کلمه جو
صفحه اصلی

sick leave


مرخصی استعلاجی، مرخصی بیماری، مرخصی بابت ناخوشی

انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: time off from work that is granted for illness, usu. with pay and for a limited number of days.

• exemption from work due to a sickness
sick leave is the time that a person is officially allowed to spend away from work because of illness or injury.

مترادف و متضاد

a leave given for illness


Synonyms: authorized leave, excused absence


جملات نمونه

1. There are no paid holidays or sick leave if you are self-employed.
[ترجمه ترگمان]اگر به کار خود مشغول هستید هیچ مرخصی یا مرخصی استعلاجی وجود نداشته باشد
[ترجمه گوگل]اگر شما خودسرانه هستید، هیچ تعطیلات و یا بیمه ای پرداخت نمی شوید

2. I have been on sick leave for seven months with depression.
[ترجمه ترگمان] من هفت ماه با افسردگی تنها بودم
[ترجمه گوگل]من مدت هفت ماه با افسردگی در بیمارستان بوده ام

3. He has been on sick leave for more than three months.
[ترجمه ترگمان]بیش از سه ماه است که بیمار است
[ترجمه گوگل]او بیش از سه ماه در بیمارستان بوده است

4. Accumulating days for sick leave proved to be a trap.
[ترجمه ترگمان]سه روز مرخصی برای بیمار ثابت شد که یک تله است
[ترجمه گوگل]روزهای جمع آوری شده برای بیماری های مکرر ثابت می شود که یک دام است

5. It also accounted for 6% of sick leave.
[ترجمه ترگمان]این بیماری همچنین ۶ درصد از مرخصی استعلاجی را تشکیل می داد
[ترجمه گوگل]همچنین 6 درصد از حقوق بیمار را به حساب می آورد

6. When they go on sick leave, their aggregate take-home pay is actually higher than when they are on the job.
[ترجمه ترگمان]وقتی آن ها به مرخصی استعلاجی می روند، مجموع حقوق خانگی آن ها در واقع بالاتر از زمانی است که آن ها در حال کار هستند
[ترجمه گوگل]وقتی که آنها به بیمارستان می روند، هزینه کل خانه خودشان بیشتر از زمانی است که آنها در محل کار هستند

7. J Nyberg had now returned from sick leave.
[ترجمه ترگمان]حالا جی Nyberg از مرخصی استعلاجی برگشته بود
[ترجمه گوگل]جی نیربرگ اکنون از عقب ماندگی عقب مانده است

8. She took every bit of sick leave she could.
[ترجمه ترگمان]او هر ذره ای از او را به حال خود رها می کرد
[ترجمه گوگل]او هر کاری را که می توانست بگذراند ممنوع بود

9. Generally a trend of sick leave or requests for transfers by other women who have worked for this person will emerge.
[ترجمه ترگمان]به طور کلی یک روند خروج بیمار یا درخواست انتقال توسط سایر زنانی که برای این فرد کار کرده اند، پدیدار خواهد شد
[ترجمه گوگل]به طور کلی، یک روند ازدواج بیمار و یا درخواست برای انتقال توسط زنان دیگر که برای این شخص کار کرده اند، ظهور خواهند کرد

10. You will be paid while you are on sick leave but obviously there are limits to this.
[ترجمه ترگمان]زمانی که در مرخصی استعلاجی بسر می برید به شما پول پرداخت می شود، اما بدیهی است که محدودیت هایی در این زمینه وجود دارد
[ترجمه گوگل]شما در حالی که در حال ترک بیمار هستید، پرداخت می کنید اما بدیهی است که محدودیت وجود دارد

11. I should only need one day of sick leave.
[ترجمه ترگمان]فقط یک روز مرخصی لازم دارم
[ترجمه گوگل]من فقط باید یک روز از بازداشت بیمار داشته باشم

12. Could you ask for sick leave from school?
[ترجمه ترگمان]میشه از مدرسه مرخصی بگیری؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید از مدرسه برای از دست دادن بیمه بپرسید؟

13. Alicia: Well, you wanna take sick leave? All you need now is a good, long rest.
[ترجمه ترگمان]خب، میخوای از اینجا بری؟ تنها چیزی که الان نیاز داری یک استراحت طولانی و طولانی است
[ترجمه گوگل]آلیشیا خب، می خواهی ترک بشوی؟ همه شما در حال حاضر نیاز به استراحت طولانی مدت دارید

14. People take sick leave more often.
[ترجمه ترگمان]مردم اغلب بیماران را بیشتر ترک می کنند
[ترجمه گوگل]مردم بیشتر بیمار می شوند

پیشنهاد کاربران

مرخصی استعلاجی

sick leave ( حمل‏ونقل دریایی )
واژه مصوب: مرخصی پزشکی
تعریف: معافیت از وظایف به دلیل بیماری


کلمات دیگر: