1. please don't honk your horn near the hospital!
لطفا در نزدیکی بیمارستان بوق نزنید!
2. He gave us a honk on his horn as he drove off.
[ترجمه محمد مهدی] او به هنگام پیاده شدن از ماشین بوق زد
[ترجمه ترگمان]وقتی داشت می رفت بوق بوق به ما داد
[ترجمه گوگل]او به هنگام خروج از او، صدای خود را به ما داد
3. Why did he honk at me?
[ترجمه ناشناس] چرا او به من بوق زد
[ترجمه Joker] او چرا برای من بوق زد؟
[ترجمه .] چرا بوق میزنی؟
[ترجمه ترگمان]چرا اون به من اشاره کرد؟
[ترجمه گوگل]چرا او به من اعتماد کرد؟
4. No need to honk the horn under such a traffic block.
[ترجمه ترگمان]لازم نیست بوق بوق بزنی
[ترجمه گوگل]بدون نیاز به شاخ کردن زیر چنین بلوک ترافیک
5. Horns honk. An angry motorist shouts.
[ترجمه ترگمان]صدای بوق بوق یه ماشین پلیس خشمگین فریاد میزنه
[ترجمه گوگل]شاخ ها فریاد موتورزای عصبانی
6. From Honk Kong comes a confusing romance about chance encounters between lovesick cops and unusual women.
[ترجمه ترگمان]از طرف کنگ فو یک داستان عاشقانه را درباره برخورد تصادفی بین پلیس های lovesick و زنان غیرعادی منتشر می کند
[ترجمه گوگل]از Honk Kong می رود عاشقانه گیج کننده در مورد برخورد شانس بین پلیس lovesick و زنان غیر معمول است
7. People always honk at me for that so I try to take the back roads.
[ترجمه ترگمان]مردم همیشه به خاطر این بوق میزنن واسه همین من سعی می کنم جاده رو برگردونم
[ترجمه گوگل]مردم همیشه به من احترام می گذارند، بنابراین سعی می کنم جاده های عقب را بگیرم
8. At midnight I could hear cars honk their horns.
[ترجمه ترگمان]نصف شب می توانستم صدای بوق اتومبیل ها را بشنوم
[ترجمه گوگل]در نیمه شب من می توانستم صدای ماشین را بشنوم که شاخ هایش را صدا می زد
9. FAW - Volkswagen Automobile Co. Ltd launched the Honk for China campaign.
[ترجمه ترگمان]شرکت FAW - فولکس واگن Co, شرکت خودروسازی honk را برای مبارزه با چین راه اندازی کرد
[ترجمه گوگل]FAW - فولکس واگن خودرو شرکت با مسئولیت محدود کمپین Honk برای چین را راه اندازی کرد
10. If you're going to sneeze and honk all night, we'll never get any sleep.
[ترجمه ترگمان]اگر قرار باشد تمام شب عطسه کنی و بوق بزنی هیچ وقت خواب نخواهیم دید
[ترجمه گوگل]اگر قصد دارید عطسه کنید و تمام شب را تعقیب کنید، هیچ وقت خواب نخواهیم برد
11. Don't honk! It's a silent zone!
[ترجمه ترگمان]! بوق نزن اینجا یک منطقه ساکت است!
[ترجمه گوگل]نمیدونم این یک منطقه خاموش است!
12. Why is a Harvard teaching future leader to honk like geese?
[ترجمه ترگمان]چرا یک رهبر آینده نگر در دانشگاه هاروارد به honk مانند غاز تبدیل شده است؟
[ترجمه گوگل]چرا یک رهبر آینده ی آموزشی هاروارد به عنوان غازها تعقیب می شود؟
13. The honk of geese can be heard.
[ترجمه ترگمان] صدای غازها میتونه شنیده بشه
[ترجمه گوگل]صدای غازها می تواند شنیده شود
14. In the distance troops of red colobus gave honk calls, and crowned monkeys made their throaty booms.
[ترجمه ترگمان]در فاصله دور، سربازان سرخی به honk تماس گرفتند و میمون های crowned به سرعت از هم جدا شدند
[ترجمه گوگل]در این فاصله نیروهای کولوبوس قرمز به تماس ها احتیاج داشتند، و میمون های تاج را رونق های گلویشان ساختند