1. a custom tailor
خیاط سفارشی (در مقابل خیاطی که برای مغازه های لباس فروشی لباس می دوزد)
2. a custom that still prevails among us
رسمی که هنوز میان ما رواج دارد
3. international custom
عرف بین المللی
4. the custom still obtains of going to the seaside in summer
رسم رفتن به دریاکنار در تابستان هنوز پابرجا است.
5. this custom dates from the sassanian times
این رسم از زمان ساسانیان آغاز شده است،این رسم به دوره ی ساسانیان می رسد.
6. a local custom
رسم محلی
7. a strong custom
یک سنت پابرجا
8. usage and custom
عرف و عادت
9. it is his custom to go to bed late
عادت دارد دیر به بستر برود.
10. a very observable old custom
رسم قدیمی و بسیار مرسوم
11. the institution of this custom dates back to the safavid period
برقراری این رسم به دوران صفویان برمی گردد.
12. the lapse of a custom
در بوته ی فراموشی افتادن یک سنت
13. this is his daily custom
این عادت روزانه ی اوست.
14. the currency of a social custom
رواج یک رسم اجتماعی
15. i think bargaining over price is a bad custom
به نظر من چانه زدن سر قیمت رسم بدی است.
16. the paying of taxes is prescribed by law and custom
قانون و سنت پرداخت مالیات را مقرر کرده است.
17. Custom is a second nature.
[ترجمه ترگمان]سفارشی یک ماهیت دوم است
[ترجمه گوگل]سفارشی طبیعت دوم است
18. The celebration of Christmas is a custom.
[ترجمه ترگمان]جشن کریسمس یک رسم است
[ترجمه گوگل]جشن کریسمس سفارشی است
19. Custom makes all things easy.
[ترجمه ترگمان]گمرک همه کارها را آسان می کند
[ترجمه گوگل]سفارشی همه چیز را آسان می کند
20. It is the custom of foreigners to do so.
[ترجمه ترگمان]رسم خارجی ها این است که این کار را بکنند
[ترجمه گوگل]این کار سفارشی از خارج از کشور است
21. The origins of the custom are unknown.
[ترجمه ترگمان]منشا این رسم نامعلوم است
[ترجمه گوگل]ریشه های سفارشی ناشناخته است
22. This custom prevails over the whole area.
[ترجمه ترگمان]این رسم بر سراسر منطقه غالب است
[ترجمه گوگل]این سفارشی در سراسر منطقه غالب است