کلمه جو
صفحه اصلی

cereal


معنی : حبوبات، غله، گیاهان گندمی
معانی دیگر : غله (مانند گندم و جو و برنج)، حبوب (حبوبات)، بنشن، جاش، غله ای، غلاتی، غله آور، گیاهی که محصول آن غله باشد، (جمع) گندمیان، خوراکی که از غله درست شده باشد، صبحانه ای که از گندم (و غیره) بوداده تشکیل شده است، غذایی که از غلات تهیه شده وباشیر بعنوان صبحانه مصرف میشود

انگلیسی به فارسی

غلات، غله، حبوبات، گیاهان گندمی


غله، گیاهان گندمی، حبوبات، غذایی که از غلات تهیه شده و با شیر به‌عنوان صبحانه مصرف می‌شود


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: any plant producing an edible grain, such as wheat, rye, or oats, or the like.

(2) تعریف: the edible seed of such a plant.
مشابه: grain

(3) تعریف: food processed from grain, esp. a breakfast food.
صفت ( adjective )
• : تعریف: of or relating to grain-producing plants or grain products.

• grain; food made from this grain
a cereal is a plant such as wheat, maize, or rice that produces grain.
cereal is also a food made from grain, usually mixed with milk and eaten for breakfast.

مترادف و متضاد

حبوبات (اسم)
grain, bean, cereal, frijol

غله (اسم)
grain, cereal, corn

گیاهان گندمی (اسم)
cereal

edible grain


Synonyms: bran, breakfast food, corn, grain, oats, rice, rye, wheat


جملات نمونه

the cereal crops grown in Iran

محصولات غلاتی که در ایران به عمل می‌آید


1. the cereal crops grown in iran
محصولات غلاتی که در ایران به عمل می آید

2. wheat is a cereal that has been planted for thousands of years
گندم غله ای است که از هزاران سال پیش کشت می شده است.

3. They ate a large bowlful of cereal.
[ترجمه Keyvan] آنها به کاسه بزرگ غلات خوردند
[ترجمه ترگمان] اونا یه نون ذرت بزرگ خوردند
[ترجمه گوگل]آنها یک کاسه بزرگ غلات را خوردند

4. The seedlings of cereal crops began to upspring after the rain.
[ترجمه ترگمان]محصول غلات cereal بعد از باران شروع به upspring کرد
[ترجمه گوگل]نهال های محصولات غلات پس از باران شروع به رشد کردند

5. Fibre is found in cereal foods, beans, fruit and vegetables.
[ترجمه Sahar] فیبر در غذاهای غلات ، لوبیا ، میوه و سبزیجات یافت شده
[ترجمه ترگمان]فیبر در غذاهای غله ای، لوبیا، میوه و سبزیجات یافت می شود
[ترجمه گوگل]فیبر در غذاهای غلات، لوبیا، میوه و سبزیجات یافت شده است

6. I have hot cereal every day for breakfast.
[ترجمه فری] من هر روز برای صبحانه غلات گرم مصرف میکنم.
[ترجمه ترگمان]من هر روز صبحونه داغ می خورم
[ترجمه گوگل]من هر روز صبحانه می خورم

7. Milk, cereal, juice - oh, and put lettuce on the list too.
[ترجمه ترگمان]شیر، غلات، آب میوه - اوه، و کاهو را هم در لیست قرار دهید
[ترجمه گوگل]شیر، غلات، آب - آه، و کاهو را نیز در لیست قرار دهید

8. He tipped his breakfast cereal into a bowl.
[ترجمه ترگمان]He صبحانه اش را در یک کاسه انعام داد
[ترجمه گوگل]او غلات صبحانه خود را به یک کاسه گذاشت

9. I have a bowl of cereal every morning.
[ترجمه ترگمان] هر روز صبح یه کاسه غلات دارم
[ترجمه گوگل]هر صبح یک کاسه غلات را می خورم

10. He sprinkled sugar over his cereal.
[ترجمه Shahab] او روی صبحانه خود که غلات بود شکر می ریخت
[ترجمه ترگمان]از روی cereal شکر می ریخت
[ترجمه گوگل]او بیش از غلات خود را شکر کرد

11. Suppose a company has a new breakfast cereal that it wants to sell.
[ترجمه ترگمان]فرض کنید یک شرکت غلات صبحانه جدیدی دارد که می خواهد آن را به فروش برساند
[ترجمه گوگل]فرض کنید شرکت یک غلات صبحانه تازه ای دارد که می خواهد فروش کند

12. Drought has stunted this year's cereal crop.
[ترجمه ترگمان]خشکسالی باعث رشد محصول غلات در سال جاری شده است
[ترجمه گوگل]خشکسالی محصولات غله در سال جاری را خنثی کرده است

13. She dribbled some milk onto the cereal.
[ترجمه ترگمان]یه مقدار شیر توی the ریخت
[ترجمه گوگل]او چند شیر بر روی غلات گذاشت

14. I hate it when cereal goes soggy.
[ترجمه ترگمان]متنفرم وقتی غلات خیس میشه
[ترجمه گوگل]من از آن متنفر هستم وقتی دانه غلیظ می شود

15. Len recited the breakfast menu - cereal, bacon and eggs, and toast.
[ترجمه ترگمان]لن صبحانه خوردن صبحانه و تخم مرغ و تخم مرغ و نان برشته را می خواند
[ترجمه گوگل]Len دستور غذا صبحانه - غلات، گوشت گاو و تخم مرغ و نان تست را خواند

Wheat is a cereal that has been planted for thousands of years.

گندم غله‌ای است که از هزاران سال پیش کشت می‌شده است.


پیشنهاد کاربران

حبوبات
غله

شاید بتونه معنی سرلاک رو هم بدع


برشتوک

غذای آماده

حبوبات . . غذای آماده

چی پف

غذایی که با شیر سرو میشود

غلات صبحانه

گندمیان، گندمان یا گندمینه ها ( منسوب به گندم ) مانند سبزینه منسوب سبز
بادرود

برشتوک
غذای اماده ای که با شیر خورده میشه

کورن فلکس

می تونه همون برشتوک و چیزای دیگ باشه

به معنای غله ( هر چه که از سبوس و آندو اسپرم و جوانه تشکیل شده، مثل گندم و جو )

گاهی به گیاه غله اطلاق میشه وگاهی به خود محصول به عنوان شیئ خوراکی

اغذیه ی نشاسته ای

غلات
غلات صبحانه
غلات و حبوبات

grain : غلات
Cereal : حبوبات
البته هم معنی هم هم هستند.

غلات

همین چیزایی که خارجی برای صبحونه با شیر قاطی میکنن


کلمات دیگر: