کلمه جو
صفحه اصلی

pizzazz

انگلیسی به فارسی

پیتزاز


انگلیسی به انگلیسی

• vigor, energy, courage, spunk
someone or something that has pizzazz is very exciting or attractive; an informal word.

جملات نمونه

1. Their new album has plenty of pizzazz.
[ترجمه Shirinbahari] آلبوم جدید آنها بسیار هیجان انگیز است.
[ترجمه ترگمان]آلبوم جدید آن ها pizzazz زیادی دارد
[ترجمه گوگل]آلبوم جدید آنها پیتزاز زیادی دارد

2. We need someone with youth, glamour and pizzazz.
[ترجمه ترگمان]ما به فردی با جوانی، glamour و pizzazz نیاز داریم
[ترجمه گوگل]ما به کسی که جوان، زرق و برق و پیتزاز نیاز دارد نیاز داریم

3. Their performance was full of pizzazz.
[ترجمه ترگمان]عملکرد آن ها پر از pizzazz بود
[ترجمه گوگل]عملکرد آنها پر از پیتزا بود

4. Straight after this are two Masterclasses on adding pizzazz, functionality and usability to your Web site.
[ترجمه ترگمان]بعد از آن دو Masterclasses بر روی اضافه کردن pizzazz، قابلیت و قابلیت استفاده در وب سایت خود وجود دارد
[ترجمه گوگل]بعد از این دو بعد مستقیما به دو قسمت Masterclass اضافه می شود: اضافه کردن پیتزا، قابلیت و قابلیت استفاده به وب سایت شما

5. I knew I didn't have the pizzazz to be a top news anchor.
[ترجمه ترگمان]می دانستم که چیز قابل توجه برای گوینده خبر ندارم
[ترجمه گوگل]من می دانستم که پیتزاز را نباید یک لنگر اخبار مهم قرار داد

6. SiMing Lake has andTing Lake's pizzazz.
[ترجمه ترگمان]دریاچه siming دریاچه andTing را در اختیار دارد
[ترجمه گوگل]دریاچه SiMing دارای پیتززز Ting Lake است

7. But if a speaker doesn't project pizzazz and show devotion to her topic, the speech may still fall flat on its well-prepared face.
[ترجمه ترگمان]اما اگر یک گوینده اخبار مربوط به خود را ارائه ندهد و به موضوع خود نشان دهد، این سخنرانی ممکن است همچنان بر روی صورت کاملا آماده خود قرار گیرد
[ترجمه گوگل]اما اگر یک سخنران پروژه پیتززز را اجرا نکند و به موضوع خود نشان دهد، این سخن هنوز هم می تواند بر روی چهره ی خوبی آماده شود

8. Trader Joe's brand-name products offer low prices and "pizzazz beyond plain old corn flakes," says analyst Bob Goldin.
[ترجمه ترگمان]تحلیلگری به نام باب Goldin می گوید: \"محصولات برند به نام تجاری جو قیمت های پایینی دارند و\" pizzazz فراتر از دانه های ذرت ساده \"
[ترجمه گوگل]تحلیلگر Bob Goldin می گوید: محصولات مارک دار تجاری جو با قیمت های پایین و پیتزا فروشی فراتر از دانه های ذرت قدیمی تولید می کنند

9. Custom drawers also give this space a little pizzazz .
[ترجمه ترگمان]drawers هم این فضا را کمی pizzazz می کنند
[ترجمه گوگل]منبت های سفارشی نیز این فضا را کمی پیتززز می دهند

10. Hip-hop house, hip-hop jazz, with a little pizzazz From the Queen, the Queen of Royal Badness Remember me from "Wrath of My Madness?"
[ترجمه ترگمان]یک خانه هیپ هاپ، جاز هیپ هاپ، با کمی pizzazz از ملکه، ملکه سلطنتی badness مرا از \"خشم\" جنون من به یاد می آورید؟ \"
[ترجمه گوگل]خانه هیپ هاپ، جاز هیپ هاپ، با کمی پیتززز از ملکه، ملکه پادشاهی سنتی به یاد من از 'خشم جنون من؟'

11. This was, after all, one of the highlights of their journey, the purpose behind the pizzazz.
[ترجمه ترگمان]پس از همه اینها، یکی از نکات برجسته سفر آن ها، هدف پشت the بود
[ترجمه گوگل]بعد از همه، این یکی از برجسته ترین سفرهایش بود، هدف پشت پیتززز

12. But its manned space programme has never got back the pizzazz of 196
[ترجمه ترگمان]اما برنامه فضایی سرنشین آن هرگز the ۱۹۶ نفر را بازپس نگرفته است
[ترجمه گوگل]اما برنامه فضایی مجهز آن هرگز از پیتزاز 196 باز نخواهد گشت

13. Mr. Jobs is credited with transforming the company by consistently pioneering new products and marketing them with pizzazz.
[ترجمه ترگمان]آقای جابز با تبدیل شرکت به محصولات جدید پیشگام و بازاریابی آن ها با pizzazz اعتبار دارد
[ترجمه گوگل]آقای جابز با تبدیل شرکت به طور مداوم پیشگام محصولات جدید و بازاریابی آنها با pizzazz اعتبار

پیشنهاد کاربران

شور و حرارت

هیجان و سبک قوی و جالب


کلمات دیگر: