کلمه جو
صفحه اصلی

look back


به گذشته اندیشیدن، به یاد آوردن

انگلیسی به فارسی

به عقب نگاه کن


مترادف و متضاد

Think about something that happened in the past


جملات نمونه

1. The last thing you want is to look back on your life and wonder if only.
[ترجمه علی] آخرین چیزی که می خوای اینه که به زندگیت نگاه کنی و فکر کنی فقط
[ترجمه ترگمان]آخرین چیزی که می خوای اینه که به زندگیت نگاه کنی و ببینی که فقط
[ترجمه گوگل]آخرین چیزی که میخواهید این است که به زندگی خود نگاه کنید و اگر تنها باشید

2. Remember to look back upon your mistakes from time to time, but never regret them.
[ترجمه ترگمان]به خاطر داشته باش که گاهی به اشتباه خود نگاه کنی، اما هیچ وقت از آن ها پشیمان نخواهی شد
[ترجمه گوگل]به یاد داشته باشید که از اشتباهاتتان گله مند هستید، اما هرگز آنها را پشیمان نکنید

3. Adults often look back on their childhood as a golden age.
[ترجمه ترگمان]بزرگسالان اغلب به دوران کودکی خود به عنوان یک سن طلایی نگاه می کنند
[ترجمه گوگل]بزرگسالان اغلب دوران کودکی خود را به عنوان یک دوران طلایی نگاه می کنند

4. He still feels quite guilty when he look back on the past.
[ترجمه ترگمان]وقتی به گذشته نگاه می کند، هنوز احساس گناه می کند
[ترجمه گوگل]او هنوز هم احساس گناه می کند وقتی که به گذشته نگاه می کند

5. Sometimes u need to look back, otherwise u will never know what u have lost in the way of forever searching.
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات u به عقب نگاه می کند، در غیر این صورت u هرگز نمی داند که u در راه جستجوی همیشگی چه چیزی را از دست داده است
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات شما باید به عقب برگردید، در غیر اینصورت هرگز نمیدانید که در راه جستجوی همیشه برای شما گم شده است

6. When I look back I can see where we went wrong.
[ترجمه ترگمان]وقتی به عقب نگاه می کنم، می بینم که کجای کار اشتباه کردیم
[ترجمه گوگل]وقتی نگاه می کنم می بینم کجا رفتیم اشتباه کردیم

7. I will look back at this one with undiluted pleasure.
[ترجمه ترگمان]من به این یکی با لذت و افتخار بیشتری نگاه می کنم
[ترجمه گوگل]من به این یکی با لذت بی نظیر نگاه خواهم کرد

8. Don't look back, just haven't found leave your reasons.
[ترجمه ترگمان]به من نگاه نکن، فقط دلایل خودت رو فراموش نکن
[ترجمه گوگل]به عقب نگاه نکن، فقط پیدا نکن دلایل خود را ترک کن

9. Remember to look back at your mistakes from time to time, but never regret them.
[ترجمه ترگمان]به خاطر داشته باش که گاهی به اشتباه خودت نگاه کنی، اما هیچ وقت از آن ها پشیمان نخواهی شد
[ترجمه گوگل]به یاد داشته باشید که از اشتباهاتتان گله مند هستید، اما هرگز آنها را پشیمان نکنید

10. Sometimes you need to look back, otherwise you will never know what you have lost in the way of forever searching.
[ترجمه ترگمان]بعضی وقت ها باید به عقب نگاه کنی، وگرنه هیچ وقت نمی فهمی که در راه جستجو برای همیشه چه چیزهایی را از دست داده ای
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات شما باید به عقب برگردید، در غیر اینصورت هرگز بدانید که آنچه را که در راه جستجو برای همیشه از دست داده اید

11. Don't stop, because others will over you; don't look back, so as not to fall down.
[ترجمه ترگمان]توقف نکن، چون دیگران بر تو مسلط می شوند، به عقب نگاه نکن، تا پایین نیفتد
[ترجمه گوگل]متوقف نکنید، زیرا دیگران بیش از شما خواهند شد به عقب نگاه نکنید، تا سقوط نکنید

12. She can look back on her career with great satisfaction.
[ترجمه ترگمان]می تواند با رضایت بزرگی به شغل خود نگاه کند
[ترجمه گوگل]او می تواند با رضایت بزرگ خود به حرفه او نگاه کند

13. People look back nostalgically on the war period, simply because everyone pulled together.
[ترجمه ترگمان]مردم دوباره به دوره جنگ نگاه می کنند، صرفا به این خاطر که همه با هم کنار رفتند
[ترجمه گوگل]مردم در دوران جنگ به دلتنگی نگاه می کنند، فقط به این دلیل که همه با هم کشیده می شوند

14. He turned to look back, but by then she was out of sight.
[ترجمه ترگمان]برگشت تا به پشت سرش نگاه کند، اما بعد از دید خارج شد
[ترجمه گوگل]او به عقب نگاه کرد اما بعد از آن او از بین نرفت

پیشنهاد کاربران

به گذشته رجوع کردن، برگشتن

سرد شدن

فکر کردن درباره ی چیزهایی که در گذشته اتفاق افتاده است

: ( look back ( on/ at sb or sth
to remember or think about the past

دوباره بررسی کردن

از کسی به نیکی یاد کردن

عقب و پشت
اگر منظور به زمان باشه عقب یا گذشته
و در برخی مواقع گذشته هم معنی میده

واپس نگری، بازنگری، بازبینی

برگشتن و نگاه کردن
به عقب/گذشته نگاه کردن

به گذشته فکر کردن


کلمات دیگر: