفت

[ترجمه ترگمان]وقتی وارد صحنه شد، ستاره سینما با شور و حرارت شروع به تشویق کردن کرد
[ترجمه گوگل]ستاره فیلم گرمی به عنوان او در صحنه رواج یافت

3. Her wish to become a movie star was finally realized.

[ترجمه ترگمان]آرزوی او برای تبدیل شدن به یک ستاره فیلم در نهایت تحقق یافت
[ترجمه گوگل]آرزوی او برای تبدیل شدن به یک ستاره فیلم در نهایت متوجه شد

4. His dream of being a movie star became true.

[ترجمه ترگمان]رویای او مبنی بر اینکه یک ستاره سینما باشد درست شد
[ترجمه گوگل]رویای او از اینکه یک ستاره فیلم بود، درست شد

5. She's just a two-bit movie star.

[ترجمه ترگمان]او فقط یک ستاره سینما است
[ترجمه گوگل]او فقط یک ستاره فیلم دو بیتی است

6. The young movie star revelled in the public's admiration.

[ترجمه ترگمان]ستاره فیلم جوان از تحسین مردم لذت می برد
[ترجمه گوگل]ستاره فیلم جوان نشان داد که از تحسین عمومی برخوردار است

7. Though a top-rated movie star he has been remarkably successful at keeping his private life private.

[ترجمه ترگمان]اگرچه او یک ستاره فیلم برتر است، اما در حفظ زندگی خصوصی اش به طور قابل ملاحظه ای موفق بوده است
[ترجمه گوگل]اگرچه یک ستاره سینمایی با رتبه بالا او در حفظ شخصیت خصوصی خود موفق بوده است

8. The crowd cheered as the movie star went up to receive his prize.

[ترجمه ترگمان]وقتی که ستاره فیلم برنده جایزه اسکار شد، جمعیت هورا کشیدند
[ترجمه گوگل]جمعیت پس از دریافت جایزه خود، ستاره فیلم را تشویق کرد

9. The movie star was deluged with requests for her autograph.

[ترجمه ترگمان]ستاره فیلم با درخواست رونمایی از او غرق شده بود
[ترجمه گوگل]ستاره فیلم با درخواست های ثبت نام خود پر شده است

10. The movie star is always natural with other people.

[ترجمه ترگمان]ستاره فیلم همیشه با افراد دیگر طبیعی است
[ترجمه گوگل]ستاره فیلم همیشه با افراد دیگر طبیعی است

11. The movie star is in prison for tax evasion.

[ترجمه ترگمان]این ستاره فیلم به خاطر فرار از مالیات در زندان است
[ترجمه گوگل]ستاره فیلم برای فرار از پرداخت مالیات در زندان است

12. David has been rushing that young movie star for nearly half a year.

[ترجمه ترگمان]دیوید نزدیک به نیم سال است که در حال حمله کردن به این ستاره جوان است
[ترجمه گوگل]دیوید ستاره فیلم جوان را برای تقریبا نیمی از سال به سر می برد

13. The movie star cashed in on his sudden popularity and signed up for several TV plays.

[ترجمه ترگمان]ستاره سینما محبوبیت ناگهانی خود را به دست آورد و برای چندین نمایش تلویزیونی به امضا رسید
[ترجمه گوگل]ستاره فیلم در محبوبیت ناگهانی خود غرق شد و برای چند نمایش تلویزیونی ثبت نام کرد

14. She is the archetype of an American movie star.

[ترجمه ترگمان]او نمونه اصلی یک ستاره سینما در آمریکا است
[ترجمه گوگل]او آرکه تایپ یک ستاره فیلم آمریکایی است

15. The old movie star was drowned in mink.

[ترجمه ترگمان]ستاره فیلم قدیمی در mink غرق شد
[ترجمه گوگل]ستاره سینمای قدیمی در سایبان غرق شد

انگلیسی به فارسی

انگلیسی به انگلیسی

جملات نمونه

پیشنهاد کاربران