adequancy : چسبیدن، پیوستن، وفادار ماندن، هواخواه بودن، طرفدار بودن، وفا کردن، توافق داشتن، متفق بودن، جور بودن، بهم چسبیده بودن
adequateness
adequancy : چسبیدن، پیوستن، وفادار ماندن، هواخواه بودن، طرفدار بودن، وفا کردن، توافق داشتن، متفق بودن، جور بودن، بهم چسبیده بودن
انگلیسی به فارسی
( adequancy =) چسبیدن، پیوستن، وفادار ماندن، هواخواه بودن، طرفدار بودن، وفا کردن، توافق داشتن،متفق بودن، جور بودن، (گیاهشناسی) بههم چسبیده بودن
کافی بودن
انگلیسی به انگلیسی
• suitableness, fitness
پیشنهاد کاربران
وفادارماندن
loyal وفادار ، ثابت پا برجا
loyal وفادار ، ثابت پا برجا
کلمات دیگر: