کلمه جو
صفحه اصلی

look after


معنی : مراقب بودن، مواظب بودن، توجه داشتن به
معانی دیگر : توجه کردن (از)، پرستاری کردن، پاییدن

انگلیسی به فارسی

مراقب بودن، مواظب بودن، توجه داشتن به


توجه داشتن به، مراقب بودن، مواظب بودن


انگلیسی به انگلیسی

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to take care of.
مترادف: care for, mind, take care of
متضاد: neglect
مشابه: attend, keep tabs on, minister to, sit, tend

• watch after, supervise over

مترادف و متضاد

مراقب بودن (فعل)
mind, look after, watch out

مواظب بودن (فعل)
tend, watch, look after

توجه داشتن به (فعل)
look after

Watch or protect; to keep safe


جملات نمونه

1. Get a relative to look after the children.
[ترجمه نسرین] از یک فامیل بخواهید از فرزندتان مراقبت کند.
[ترجمه مهشید] یکی از بستگان را برای مواظبت کردن از بچه ها پیدا کن ( بگیر )
[ترجمه ترگمان]یکی از بستگان دور از بچه ها را پیدا کن
[ترجمه گوگل]یک نسل به دنبال فرزندانتان باشید

2. He helps to look after his grandfather who is an invalid.
[ترجمه Mohammad.t] او در مراقبت کردن از پدر بزرگش کمک میکند
[ترجمه علیرضایگانه شناس] اوبه مراقبت کردن پدربزرگش که بیماراست کمک میکند
[ترجمه Mobi] او کسی است که در مراقبت کردن از پدربزرگش کمک میکند.
[ترجمه ترگمان]او به مراقبت از پدربزرگش که بیمار است کمک می کند
[ترجمه گوگل]او به دنبال پدر و مادرش که معتبر است کمک می کند

3. I will look after her child when she is on a business trip.
[ترجمه نسرین] وقتی او به سفر کاری رفته است از فرزندش مراقبت خواهم کرد
[ترجمه A.A] وقتی که او در سفر کاری است من از بچه اش مراقبت میکنم
[ترجمه ترگمان]من وقتی که او در یک سفر کاری است، مواظب بچه اش خواهم بود
[ترجمه گوگل]وقتی که او در سفرهای کاری است، پس از کودکتان مراقبت خواهد کرد

4. It is a tradition that the young look after the old in their family.
[ترجمه علیرضایگانه شناس] مراقبت کردن جوانها ازمسنها درخانواده اشان یک سنت است
[ترجمه ترگمان]این یک سنت است که جوانان از خانواده خود مراقبت می کنند
[ترجمه گوگل]این سنت است که جوان به دنبال پدر و مادر خود در خانواده است

5. I couldn't look after him any more; the strain was too much for me.
[ترجمه ترگمان]دیگر نمی توانستم از او مراقبت کنم؛ فشار زیادی برای من بود
[ترجمه گوگل]من دیگر نمیتوانم از او مراقبت کنم فشار بیش از حد برای من بود

6. I can't look after six children at my age - it's too much.
[ترجمه علیرضایگانه شناس] من نمیتوانم ازشش کودک مراقبت کنم این درسن من خیلی زیاداست
[ترجمه ترگمان]من نمی تونم بعد از ۶ تا بچه تو سن خودم باشم - خیلی زیاده
[ترجمه گوگل]من نمی توانم پس از شش کودک در سن خود نگاه کنم - این خیلی زیاد است

7. He's not competent to look after young children.
[ترجمه ترگمان]او صلاحیت مراقبت از کودکان خردسال را ندارد
[ترجمه گوگل]او مجبور نیست مراقب بچه های کوچک باشد

8. We look after the neighbours' cat while they're away.
[ترجمه گلی افجه ] تا زمانیکه همسایه از اینجا دور است ما از گربه آنها مراقبت می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما به دنبال گربه همسایه هستیم در حالی که آن ها از اینجا دور می شوند
[ترجمه گوگل]ما از گربه همسایه ها در حالی که دور هستند نگاه می کنیم

9. I need someone dependable to look after the children while I'm at work.
[ترجمه ترگمان]به یک نفر احتیاج دارم تا وقتی سر کار هستم مراقب بچه ها باشم
[ترجمه گوگل]در حالی که من در محل کار هستم، من نیاز به کسی دارم که بتواند به فرزندانش نگاه کند

10. They wanted someone responsible to look after the place at night-time.
[ترجمه ترگمان]آن ها می خواستند که یک نفر مسئول آن مکان در شب باشد
[ترجمه گوگل]آنها می خواستند کسی مسئول باشد که در شب شبانه روز مراقبت کند

11. fend for yourself to look after yourself without help from anyone else: His parents agreed to pay the rent for his apartment but otherwise left him to fend for himself.
[ترجمه ترگمان]مراقب خود باشید که بدون کمک دیگران مراقب خود باشید: والدین او توافق کردند که اجاره آپارتمان او را پرداخت کنند، اما در غیر این صورت او را رها کردند تا از خود دفاع کند
[ترجمه گوگل]برای اینکه خودتان بدون کمک دیگران مراقب خود باشید، والدین او موافقت کردند که اجاره برای آپارتمان خود را بپردازند، اما در غیر این صورت او را مجبور به فرار برای خود کرد

12. Look after the milk on the stove. Don't let it bubble over.
[ترجمه ترگمان]مراقب شیر روی اجاق باش نذار حبابی بشه
[ترجمه گوگل]بعد از شیر بر روی اجاق گاز نگاه کنید اجازه ندهید آن را حباب کنید

13. I made up an excuse about having to look after the kids.
[ترجمه ترگمان]یه بهانه درست کردم که مراقب بچه ها باشم
[ترجمه گوگل]من به خاطر داشتن بچه ها مراقب بودم

14. Your car will last longer if you look after it.
[ترجمه ترگمان]اگه دنبالش بگردی، ماشینت بیشتر طول می کشه
[ترجمه گوگل]ماشین شما طول می کشد اگر شما بعد از آن نگاه کنید

پیشنهاد کاربران

take care

مواظب بودن، مراقب بودن، نگه داری کردن

( علاوه بر معانی ذکر شده ) زیر نظر گرفتن

هوای هم را داشتن

به نظر رسیدن


مراقبت کردن

مراقبت کردن
مواظبت کردن

رسیدگی کردن ، ،

دنبال کردن

مراقبت کردن ، پرستاری کردن

مراقبت کردن
My uncle made his wife promise to look after me like her own children

Jane Eyer , Charlotte Bronte

Take care of
توجه کردن ، مواظب و مراقب بودن

مواظب بودن

مواظب باش

Take care of

مواضبت کردن

attention some on

مسئول جایی بودن

مراقبت مردن

یعنی مراقبت کردن از کسی یا چیزی
My mother is outside so i look after to my little brother
اینم مثالش

You've got to look after your kin : باید هوای فامیلتو داشته باشی

مراقبت کردن ، مواظبت کردن
Synonym of take care


سرپرستی کردن

مراقبت کردن

ROYA IOOK AFTER HER MORHER
رویا از مادرش مراقبت می کند.

to look after somebody/something
=
take care of

مراقبت کردن، مواظب بودن، نگهداری کردن


کلمات دیگر: