1. an island of peace and tranquility in an ocean of conflict and war
سرزمین صلح و آرامش در اقیانوسی از کشمکش و جنگ
2. an island off the coast of bushehr
جزیره ای در نزدیکی ساحل بوشهر
3. kish island became a resort place for the rich
جزیره ی کیش تفریحگاه پولداران شد.
4. the island has several interesting endemic species
آن جزیره دارای چندین گونه ی بومی جالب توجه می باشد.
5. the island is 200 miles across
پهنای جزیره 200 مایل است.
6. the island was flooded and much valuable land spoiled
سیل جزیره را فرا گرفت و زمین های پر ارزش فراوانی را تباه کرد.
7. the island was overrun by rats
جزیره مورد هجوم موش های صحرایی قرار گرفت.
8. the island whither we sailed
جزیره ای که به سوی آن (با کشتی) رهسپار شدیم
9. this island is very rich in avian life
این جزیره از نظر پرندگان بسیار غنی است.
10. a coral island
جزیره ی (آبخست) مرجانی
11. a desert island
جزیره ی بایر
12. an inhabited island
جزیره ای که دارای سکنه است
13. the utmost island
دورترین جزیره
14. far inside the island
به فاصله ی زیادی در داخل جزیره
15. i rounded the island in a small boat
در یک قایق کوچک جزیره را دور زدم.
16. u. s. marines captured the island
تفنگداران دریایی امریکا جزیره را گرفتند.
17. kish is a small island
کیش جزیره ی کوچکی است.
18. the capture of majnoon island
گرفتن جزیره ی مجنون
19. the ruler of the island
فرمانروای جزیره
20. no man is an island
بنی آدم اعضای یکدیگراند
21. radio messages beamed at the island
پیام های رادیویی که به سوی جزیره فرستاده شد
22. the southern tip of that island
راس جنوبی آن جزیره
23. in the extreme north of the island
در شمالی ترین جای جزیره
24. pirates marooned him on a desert island
دزدان دریایی او را در جزیره ی بی آب و علف رها کردند.
25. they took the exiles to gheshm island by boat
تبعیدیان را با کشتی به جزیره ی قشم بردند.
26. we made two tacks in rounding the island
برای دور زدن جزیره دو بار تغییر مسیر دادیم.
27. he collected old clothes and doled them out among the natives in the island
او لباس های کهنه را جمع کرد و بین بومیان توزیع کرد.
28. The island was originally circular in shape.
[ترجمه ترگمان]جزیره در اصل به شکل مدور بود
[ترجمه گوگل]این جزیره در اصل شکل دایره ای بود
29. Unst is the most northerly island in the British Isles.
[ترجمه ترگمان]Unst بزرگ ترین جزیره در جزایر بریتانیا است
[ترجمه گوگل]Unst جزیره شمالی ترین جزایر بریتانیا است
30. Most of the people on the island are fisher folk.
[ترجمه صبا سلیمی] بیشتر مردمی که در جزیره زندگی میکنند ، ماهیگیر هستند
[ترجمه ترگمان]بیشتر مردم جزیره فیشر هستند
[ترجمه گوگل]اکثر مردم این جزیره ماهیگیر هستند