(آخرین ناراحتی یا ضربه و غیره که موجب شکست یا تعلیق و غیره می شود) کارد به استخوان رسیدن
last straw
(آخرین ناراحتی یا ضربه و غیره که موجب شکست یا تعلیق و غیره می شود) کارد به استخوان رسیدن
انگلیسی به فارسی
(آخرین ناراحتی یا ضربه و غیره که موجب شکست یا تعلیق و غیره میشود) کارد به استخوان رسیدن
آخرین حصیر
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: the most recent in a series of irritations or disappointments, which causes a loss of endurance, patience, temper, or the like.
- His rejection of my manuscript was the last straw.
[ترجمه ترگمان] پس رد شدن دست نویس من آخرین بار بود
[ترجمه گوگل] رد من از دستنوشته من آخرین کاه بود
[ترجمه گوگل] رد من از دستنوشته من آخرین کاه بود
• the straw that broke the camel's back, insignificant matter that upsets a delicate balance, small issue following a series of difficult matters that causes a person to lose his cool
مترادف و متضاد
breaking point
Synonyms: affront, final stroke, indignity, last lick, limit, match in the powder barrel, overload, provocation, straw that broke the camel's back
جملات نمونه
1. Yes. This is the last straw.
[ترجمه Zzi] بله این آخرین ضربه است
[ترجمه ترگمان]آ ره این آخرین کاه است[ترجمه گوگل]بله این آخرین نی است
2. It is the last straw that breaks the camel's back.
[ترجمه ترگمان]این آخرین کاه است که شتر را می شکند
[ترجمه گوگل]این آخرین نی است که پشت شتر را شکسته است
[ترجمه گوگل]این آخرین نی است که پشت شتر را شکسته است
3. Making me work late on Friday was the last straw.
[ترجمه ترگمان]برای من روز جمعه آخرین بار بود که کار می کردم
[ترجمه گوگل]آخرین کار من در روز جمعه کار من بود
[ترجمه گوگل]آخرین کار من در روز جمعه کار من بود
4. It's the last straw.
[ترجمه ترگمان]این آخرین کاه است
[ترجمه گوگل]این آخرین کاه است
[ترجمه گوگل]این آخرین کاه است
5. Sending in bailiffs was the last straw.
[ترجمه ترگمان]فرستادن در bailiffs، آخرین straw بود
[ترجمه گوگل]ارسال به ناظران آخرین کاه بود
[ترجمه گوگل]ارسال به ناظران آخرین کاه بود
6. Transport pressure groups believe this will be the last straw for some services.
[ترجمه ترگمان]گروه های فشار حمل و نقل بر این باورند که این کار آخرین مرحله برای برخی از خدمات خواهد بود
[ترجمه گوگل]گروه های فشارهای حمل و نقل معتقدند که این امر برای برخی از سرویس ها خواهد بود
[ترجمه گوگل]گروه های فشارهای حمل و نقل معتقدند که این امر برای برخی از سرویس ها خواهد بود
7. Mr Brown said the planned charges were the last straw for customers already angry over banks' high-handed attitude.
[ترجمه ترگمان]آقای براون گفت که هزینه های برنامه ریزی شده برای مشتریان در حال حاضر نسبت به نگرش بالا از بانک ها عصبانی هستند
[ترجمه گوگل]آقای براون اظهار داشت که اتهامات برنامه ریزی شده، آخرین بار برای مشتریان بود که در حال حاضر بیش از نگرش بانک ها نسبت به بانک ها عصبانی است
[ترجمه گوگل]آقای براون اظهار داشت که اتهامات برنامه ریزی شده، آخرین بار برای مشتریان بود که در حال حاضر بیش از نگرش بانک ها نسبت به بانک ها عصبانی است
8. For Amy this was the last straw.
[ترجمه ترگمان]برای ای می این آخرین بار بود
[ترجمه گوگل]برای امی این آخرین کاه بود
[ترجمه گوگل]برای امی این آخرین کاه بود
9. The last straw that breaks the camel's back is indeed the proximate cause of that misfortune.
[ترجمه ترگمان]آخرین باری که بر پشتش فرود آمد، باعث شد که به خاطر این مصیبت، موجب proximate شود
