کلمه جو
صفحه اصلی

moonbeam


معنی : ماهتاب، پرتوماه
معانی دیگر : شعاع مهتاب، مه پرتو

انگلیسی به فارسی

پرتوماه، ماهتاب


مهتاب، ماهتاب، پرتوماه


انگلیسی به انگلیسی

• ray of moonlight
a moonbeam is a ray of light from the moon.

مترادف و متضاد

ماهتاب (اسم)
moonbeam, moonshine

پرتو ماه (اسم)
moonbeam

جملات نمونه

1. Fox red, moonbeam silver, I held the precious strands like a pilgrim sips water from a miraculous spring.
[ترجمه ترگمان]روباه گفت: روباه قرمز، moonbeam نقره ای، من رشته های گران بها را مثل a که از بهار معجزه آسایی آب را سیراب می کند، نگه داشتم
[ترجمه گوگل]فاکس قرمز، نقره ای مهتاب، من رشته های گرانبها را مانند یک زائر برگزار می کنم آب از یک بهار معجزه آسا

2. The sunlight claps the earth, and the moonbeams kiss the sea: what are all these kissings worth, if thou kiss not me? Percy Bysshe Shelley
[ترجمه ترگمان]نور خورشید بر زمین می تابد و نور مهتاب روی دریا را می بوسد و اگر تو مرا ببوسی چه ارزشی دارد؟ پرسی شلی Shelley
[ترجمه گوگل]نور خورشید زمین را میچرخاند و ماهها به دریای دریا میپیوندند: همه این بوسیدن ها ارزش دارند، اگر من را ببوسید؟ پرسی بیسه شلی

3. Behind each star was a moonbeam, some mischievous, some sad; all of them worth looking for and recognizing.
[ترجمه ترگمان]در پشت هر ستاره چند ماه، چند ماه، کمی شیطنت و بعضی از آن ها ارزش پیدا کردن و شناختن آن ها را داشتند
[ترجمه گوگل]پشت هر ستاره یک مهتابی بود، بعضی بدبخت، بعضی غمگین؛ همه آنها ارزش جستجو و شناختن دارند

4. The moonbeam lights up my memory.
[ترجمه ترگمان]نور ماه مه را روشن می کند
[ترجمه گوگل]ماه مهتاب حافظه من را روشن می کند

5. I'm a moonbeam monkey on spec.
[ترجمه ترگمان] من یه میمون moonbeam هستم
[ترجمه گوگل]من میمون میمون در مشخصات

6. Linton's is as different as a moonbeam from lightning, or frost from fore.
[ترجمه ترگمان]به نظر من لینتون با نور مهتاب و نور مهتاب فرق دارد
[ترجمه گوگل]Linton's به عنوان یک ماه مهتاب از رعد و برق و یا یخ زده از پیش متفاوت است

7. How do you hold a moonbeam in your hand?
[ترجمه ترگمان]چه طور یک ماه را در دستت نگه می داری؟
[ترجمه گوگل]چگونه می توانم یک مهتابی را در دست خود داشته باشم؟

8. The moonbeam breaks through rifted clouds.
[ترجمه ترگمان]نور ماه از میان ابرها رد می شود
[ترجمه گوگل]موج ماه از طریق ابرهای رفته عبور می کند

9. Linton's is as different as a moonbeam from lightning, or frost from fire.
[ترجمه ترگمان]به نظر من لینتون با نور مهتاب و نور مهتاب فرقی نمی کند
[ترجمه گوگل]Linton's به عنوان یک ماه مهتاب از رعد و برق و یا یخ زده از آتش متفاوت است

10. He is like a moonbeam like a shaft of silver.
[ترجمه ترگمان]مثل a از نقره است
[ترجمه گوگل]او مانند یک ماه مه مانند یک شمع نقره است

11. The Moonbeam Series was completed in 20
[ترجمه ترگمان]سری moonbeam در ۲۰ مارس به پایان رسید
[ترجمه گوگل]سری Moonbeam در سال 20 تکمیل شد

12. A path of silver moonbeam.
[ترجمه ترگمان]راهی از نور مهتاب
[ترجمه گوگل]مسیر نقره ای ماه مه

13. The moonbeam shines my memory.
[ترجمه ترگمان]نور ماه، خاطراتم را روشن می کند
[ترجمه گوگل]مهتابی خاطره من را می شکند

14. She heard his soft and sensuous chuckle float on the moonbeams behind her.
[ترجمه ترگمان]او صدای خنده های نرم و شهوانی خود را در مهتاب پشت سرش شنید
[ترجمه گوگل]او شبیه جادوی نرم و مودبانه خود را در ماههای دور پشت سرش شنیده بود

15. Do you cringe before a religion compounded of clouds and moonbeams?
[ترجمه ترگمان]آیا قبل از این که یک دین ترکیبی از ابرها و پرتوه ای نور باشد، منقبض می شوی؟
[ترجمه گوگل]آیا شما قبل از یک مذهب که از ابرها و ماههای خاورمیانه تشکیل شده است، رنج می برید؟

پیشنهاد کاربران

پرتوی ماهتاب


کلمات دیگر: