1. the irretrievable days of my youth!
ایام باز نیافتنی جوانی من !
2. The only ground for divorce is the irretrievable breakdown of the marriage.
[ترجمه ترگمان]تنها زمین طلاق، شکست irretrievable ازدواج است
[ترجمه گوگل]تنها زمین برای طلاق، شکست ناپذیر ازدواج است
3. The breakdown of their marriage was irretrievable.
[ترجمه ترگمان]از بین رفتن ازدواجشان irretrievable بود
[ترجمه گوگل]شکست ازدواج آنها غیرقابل برگشت است
4. The couple separated on the grounds of irretrievable breakdown .
[ترجمه ترگمان]این زوج به دلیل خرابی irretrievable از هم جدا شدند
[ترجمه گوگل]این زن و شوهر بر اساس تخریب غیرقابل برگشت است
5. The money already paid is irretrievable.
[ترجمه ترگمان]پولی که قبلا پرداخته شده، irretrievable است
[ترجمه گوگل]پولی که در حال حاضر پرداخت می شود غیر قابل برگشت است
6. For Chiang's position in Manchuria was irretrievable.
[ترجمه ترگمان]برای موقعیت چیانگ در منچوری irretrievable بود
[ترجمه گوگل]برای موقعیت چیانگ در Manchuria برگشت ناپذیر بود
7. What a tragedy if the sport suffers irretrievable damage because this issue is ducked.
[ترجمه ترگمان]چه تراژدی اگر این ورزش آسیب جدی را تحمل کند، چرا که این مساله در حال خالی شدن است
[ترجمه گوگل]اگر یک ورزش به دلیل آسیب های غیر قابل برگشت به دلیل این مسئله درهم ریخت چه تراژدی است
8. Verify and select information before irretrievable wiping.
[ترجمه ترگمان]قبل از پاک کردن irretrievable، اطلاعات را تایید و انتخاب کنید
[ترجمه گوگل]اطلاعات را قبل از پاک کردن غیرقابل برگشت، بررسی و انتخاب کنید
9. Consumptive use is sometimes referred to as irretrievable or irrecoverable loss.
[ترجمه ترگمان]کاربرد consumptive گاهی اوقات به عنوان irretrievable یا خسارت جبران ناپذیر یاد می شود
[ترجمه گوگل]استفاده تنگاتنگ گاهی اوقات از دست دادن غیرقابل برگشت یا غیرقابل برگشت است
10. the irretrievable breakdown of the marriage.
[ترجمه ترگمان]بی آن که باز هم از این ازدواج عاجز مانده باشد
[ترجمه گوگل]شکست ناپذیر ازدواج
11. Usually, the analytes are irretrievable.
[ترجمه ترگمان]معمولا the ها irretrievable هستند
[ترجمه گوگل]معمولا، آنالیت ها غیر قابل برگشت هستند
12. I agree things look difficult, but the situation is far from irretrievable.
[ترجمه ترگمان]من موافقم که اوضاع دشوار به نظر می رسد، اما وضعیت بسیار دور از irretrievable است
[ترجمه گوگل]من موافقم که همه چیز دشوار است، اما وضعیت دور از بازگشت ناپذیر است
13. After money is transferred out of the U. S., it's practically irretrievable.
[ترجمه ترگمان]پس از اینکه پول از U به خارج منتقل می شود اس در واقع it است
[ترجمه گوگل]پس از انتقال پول از U S, این عملا غیر قابل برگشت است
14. Gentle was still on the other shore, part of her history; irretrievable.
[ترجمه ترگمان]هنوز در ساحل دیگر، در قسمتی از سابقه او باز بود، باز هم باز نمی گشت
[ترجمه گوگل]ملایم هنوز در ساحل دیگر، بخشی از تاریخ او بود؛ قابل برگشت نیست
15. Once waste materials have become mixed, the problems increase enormously and certain substances become virtually irretrievable.
[ترجمه ترگمان]زمانی که مواد زائد با هم مخلوط می شوند، مشکلات به طور کامل افزایش پیدا می کنند و برخی مواد به طور مجازی تولید می شوند
[ترجمه گوگل]هنگامی که مواد زائد مخلوط شده اند، مشکلات به شدت افزایش می یابند و برخی از مواد تقریبا غیر قابل برگشت می شوند