1. It is unclear whether the meeting will go ahead as planned.
[ترجمه اذر پناهی] مشخص نیست که جلسه انطور که برنامه ریزی شده پیش می رود یا نه .
[ترجمه ترگمان]روشن نیست که آیا این ملاقات برنامه ریزی شده است یا خیر
[ترجمه گوگل]مشخص نیست که آیا جلسه به همان اندازه برنامه ریزی شده است یا خیر
2. You go ahead and tell him that I'm coming.
[ترجمه سوریاس] تو جلوتر برو و به او بگو من دارم میام.
[ترجمه ترگمان]تو برو و بهش بگو که من دارم می ام
[ترجمه گوگل]شما پیش بروید و به او بگو که من می آیم
3. You go ahead and I'll follow on.
[ترجمه Amir] شما ادامه دهید من همراهتان می ایم
[ترجمه ترگمان]تو برو و من ادامه می دم
[ترجمه گوگل]شما پیش بروید و من ادامه خواهم داد
4. The operation will go ahead as soon as a suitable donor can be found.
[ترجمه ترگمان]این عملیات به محض پیدا شدن یک دهنده مناسب انجام خواهد شد
[ترجمه گوگل]این عملیات به زودی به عنوان یک اهدا کننده مناسب پیدا خواهد شد
5. Wilde was emphatic that the event should go ahead.
[ترجمه ترگمان]وایلد با تاکید گفته بود که این رویداد باید ادامه پیدا کند
[ترجمه گوگل]وایلد مؤکد بود که این رویداد باید پیش برود
6. Who took the decision to go ahead with the project?
[ترجمه ترگمان]چه کسی تصمیم گرفته بود که با این پروژه پیش برود؟
[ترجمه گوگل]چه کسی تصمیم گرفت تا پروژه را ادامه دهد؟
7. The project will only go ahead if they can raise the necessary finance.
[ترجمه ترگمان]این پروژه تنها در صورتی ادامه خواهد یافت که آن ها بتوانند سرمایه لازم را افزایش دهند
[ترجمه گوگل]این پروژه تنها در صورتی امکان دارد که بتواند مالی لازم را به دست آورد
8. Notwithstanding some members' objections, I think we must go ahead with the plan.
[ترجمه ترگمان]با وجود برخی مخالفت های اعضا، فکر می کنم ما باید با این برنامه جلوتر برویم
[ترجمه گوگل]با وجود اعتراض برخی اعضا، من فکر می کنم ما باید این طرح را ادامه دهیم
9. We've received permission to go ahead with the music festival in spite of opposition from local residents.
[ترجمه ترگمان]ما با وجود مخالفت ساکنان محلی اجازه ورود به جشنواره موسیقی را گرفته ایم
[ترجمه گوگل]با وجود مخالفت ساکنان محلی، ما مجوز دریافت جشنواره موسیقی را در پیش گرفتیم
10. The rain has stopped, so the game will go ahead after all.
[ترجمه ترگمان]باران متوقف شده است، بنابراین همه چیز روبه راه خواهد شد
[ترجمه گوگل]باران متوقف شده است، پس بازی بعد از همه ادامه خواهد یافت
11. The building work will go ahead, despite protests from local residents.
[ترجمه ترگمان]علی رغم اعتراضات ساکنان محلی، کار ساختمان همچنان ادامه خواهد داشت
[ترجمه گوگل]با وجود اعتراض های ساکنان محلی، کار ساخت و ساز ادامه خواهد یافت
12. Go ahead. I couldn't care less.
[ترجمه ترگمان] ادامه بده کم تر از این برایم مهم نبود
[ترجمه گوگل]برو جلو برو من نمی توانم کمکتان کنم
13. The exploration leader sent a fellow to go ahead to see if the road was clear.
[ترجمه ترگمان]رهبر اکتشافات یک نفر را به سمت جلو فرستاد تا ببیند جاده صاف است یا نه
[ترجمه گوگل]رهبر اکتشاف، یک شخص را برای رفتن به جلو آماده کرد تا ببیند آیا جاده روشن است یا خیر
14. You go ahead - I'll follow on later.
[ترجمه ترگمان]تو برو - بعدا میام دنبالت
[ترجمه گوگل]شما پیش بروید - بعدا خواهم رفت