[ترجمه گوگل]آخرین قشر که پشت شتر را شکسته است، حقیقت اصلی این بدبختی است
[ترجمه گوگل]آخرین قشر که پشت شتر را شکسته است، حقیقت اصلی این بدبختی است
10. His electoral thefts were the last straw.
[ترجمه ترگمان]دزدی His آخرین بار بود
[ترجمه گوگل]سرقت های انتخابی او آخرین قله بود
[ترجمه گوگل]سرقت های انتخابی او آخرین قله بود
11. But this won't be the last straw; they won't get rid of me that easy.
[ترجمه ترگمان]اما این آخرین کاه نخواهد بود؛ از شر من راحت نخواهند شد
[ترجمه گوگل]اما این آخرین نخواهد بود؛ آنها از من آسان نخواهند شد
[ترجمه گوگل]اما این آخرین نخواهد بود؛ آنها از من آسان نخواهند شد
12. Recruitment of 40 top staff was the last straw.
[ترجمه ترگمان]کارمند یابی ۴۰ کارمند ارشد آخرین straw بود
[ترجمه گوگل]استخدام 40 نفر از کارکنان برتر آخرین کاه بود
[ترجمه گوگل]استخدام 40 نفر از کارکنان برتر آخرین کاه بود
13. I put towel in clothesline. It's the last straw. The line is cut.
[ترجمه ترگمان] من یه حوله رو از رو طناب رخت clothesline گذاشتم این آخرین کاه است خط قطع شد
[ترجمه گوگل]من حوله را در دست لباسم گذاشتم این آخرین کاه است خط برش است
[ترجمه گوگل]من حوله را در دست لباسم گذاشتم این آخرین کاه است خط برش است
14. But the episode has proved the last straw for some Tories already irritated by a system that has a history of misfiring.
[ترجمه ترگمان]اما این قسمت آخرین کاه برای برخی از محافظه کاران را ثابت کرده است که در حال حاضر از سیستمی که دارای سابقه of است، عصبانی است
[ترجمه گوگل]اما این قسمت قهوه ای را برای برخی از Tories ها که در حال حاضر تحریک شده توسط یک سیستم است که سابقه اشتباه است
[ترجمه گوگل]اما این قسمت قهوه ای را برای برخی از Tories ها که در حال حاضر تحریک شده توسط یک سیستم است که سابقه اشتباه است
پیشنهاد کاربران
he always called my friend's name rudely. next time is the last straw.
او همیشه اسم دوستم را با بی ادبی صدا میزد. دفعه بعدی، دفعه آخر است ( یعنی دفعه بعد، بی ادبی را تحمل نمیکند و صبرش لبریز میشود و مثلا ممکن است با او مشاجره یا دعوا کند )
به جای last میشه از final استفاده کرد که مفهوم مشابهی داره. ( the final straw )
او همیشه اسم دوستم را با بی ادبی صدا میزد. دفعه بعدی، دفعه آخر است ( یعنی دفعه بعد، بی ادبی را تحمل نمیکند و صبرش لبریز میشود و مثلا ممکن است با او مشاجره یا دعوا کند )
به جای last میشه از final استفاده کرد که مفهوم مشابهی داره. ( the final straw )
تیر خلاص
کاسه صبرم لبریز شده
the final straw breaks the camel's back
آخرین کاه کمر شتر رو میشکنه.
ما تو زبان پارسی میگیم لبریز شدن کاسه صبر، یا انبار باروت.
یعنی یک دنباله سریالی از اتفاقات ( حرف ها، کنایه ها، مشکلات و . . . ) وجود داشته که بهشون رسیدگی نشده یا تحمل شده. و اگه یک بار دیگه اون اتفاق بیفته باعث واکنش خواهد شد ( که احتمالا اون واکنش میتونه تند یا خشن باشه )
آخرین کاه کمر شتر رو میشکنه.
ما تو زبان پارسی میگیم لبریز شدن کاسه صبر، یا انبار باروت.
یعنی یک دنباله سریالی از اتفاقات ( حرف ها، کنایه ها، مشکلات و . . . ) وجود داشته که بهشون رسیدگی نشده یا تحمل شده. و اگه یک بار دیگه اون اتفاق بیفته باعث واکنش خواهد شد ( که احتمالا اون واکنش میتونه تند یا خشن باشه )
بدبختی پشت بدبختی. بدتر از قبل شدن
قوض بالا قوض
سه پلشت آید و زن زاید و مهمان عزیزی برسد
It had been a difficult week, so when the car broke down, it was the straw that broke the camel's back
سه پلشت آید و زن زاید و مهمان عزیزی برسد
It had been a difficult week, so when the car broke down, it was the straw that broke the camel's back
مشکل کمر شکن
It had been a difficult week, so when the car broke down, it was the straw that broke the camel's back
It had been a difficult week, so when the car broke down, it was the straw that broke the camel's back
آخرین کاه ( که کمر شتر را میشکند ) ، رسیدن کارد به استخوان، تجاوز از حد
کنایه از رسیدن جون به لب و یا کارد به استخوان
آخرین حد تحمل
کلمات دیگر: