کلمه جو
صفحه اصلی

adequateness


adequancy : چسبیدن، پیوستن، وفادار ماندن، هواخواه بودن، طرفدار بودن، وفا کردن، توافق داشتن، متفق بودن، جور بودن، بهم چسبیده بودن

انگلیسی به فارسی

( adequancy =) چسبیدن، پیوستن، وفادار ماندن، هواخواه بودن، طرفدار بودن، وفا کردن، توافق داشتن،متفق بودن، جور بودن، (گیاه‌شناسی) به‌هم چسبیده بودن


کافی بودن


انگلیسی به انگلیسی

• suitableness, fitness

پیشنهاد کاربران

وفادارماندن
loyal وفادار ، ثابت پا برجا


کلمات دیگر: