کلمه جو
صفحه اصلی

catastrophically

انگلیسی به انگلیسی

• terribly, disastrously, calamitously

جملات نمونه

1. The faulty left-hand engine failed catastrophically as the aircraft approached the airport.
[ترجمه ترگمان]همانطور که هواپیما به فرودگاه نزدیک می شد، موتور چپ معیوب به طور دردناکی از کار افتاده بود
[ترجمه گوگل]این هواپیمای بدون سرنشین با شکست مواجه شد و هواپیما به فرودگاه نزدیک شد

2. Sand dust storm is a catastrophically climate mainly occurring in arid or semi - arid region.
[ترجمه ترگمان]طوفان شن و غبار یک جو دردناکی است که عمدتا در مناطق خشک یا نیمه خشک رخ می دهد
[ترجمه گوگل]طوفان گرد و غبار شن و ماسه یک فاجعه بار است که به طور عمده رخ می دهد در منطقه خشک و نیمه خشک

3. By the time we had to sell, prices had fallen catastrophically.
[ترجمه ترگمان]زمانی که ما مجبور به فروش بودیم، قیمت ها به طور دردناکی افتاده بودند
[ترجمه گوگل]در آن زمان ما مجبور به فروش بودیم، قیمت ها فاجعه بار بود

4. The user interface utilized frames, and one of the sanity-checks performed by my display program could fail catastrophically if another program modified the database while it was running.
[ترجمه ترگمان]در صورتی که برنامه دیگری این پایگاه داده را زمانی که در حال اجرا بود، یک برنامه دیگر تغییر داد
[ترجمه گوگل]رابط کاربری فریم ها را استفاده کرد، و یکی از برنامه های نمایش منی که توسط برنامه نمایش من انجام می شود، اگر برنامه دیگری را تغییر داده در حالی که آن را در حال اجرا بود، فاجعه بار می افتد

5. Now a newcomer has entered the game and the result is catastrophically interesting.
[ترجمه ترگمان]حالا یک تازه وارد وارد بازی شده و نتیجه بسیار جالبی است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر تازه وارد وارد بازی شده و نتیجه فاجعه آمیز جالب است

6. Asas 184 a temperance crusader named Robert Hartley warned that city milk was catastrophically tainted.
[ترجمه ترگمان]Asas ۱۸۴، یک سرباز صلیبی به نام رابرت هارتلی هشدار داد که شیر شهر به طور دردناکی آلوده شده است
[ترجمه گوگل]آصس 184 یک صلیبی مریخ به نام رابرت هارتلی هشدار داد که شیر شهر فاجعه بار است

7. But Panama was all jungle, torrential rain, malaria and yellow fever, and the French failed catastrophically.
[ترجمه محمد رومزی] اما پاناما همش جنگل بود ، باران های سیل آسا ، مالاریا و تب زرد. و فرانسوی ها به طرز فاجعه باری شکست خوردند.
[ترجمه ترگمان]اما پاناما همه جنگل، باران سیل آسا، مالاریا و تب زرد بود و فرانسوی به طور دردناکی شکست خورد
[ترجمه گوگل]اما پاناما همه جنگل ها، باران ریخته گری، مالاریا و تب زرد بود، و فرانسوی از نظر فاجعه بار شکست خورده بود

8. The latest batch of ice core samples suggests that climate changes can occur gradually or catastrophically.
[ترجمه ترگمان]آخرین گروه از نمونه های هسته یخی نشان می دهد که تغییرات آب و هوایی می تواند به تدریج و یا به طور دردناکی رخ دهد
[ترجمه گوگل]آخرین مجموعه ای از نمونه های هسته ی یخ نشان می دهد که تغییرات آب و هوایی می تواند به تدریج یا فاجعه بار رخ دهد

9. Why, before the war, were the conditions in Iraq after It'so catastrophically misjudged?
[ترجمه ترگمان]چرا قبل از جنگ شرایط عراق پس از اینکه به شدت مورد قضاوت قرار گرفت وجود داشت؟
[ترجمه گوگل]چرا، قبل از جنگ، شرایط در عراق پس از آن بود که فاجعه آمیز نادرست بود؟

پیشنهاد کاربران

فاجعه آمیز

به صورت فاجعه باری


کلمات دیگر: