کلمه جو
صفحه اصلی

up to scratch


1- آماده ی آغاز کردن 2- در حد مورد قبول

انگلیسی به انگلیسی

• appropriate, satisfactory

جملات نمونه

1. Is her schoolwork up to scratch?
[ترجمه Shirinbahari] آیا تکالیفش در حد مقبولی است؟
[ترجمه ترگمان]درس دادن تکالیف مدرسه است؟
[ترجمه گوگل]آیا مدرسه او به ابتکار است؟

2. We'll have to bring the house up to scratch before we sell it.
[ترجمه Shirinbahari] قبل از اینکه خانه را بفروشیم باید آن را به استاندار مورد قبول برسانیم
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه بفروشیم، باید خونه رو پیش خودمون ببریم
[ترجمه گوگل]قبل از فروش آن باید خانه را خراشیده کنیم

3. It'll take months to bring the band up to scratch.
[ترجمه ترگمان]ماه ها طول می کشد تا گروه را به چنگ بیاورند
[ترجمه گوگل]چند ماه طول می کشد تا باند را خراشیده کند

4. Your last essay wasn't up to scratch/didn't come up to scratch.
[ترجمه Shirinbahari] آخرین مقاله اش در حدی نبود که قبول شود.
[ترجمه ترگمان]آخرین مقاله اش برای خراش نبود
[ترجمه گوگل]آخرین مقاله شما تا حدی خسته کننده نیست / خسته کننده نیست

5. Some of this work isn't up to scratch.
[ترجمه ترگمان]بعضی از این کارها به خاطر خراش نیست
[ترجمه گوگل]بعضی از این کارها خالی نیستند

6. We spent thousands of pounds getting the house up to scratch.
[ترجمه ترگمان]ما هزاران پوند برای گرفتن خونه خرج کردیم
[ترجمه گوگل]ما هزاران پوند هزینه کردیم تا خانه را خراشیم

7. His work simply isn't up to scratch.
[ترجمه ترگمان]کارش خیلی ساده نیست
[ترجمه گوگل]کار او به سادگی خالی نیست

8. Her performance wasn't up to scratch.
[ترجمه ترگمان]عملکرد او از بین نرفته بود
[ترجمه گوگل]عملکرد او به اندازه خراش نبود

9. That today's pop culture isn't up to scratch?
[ترجمه ترگمان]این فرهنگ عامه امروزی به صفر نمی رسد؟
[ترجمه گوگل]فرهنگ پاپ امروز خیلی خسته کننده نیست؟

10. But does it come up to scratch for educational value?
[ترجمه ترگمان]اما آیا این کار برای ارزش آموزشی بالا می رود؟
[ترجمه گوگل]اما آیا برای ارزش آموزشی خسته کننده است؟

11. If they don't come up to scratch, we can complain to their professional body and seek redress.
[ترجمه ترگمان]اگر آن ها نتوانند وارد شوند، ما می توانیم به بدن حرفه ای آن ها شکایت کنیم و به دنبال جبران خسارت باشیم
[ترجمه گوگل]اگر آنها شروع به خراش نکنند، می توانیم به بدن حرفه ای خود شکایت کنیم و به دنبال جبران خسارت باشیم

12. His grammar and accent were not up to scratch, and he kept running to the airport.
[ترجمه ترگمان]دستور زبان و لهجه او برای خراش دادن نبود و مدام به سمت فرودگاه می دوید
[ترجمه گوگل]گرامر و لهجه او خیلی زیاد نبود و او همچنان به فرودگاه رفت

13. The piano player was not up to scratch.
[ترجمه ترگمان]نوازنده پیانو دیگر پایه و پایه نداشت
[ترجمه گوگل]پخش کننده پیانو تا خرد شدن نبود

14. My mother always made me feel I wasn't coming up to scratch.
[ترجمه ترگمان]مادرم همیشه باعث می شد احساس کنم که در حال خاراندن نیستم
[ترجمه گوگل]مادرم همیشه احساساتم را به من رسانده بود

پیشنهاد کاربران

به استاندارد موردنیاز رسیدن. مورد رضایت
her German was not up to scratch

بهترین خودت را انجام بده.


کلمات دیگر: