کلمه جو
صفحه اصلی

doohickey


(عامیانه - هر چیزی که نام آن موقتا فراموش شده) فلان چیز، آن چیز

انگلیسی به فارسی

(عامیانه - هر چیزی که نام آن موقت فراموش شده) فلان چیز، آن چیز


دویچکی


انگلیسی به انگلیسی

• thing, gadget

مترادف و متضاد

gadget


Synonyms: contraption, contrivance, doodad, gismo, object, thing, thingamabob, thingamajig, whatchamacallit, widget


پیشنهاد کاربران

چیز ( بجای کلمه ی فراموش شده در صحبتمون استفاده میکنیم )

کلمه ای که وقتی اسم چیزی رو نمی دونیم یا به خاطر نمیاریم و یا میخوام کم ارزش و کم اهمیت جلوهوبدیم استفاده می شه.

اون "چی چی" وسیله رو میگی؟؟





ماسماسک


کلمات دیگر: