1. It's important to draw out a child's potential capacities.
[ترجمه ترگمان]مهم است که از ظرفیت های بالقوه یک کودک استفاده کنید
[ترجمه گوگل]مهم است که ظرفیت بالقوه کودک را بیرون بیاوریم
2. How much money did you draw out?
[ترجمه ترگمان]چقدر پول بیرون کشیدی؟
[ترجمه گوگل]چقدر پول خرج کردید؟
3. Draw out the wire until it is very thin.
[ترجمه ترگمان]سیم را تا وقتی که خیلی نازک است بیرون بکشید
[ترجمه گوگل]سیم را تا زمانی که بسیار نازک است بکشید
4. I shall have to draw out some more money to pay all these people.
[ترجمه ایزدی] من باید پول بیشتری در بیاورم تا پول همه ی این افراد را بپردازم.
[ترجمه ترگمان]من باید پول بیشتری بیرون بکشم تا به همه این مردم پول بدهم
[ترجمه گوگل]من باید پول بیشتری بپردازم تا تمام این افراد را بپردازم
5. The teacher helped to draw out the meaning of the poem.
[ترجمه ترگمان]معلم به نقاشی کردن معنای شعر کمک کرد
[ترجمه گوگل]معلم به معنی شعر کمک کرد
6. The days begin to draw out noticeably.
[ترجمه Shirinbahari] روزها به طور قابل توجهی طولانی شدند.
[ترجمه ایزدی] روزها به طور قابل توجهی کش می آیند
[ترجمه ترگمان]روزها به طور قابل توجهی شروع به بیرون کشیدن می کنند
[ترجمه گوگل]روزها شروع به کشیدن میکنند
7. The days begin to draw out after the winter solstice.
[ترجمه ترگمان]روزها بعد از انقلاب زمستانی شروع می شود
[ترجمه گوگل]این روزها پس از انقلاب زمستانی آغاز می شود
8. We tried to draw out the kind of changes that might help make the whole thing happen.
[ترجمه ترگمان]ما سعی کردیم از نوع تغییراتی که ممکن است به انجام همه چیز کمک کنند، استفاده کنیم
[ترجمه گوگل]ما سعی کردیم تغییراتی را ایجاد کنیم که ممکن است به همه چیز کمک کند
9. The task, then, is not to draw out an entire nucleus but to scoop out a bunch of chromosomes.
[ترجمه ترگمان]پس وظیفه آن نیست که یک هسته کامل بیرون بکشد، بلکه مجموعه ای از کروموزوم ها را بیرون بکشد
[ترجمه گوگل]پس از آن، وظیفه نیست که یک هسته کامل را بیرون بکشیم، بلکه یک کروموزوم را از بین ببریم
10. Staff will draw out a length of any roll for inspection.
[ترجمه ترگمان]کارکنان طول هر غلت برای بازرسی را تنظیم خواهند کرد
[ترجمه گوگل]کارکنان طول هر رول را برای بازرسی می کشند
11. However, we can draw out some general conclusions.
[ترجمه ترگمان]با این حال، ما می توانیم به برخی نتایج کلی برسیم
[ترجمه گوگل]با این وجود، ما می توانیم برخی نتایج کلی را بیابیم
12. Do you have any tools to draw out the cork?
[ترجمه ترگمان]آیا هیچ ابزاری برای بیرون کشیدن چوب پنبه در اختیار دارید؟
[ترجمه گوگل]آیا شما ابزارهایی برای برداشتن چوب پنبه دارید؟
13. Its proboscis works like a syringe to draw out blood.
[ترجمه ترگمان]proboscis مثل یک سرنگ برای بیرون کشیدن خون عمل می کند
[ترجمه گوگل]پروبوسس آن به عنوان یک سرنگ برای برداشتن خون کار می کند
14. He will draw out the names of the lucky winners.
[ترجمه Shirinbahari] نام های برندگان خوش شانس را بیرون کشید.
[ترجمه ترگمان]او اسامی برندگان خوش شانس را ترسیم خواهد کرد
[ترجمه گوگل]او نام برندگان خوش شانس را به دست خواهد آورد