کلمه جو
صفحه اصلی

hogwash


معنی : چیز بی معنی، گنداب اشپزخانه، چیز بی معنی و بیمزه
معانی دیگر : پس مانده ی خوراک خوک

انگلیسی به فارسی

گنداب آشپزخانه، چیز بی معنی وبیمزه


hogwash، چیز بی معنی، گنداب اشپزخانه، چیز بی معنی و بیمزه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: scraps or garbage given to hogs; swill.

(2) تعریف: nonsensical, meaningless, or worthless talk or writing.
مشابه: bilge, bunk, double-talk, nonsense, poppycock, rot, rubbish, trash

- The senator's promises were hogwash.
[ترجمه ترگمان] سخنان سناتور بی معنی بود
[ترجمه گوگل] وعده های سناتور در حال انجام بود

• rubbish, nonsense (informal); pigswill, pig's food
if you describe something that someone says as hogwash, you mean that it is nonsense; an informal word.

مترادف و متضاد

چیز بی معنی (اسم)
hocus-pocus, hogwash

گنداب اشپزخانه (اسم)
hogwash

چیز بی معنی وبی مزه (اسم)
hogwash

nonsense


Synonyms: absurdity, balderdash, baloney, BS, bull, bunk, debris, drivel, foolishness, hokum, hooey, horsefeathers, poppycock, refuse, ridiculousness, rot, rubbish, trash, twaddle


Antonyms: sense, truth


جملات نمونه

1. Grandmother says all that is nonsense and hogwash.
[ترجمه ترگمان]مادربزرگ همه این ها بی معنی است
[ترجمه گوگل]مادربزرگ می گوید همه چیز بی معنی و عجیب است

2. Anyway, it might still be a lot of hogwash.
[ترجمه ترگمان] به هر حال، ممکنه هنوز یه عالمه مزخرف باشه
[ترجمه گوگل]به هر حال، هنوز هم ممکن است بسیاری از hogwash باشد

3. His answer was pure hogwash.
[ترجمه ترگمان]جواب کاملا بی معنی بود
[ترجمه گوگل]پاسخ او بود که خالص بود

4. That's a load of hogwash!
[ترجمه ترگمان]این مزخرفات بی معنی است!
[ترجمه گوگل]این یک بار از hogwash است!

5. That stuff is just a bunch of hogwash.
[ترجمه ترگمان]این چیزا فقط یه مشت چرت و پرته
[ترجمه گوگل]این چیزها فقط یک دسته از hogwash است

6. The professional exams for futures dealers are hogwash as far as the directors of some firms are concerned.
[ترجمه ترگمان]آزمون های حرفه ای برای دلالان پیش خرید، تا جایی که مدیران برخی از شرکت ها نگران هستند، hogwash هستند
[ترجمه گوگل]امتحانات حرفه ای برای نمایندگی های آتی تا جایی که مدیران برخی از شرکت ها نگران آن هستند، در حال بررسی هستند

7. That's complete and utter hogwash.
[ترجمه ترگمان]این کاملا مزخرف است
[ترجمه گوگل]این کامل و کامل hogwash است

8. Oh, hogwash! I tell you, this cat is mocking us at every turn.
[ترجمه ترگمان]! اوه، خدای من به تو می گویم که این گربه هر دفعه ما را مسخره می کند
[ترجمه گوگل]آه، هگوش! به شما می گویم، این گربه ما را در هر نوبت به ما خفه می کند

9. Well Ming Pao. . . People do not care what hogwash the tabloids spew out about Michael Jackson.
[ترجمه ترگمان]خب، \"مینگ مینگ\"، مردم اهمیت نمیدن که روزنامه های روزنامه های \"مایکل جکسون\" چی گفتن
[ترجمه گوگل]خوب مینگ پائو مردم اهمیتی نمی دهند که در مورد مایکل جکسون چه خبر است

10. Hogwash oil is collected and refined from eatery offal, and it always contains animal fat.
[ترجمه ترگمان]روغن زیتون از روده غذاخوری جمع آوری و تصفیه می شود، و همیشه حاوی چربی حیوانی است
[ترجمه گوگل]روغن Hogwash جمع آوری شده و تصفیه شده از علوفه اغذیه فروشی، و همیشه حاوی چربی حیوانات است

11. Base on physical and chemical characteristic of the hogwash oil, the absorption spectrum of the hogwash oil bleached by hydrogen peroxide and activated bleaching earth were studied.
[ترجمه ترگمان]بر پایه ویژگی های فیزیکی و شیمیایی روغن hogwash، طیف جذبی از روغن hogwash که توسط آب اکسیژنه ایجاد شده و earth فعال شده، مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]با توجه به مشخصات فیزیکی و شیمیایی روغن هوگاش، طیف جذبی روغن هوگاش که توسط پراکسید هیدروژن و سفید کننده فعال فعال شده بود مورد بررسی قرار گرفت

12. Hogwash is oily medium main harm content, the noxiousness of yellow aspergillus element is 100 times of arsenic .
[ترجمه ترگمان]Hogwash دارای مقدار چربی متوسط متوسط است و noxiousness عنصر aspergillus زرد ۱۰۰ برابر آرسنیک است
[ترجمه گوگل]Hogwash محتوی مواد مغذی اصلی محتوی روغنی است، و آلودگی عنصر آسپرژیلول زرد 100 بار آرسنیک است

13. The results indicated that peanut oil and hogwash oil could be distinguished by absorption spectra.
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که روغن بادام زمینی و روغن hogwash می تواند با طیف های جذب متمایز شود
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که روغن بادام زمینی و روغن هگوش میتواند با طیف جذبی قابل تشخیص باشد

14. That's a bunch of hogwash.
[ترجمه ترگمان]چه مزخرفاتی
[ترجمه گوگل]این یک دسته از hogwash است

15. All this stuff about poisons in the water supply is a load of hogwash, if you ask me.
[ترجمه ترگمان]اگر از من بخواهی همه این چیزها در مورد سم در آب است
[ترجمه گوگل]همه این مسائل در مورد سموم در تامین آب بار از hogwash، اگر شما از من بپرسید

پیشنهاد کاربران

مزخرف
چرند
چرت و پرت

یاوه، یاوه گویی

توضیح درباره اصطلاح hogwash
wash در این اصطلاح به معنای پس ماند غذاها یا فاضلاب است که معمولا به عنوان غذا جلوی خوک ها می اندازند.

منبع: سایت بیاموز


کلمات دیگر: