کلمه جو
صفحه اصلی

cashed


پول نقد، وصول کردن، نقدکردن، دریافت کردن، صندوق پول، پول خرد

انگلیسی به فارسی

گشوده شد، نقد کردن، وصول کردن، دریافت کردن


انگلیسی به انگلیسی

• redeemed, exchanged for coins and bank notes (as of a check)

جملات نمونه

1. Many businesses cashed in on the massive public interest in her death.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از کسب و کارها در مورد علاقه شدید مردم به مرگ او نقد می شوند
[ترجمه گوگل]بسیاری از کسب و کارها در مورد علاقه عظیم عمومی خود به مرگ او جبران کردند

2. She cashed in on her real-estate investments.
[ترجمه ترگمان] اون سرمایه real رو نقد کرد
[ترجمه گوگل]او در سرمایه گذاری های املاک خود سرمایه گذاری کرد

3. Residents said local gang leaders had cashed in on the violence to seize valuable land.
[ترجمه ترگمان]به گفته ساکنان، رهبران گروه های تبهکاری محلی برای گرفتن زمین های با ارزش از خشونت استفاده کرده اند
[ترجمه گوگل]ساکنان گفتند رهبران گروه های باند در خشونت به سر می بردند تا زمین های با ارزش را به دست آورند

4. After his parents cashed in, he lived with his uncle.
[ترجمه ترگمان]بعد از آن که پدر و مادرش او را نقد کردند، با عمویش زندگی کرد
[ترجمه گوگل]پس از اینکه پدر و مادرش درآمد داشتند، با عمویش زندگی میکرد

5. Traveller's cheques can be cashed at most hotels for a small charge.
[ترجمه ترگمان]چک های مسافرتی را می توان در اغلب هتل ها برای یک اتهام کوچک نقد کرد
[ترجمه گوگل]چک های مسافرتی می تواند در اکثر هتل ها برای هزینه های کوچک پرداخت شود

6. Traveller's cheques can be cashed at most hotels.
[ترجمه ترگمان]چک های مسافرتی را می توان در اغلب هتل ها نقد کرد
[ترجمه گوگل]چک های مسافرتی می تواند در اکثر هتل ها پرداخت شود

7. When she had cashed up, she realized there was £10 missing from the till.
[ترجمه ترگمان]زمانی که او نقد شد، متوجه شد که ۱۰ پوند از آن زمان تا به حال پیدا نشده است
[ترجمه گوگل]هنگامی که او به اوج خود رسید، متوجه شد 10 پوند از دست داده بود

8. When the card game ended, he cashed in his chips and left the gambling house.
[ترجمه ترگمان]وقتی بازی پایان یافت چیپس را برداشت و خانه قمار را ترک کرد
[ترجمه گوگل]هنگامی که بازی کارت پایان یافت، او در تراشه های خود گنجانده شد و خانه قمار را ترک کرد

9. The movie star cashed in on his sudden popularity and signed up for several TV plays.
[ترجمه ترگمان]ستاره سینما محبوبیت ناگهانی خود را به دست آورد و برای چندین نمایش تلویزیونی به امضا رسید
[ترجمه گوگل]ستاره فیلم در محبوبیت ناگهانی خود غرق شد و برای چند نمایش تلویزیونی ثبت نام کرد

10. Where can I get this cashed?
[ترجمه ترگمان]این پول را از کجا تهیه کنم؟
[ترجمه گوگل]کجا می توانم این مبلغ را دریافت کنم؟

11. The cheque will be cashed on proof of identity.
[ترجمه ترگمان]چک بر اثبات هویت به صورت نقد در نظر گرفته خواهد شد
[ترجمه گوگل]این چک به اثبات هویت پرداخت می شود

12. The Ottawa-based maker of computerized communications equipment cashed in on optimistic prospects for the Internet, the global computer network.
[ترجمه ترگمان]سازنده مبتنی بر اتاوا از تجهیزات ارتباطات کامپیوتری، به چشم اندازه ای خوش بینانه برای اینترنت، شبکه کامپیوتر جهانی، آن را نقد کرد
[ترجمه گوگل]سازنده تجهیزات ارتباطات کامپیوتری مبتنی بر اتاوا در چشم انداز خوش بینانه ای برای اینترنت، شبکه کامپیوتری جهانی گنجانده شده است

13. It finally cashed in its accumulated non-partisan capital in a campaign of truly massive proportions - the Peace Ballot of 1934-3
[ترجمه ترگمان]در نهایت، آن در پایتخت غیر حزبی انباشته اش در مبارزه با نسبت های واقعا عظیم - یعنی رای صلح ۱۹۳۴ - ۳ به اوج خود رسید
[ترجمه گوگل]این در نهایت در پایتخت انباشته شده غیر حزبی در مبارزات انتخاباتی نسبتا عظیم به دست آمد - رای رای صلح سال 1934-3

14. Lloyds Bank cashed a Gieves cheque for £2000, the crew were paid and a crisis averted.
[ترجمه ترگمان]بانک Lloyds چکی به مبلغ ۲۰۰۰ پوند را نقد کرد، کارکنان پرداخت شدند و بحرانی به پایان رسید
[ترجمه گوگل]بانک لوییدز چک Gieves را برای 2000 پوند پرداخت کرد، خدمه پرداخت شد و یک بحران جلوگیری کرد

15. Cashed his cheque at the High Street bank.
[ترجمه ترگمان]چک را در بانک استریت cashed
[ترجمه گوگل]چک کردن چک در بانک خیابان

پیشنهاد کاربران

معانی اسلنگی:
خسته
خالی از ( انرژی ) یا چیزای دیگه.
دیوونه شدن، کسل کننده شدن.
زهوار در رفته ( وقتی عمر مفید یه وسیله ی خاص تموم میشه )


کلمات دیگر: