کلمه جو
صفحه اصلی

sherlock


کاراگاه

انگلیسی به فارسی

کاراگاه


شرلوک


انگلیسی به انگلیسی

• sherlock holmes, fictitious detective from the books of sir arthur conan doyle; male first name
private investigator, detective; one who is an expert at solving mysteries (named for sherlock holmes, fictitious detective of sir arthur conan doyle's novels)

جملات نمونه

1. The police were baffled, and Sherlock Holmes was called in to investigate.
[ترجمه ترگمان]پلیس گیج شده بود و شرلوک هولمز برای تحقیق فراخوانده شد
[ترجمه گوگل]پلیس با کمال تعجب و شرلوک هولمز برای تحقیق دعوت شد

2. Sherlock Holmes is a famous detective in stories.
[ترجمه ترگمان]شرلوک هلمز یه کارآگاه مشهوره
[ترجمه گوگل]شرلوک هلمز یک کارآگاه معروف در داستان است

3. Sherlock Holmes is a famous Sherlock in stories.
[ترجمه ترگمان]شرلوک هلمز در داستان ها یه شرلوک مشهوره
[ترجمه گوگل]شرلوک هلمز یک داستان مشهور شرلوک است

4. Sherlock Holmes gave him a piercing glance.
[ترجمه ترگمان]شرلوک هولمز نگاهی نافذ به او انداخت
[ترجمه گوگل]شرلوک هلمز به او نگاه کرد

5. Sherlock Holmes has nothing on you you're a real detective.
[ترجمه ترگمان]شرلوک هلمز هیچ ربطی به تو نداره تو یه کارآگاه واقعی هستی
[ترجمه گوگل]شرلوک هولمز چیزی برای شما ندارد که شما یک کارآگاه واقعی هستید

6. What would Sherlock Holmes do in the circumstances?
[ترجمه ترگمان]شرلوک هولمز در این شرایط چه می کرد؟
[ترجمه گوگل]شرلوک هولمز چه شرایطی دارد؟

7. I am always glad to see you both, Sherlock.
[ترجمه z] من همیشه خوشحالم که هردوی شما را می بینم , شرلوک
[ترجمه ترگمان]من همیشه از دیدن شما هر دوتون خوشحالم، شرلوک
[ترجمه گوگل]من همیشه خوشحالم که هر دو، شرلوک را می بینم

8. Sherlock Holmes held up a small buff envelope.
[ترجمه ترگمان]شرلوک هولمز پاکتی کوچک به دست گرفت
[ترجمه گوگل]شرلوک هولمز یک پاکت نامه بنفش کوچک را نگه داشت

9. Inference is what Sherlock Holmes did: one fact is deduced from others.
[ترجمه ترگمان]این کاری است که شرلوک هولمز کرد: یک حقیقت از دیگران استنتاج شده بود
[ترجمه گوگل]استدلال این است که شرلوک هولمز یک واقعیت را از دیگران کشف کرد

10. Really, Sherlock, you should take more mental exercise.
[ترجمه ترگمان] واقعا، شرلوک، تو باید تمرین ذهنی بیشتری داشته باشی
[ترجمه گوگل]واقعا، شرلوک، شما باید ورزش روانی بیشتری انجام دهید

11. Sherlock explained the wager, and the answer Summerlee had given us.
[ترجمه ترگمان]شرلوک شرط را توضیح داد و جواب Summerlee به ما داده شد
[ترجمه گوگل]شرلوک شرطی را توضیح داد و پاسخ Summerlee به ما داده بود

12. I pointed out to Sherlock in an undertone.
[ترجمه ترگمان]من زیر لب به شرلوک اشاره کردم
[ترجمه گوگل]من به شرلوک اشاره کردیم

13. It was with relief that I heard Sherlock Holmes's familiar tread upon the stairs.
[ترجمه ترگمان]خیالم راحت شد که صدای قدم های آشنای شرلوک هولمز را روی پله ها شنیدم
[ترجمه گوگل]با امداد و ناتوانی بودم که شلوار آشنا شرلوک هولمز را روی پله ها شنیده بودم

14. Sherlock Holmes is the prime example.
[ترجمه ترگمان]شرلوک هولمز اولین نمونه است
[ترجمه گوگل]شرلوک هلمز نمونه اصلی است

پیشنهاد کاربران

مو های پاکیزه و درخشان

دانشمند ( دکتر، مهندس، عقل کل، پروفسور و. . . )


کلمات دیگر: