1. Children have been routinely immunized against polio since 195
[ترجمه ترگمان]کودکان از ۱۹۵ سال تاکنون در برابر فلج اطفال واکسینه شده اند
[ترجمه گوگل]کودکان از سال 195 به طور معمول در برابر بیماری فلج اطفال واکسینه شده اند
2. She was struck down by polio at the age of four.
[ترجمه ترگمان]او در سن چهار سالگی با فلج اطفال به ضرب گلوله کشته شد
[ترجمه گوگل]او در سن چهار سالگی به بیماری فلج اطفال مبتلا شد
3. The polio vaccine has saved millions of lives.
[ترجمه ترگمان]واکسن فلج اطفال میلیون ها نفر را نجات داده است
[ترجمه گوگل]واکسن فلج اطفال میلیون ها نفر را نجات داده است
4. As a child she contracted polio and was crippled for life.
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک کودک مبتلا به فلج اطفال شد و برای زندگی فلج شد
[ترجمه گوگل]به عنوان یک کودک، او مبتلا به فلج اطفال شد و برای زندگی مضر بود
5. Polio was then endemic among children my age.
[ترجمه ترگمان]فلج اطفال در بین کودکان در سن و سال من شایع بود
[ترجمه گوگل]پس از آن، پولیو در میان فرزندان من سنین پایدار بود
6. He was crippled by polio as a child.
[ترجمه ترگمان]او توسط فلج اطفال به عنوان یک کودک فلج شد
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک کودک فلج اطفال فلج شد
7. My children have been inoculated against polio.
[ترجمه ترگمان]بچه های من علیه فلج اطفال واکسینه شده اند
[ترجمه گوگل]فرزندان من علیه بیماری فلج اطفال هستند
8. Polio has been virtually eradicated in Brazil.
[ترجمه ترگمان]فلج اطفال عملا در برزیل ریشه کن شده است
[ترجمه گوگل]پولیو در برزیل تقریبا ریشه کن شده است
9. The first authoritative study of polio was published in 1840.
[ترجمه ترگمان]نخستین مطالعه معتبر فلج اطفال در سال ۱۸۴۰ به چاپ رسید
[ترجمه گوگل]اولین تحقیق معتبر فلج اطفال در سال 1840 منتشر شد
10. He was struck down by polio when he was a teenager.
[ترجمه ترگمان]او زمانی که یک نوجوان بود با فلج اطفال به ضرب گلوله کشته شد
[ترجمه گوگل]او وقتی که یک نوجوان بود، فلج اطفال شد
11. Children are routinely immunized against polio.
[ترجمه ترگمان]کودکان به طور معمول در برابر فلج اطفال واکسینه می شوند
[ترجمه گوگل]بچه ها به طور معمول در برابر فلج اطفال ایمنی می شوند
12. Although disabled by polio during the Second World War, Proctor was also a first-rate helmsman.
[ترجمه ترگمان]Proctor، اگرچه در طول جنگ جهانی دوم از فلج اطفال ناتوان بود، همچنین دستیار اول او بود
[ترجمه گوگل]اگر چه در طول جنگ جهانی دوم توسط بیماری فلج اطفال غیر فعال شده بود، پروستر نیز یک راننده درجه اول بود
13. She had polio as a child and spent the rest of her life in a wheelchair.
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک کودک فلج اطفال داشت و بقیه عمرش را در صندلی چرخدار گذرانده بود
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک کودک فلج اطفال داشت و بقیه زندگی اش را در صندلی چرخدار سپری کرد
14. Gladys was crippled by polio at the age of
[ترجمه ترگمان]گلادیس در سن ۱۹ سالگی فلج شد
[ترجمه گوگل]گلادیس در سن سالگی فلج اطفال فلج شد
15. Have you been vaccinated against polio?
[ترجمه ترگمان]آیا در مقابل فلج اطفال واکسینه شده اید؟
[ترجمه گوگل]آیا شما در برابر فلج اطفال واکسینه شده اید؟