1. engaged columns
ستون های توی دیوار
2. an engaged couple
زوجی که با هم نامزد هستند
3. she engaged me in conversation
او مرا به صحبت گرفت.
4. the engaged couple necked on the back seat of the car
آن دو نامزد در صندلی عقب اتومبیل عشقبازی کردند.
5. they engaged in a furious debate
آنها به مناظره ی پر شوری پرداختند.
6. we engaged a superior enemy force and drove them back
ما با دشمنی نیرومندتر درگیر شدیم و آنها را به عقب راندیم.
7. he has engaged a lawyer
او وکیل گرفته است.
8. he has engaged a lawyer to look after his interests
او برای حفظ منافع خود وکیل گرفته است.
9. he is engaged to parisa
او نامزد پریسا است.
10. they are engaged
آنها نامزد شده اند.
11. unfortunately i am engaged this morning, but i am free this afternoon
متاسفانه امروز صبح گرفتارم ولی بعدازظهر آزادم.
12. writing this dictionary has engaged all my energies
نگارش این فرهنگ تمام انرژی مرا گرفته است.
13. i would love to come, but i am otherwise engaged
خیلی دلم می خواست بیایم ولی کار دیگری دارم.
14. I have never engaged in the drug trade.
[ترجمه ترگمان]من هیچ وقت درگیر تجارت مواد نبودم
[ترجمه گوگل]من هرگز در تجارت مواد مخدر مشغول نیستم
15. Troops are engaged in the expulsion of enemy forces from the area.
[ترجمه ترگمان]نیروهای نظامی درگیر اخراج نیروهای دشمن از این منطقه هستند
[ترجمه گوگل]نیروهای درگیر در اخراج نیروهای دشمن از منطقه هستند
16. They've been engaged in a legal battle with the council for several months.
[ترجمه ترگمان]آن ها چندین ماه است که درگیر یک نبرد قانونی با این شورا شده اند
[ترجمه گوگل]آنها چندین ماه با یک شورای قانونی در شورا مشغول به کار بوده اند
17. They are engaged in import and export.
[ترجمه ترگمان]آن ها وارد واردات و صادرات می شوند
[ترجمه گوگل]آنها در واردات و صادرات شرکت دارند
18. They found the three engaged in target practice.
[ترجمه ترگمان]آن ها این سه نفر را در تمرین هدف یافتند
[ترجمه گوگل]آنها سه نفر را در عمل هدف قرار دادند
19. At present I'm engaged with the revision of my dictionary.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر سرگرم تجدید نظر در فرهنگ لغت هستم
[ترجمه گوگل]در حال حاضر من با بازبینی فرهنگ لغتم مشغول به کار هستم
20. All these were chance discoveries made by scientists engaged in other investigations.
[ترجمه ترگمان]همه اینها کشفیات تصادفی بودند که دانشمندان در تحقیقات دیگر انجام دادند
[ترجمه گوگل]همه اینها کشفیات شانسی است که دانشمندان در تحقیقات دیگر انجام دادند
21. He was engaged to my sister.
[ترجمه ترگمان]او با خواهر من نامزد شده بود
[ترجمه گوگل]او به خواهر من مشغول بود