کلمه جو
صفحه اصلی

airdrop


از هوا (به پایین) انداختن، فرود سرباز یا تجهیزات با چتر یا بی چتر

انگلیسی به فارسی

فرود سرباز یا تجهیزات با چتر یا بی‌چتر


از هوا (به پایین) انداختن


هواپیما


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: airdrops, airdropping, airdropped
• : تعریف: to deliver by parachute from an aircraft.

- The British operatives and supplies were airdropped into France to help the Resistance.
[ترجمه ترگمان] عوامل و تدارکات بریتانیا برای کمک به مقاومت به فرانسه فرستاده شدند
[ترجمه گوگل] کارگران و نیروهای بریتانیایی برای کمک به مقاومت به فرانسه حمله کردند
اسم ( noun )
• : تعریف: a delivery by parachute from an aircraft, esp. of troops, weapons, or supplies.

• dropping of persons or cargo by parachute from an aircraft in flight
drop persons or cargo by parachute from an aircraft in flight
delivery of equipment aid or troops from an airplane

جملات نمونه

1. Almost immediately the airdrop was detected and engaged.
[ترجمه ترگمان]تقریبا بلافاصله the شناسایی و نامزد شد
[ترجمه گوگل]تقریبا بلافاصله هواپیما شناسایی و درگیر شد

2. It was the U. S. military's first such airdrop since the deadly earthquake one week ago.
[ترجمه ترگمان]It بود اس اولین حمله نظامی از زمان زلزله مرگبار یک هفته پیش رخ داد
[ترجمه گوگل]اولین هواپیمای نظامی U S پس از زلزله مرگبار یک هفته پیش بود

3. Qi Yumin is governmental airdrop the cadre of the rd government to Hua Chen.
[ترجمه ترگمان]کی جی کی جی از دولت سی و سومین دولت را به \"هوآ Chen\" معرفی می کند
[ترجمه گوگل]چی یومین، هواپیمای دولتی، کادر دولتی دولت به هوآ چن است

4. That story get to serve as a sufficient airdrop to my fear of flewing.
[ترجمه ترگمان]این داستان میتونه به عنوان مدرک کافی برای ترس از \"flewing\" باشه
[ترجمه گوگل]این داستان برای ترس از پرواز من به عنوان یک هواپیما کافی خدمت می کنم

5. Airdrop a placeable Sentry Gun.
[ترجمه ترگمان] اسلحه \"placeable sentry\" رو فعال کن
[ترجمه گوگل]Airdrop یک Sentry Gun قابل حمل

6. An administration source said the White House still hoped to get other countries involved in the airdrop.
[ترجمه ترگمان]یک منبع دولتی گفت کاخ سفید هنوز امیدوار است کشورهای دیگر درگیر در این برنامه را به دست آورد
[ترجمه گوگل]یک منبع اداره گفت که کاخ سفید همچنان امیدوار است که کشورهای دیگر را درگیر کند

7. This machine mainly uses in the tactical Fan Tiannei aerial transport, may also airdrop, the airborne personnel and the military cargo and the combat equips.
[ترجمه ترگمان]این دستگاه به طور عمده در انتقال هوایی فن tactical استفاده می کند و همچنین ممکن است airdrop، پرسنل هوابرد و تجهیزات نظامی و تجهیز نظامی را تجهیز کند
[ترجمه گوگل]این دستگاه عمدتا در حمل و نقل هوایی تاکتیکی Fan Tiannei استفاده می شود، همچنین می تواند در هواپیما، پرسنل هواپیما و محموله های نظامی و تجهیزات رزمی قرار گیرد

8. Until then, front line troops will be supplied by airdrop.
[ترجمه ترگمان]تا آن زمان نیروهای خط مقدم توسط airdrop تامین خواهند شد
[ترجمه گوگل]تا آن زمان، سربازان خط مقدم به وسیله Airdrop عرضه خواهند شد

9. Marine: Its going to be hard to take it down, can you airdrop us anything?
[ترجمه ترگمان]نیروی دریایی: به سختی می شه تحملش کرد، می شه چیزی به ما بگی؟
[ترجمه گوگل]دریایی: آن را سخت به آن را برداشت، می توانید به ما airdrop هر چیزی؟

Airplanes airdropped food and medicine.

هواپیماها غذا و دارو پایین انداختند.


پیشنهاد کاربران

در بازار ارز دیجیتال : نوعی بازاریابی است که شرکت های ارائه دهنده ارز دیجیتال انجام می دهند. به این ترتیب که درصدی از کوین ها را به صورت رایگان در میان مردم پخش کنند و در عوض از آنها بخواهند که کارهایی را در قبال کسب این کوین ها انجام دهند.

( ( وسایل ) ) هوایی 🛩


کلمات دیگر: