کلمه جو
صفحه اصلی

irretrievable


معنی : بر نگشتنی، غیر قابل استرداد، باز نیافتنی
معانی دیگر : جبران ناپذیر، بازیافت ناپذیر

انگلیسی به فارسی

بر نگشتنی، غیر قابل استرداد، باز نیافتنی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: irretrievably (adv.), irretrievability (n.)
• : تعریف: impossible to recover or repair.
متضاد: retrievable

- an irretrievable loss
[ترجمه ترگمان] ضایعه بزرگی است
[ترجمه گوگل] از دست دادن برگشت ناپذیر

• unable to be retrieved, cannot be recovered; cannot be set right
irretrievable harm is so severe that it cannot be put right again; a formal use.
if a situation is irretrievable, it is so bad that there is no chance of it ever being put right.

مترادف و متضاد

برنگشتنی (صفت)
irreversible, irreclaimable, irremeable, irretrievable

غیر قابل استرداد (صفت)
irremediable, irretrievable

باز نیافتنی (صفت)
irretrievable

جملات نمونه

1. the irretrievable days of my youth!
ایام باز نیافتنی جوانی من !

2. The only ground for divorce is the irretrievable breakdown of the marriage.
[ترجمه ترگمان]تنها زمین طلاق، شکست irretrievable ازدواج است
[ترجمه گوگل]تنها زمین برای طلاق، شکست ناپذیر ازدواج است

3. The breakdown of their marriage was irretrievable.
[ترجمه ترگمان]از بین رفتن ازدواجشان irretrievable بود
[ترجمه گوگل]شکست ازدواج آنها غیرقابل برگشت است

4. The couple separated on the grounds of irretrievable breakdown .
[ترجمه ترگمان]این زوج به دلیل خرابی irretrievable از هم جدا شدند
[ترجمه گوگل]این زن و شوهر بر اساس تخریب غیرقابل برگشت است

5. The money already paid is irretrievable.
[ترجمه ترگمان]پولی که قبلا پرداخته شده، irretrievable است
[ترجمه گوگل]پولی که در حال حاضر پرداخت می شود غیر قابل برگشت است

6. For Chiang's position in Manchuria was irretrievable.
[ترجمه ترگمان]برای موقعیت چیانگ در منچوری irretrievable بود
[ترجمه گوگل]برای موقعیت چیانگ در Manchuria برگشت ناپذیر بود

7. What a tragedy if the sport suffers irretrievable damage because this issue is ducked.
[ترجمه ترگمان]چه تراژدی اگر این ورزش آسیب جدی را تحمل کند، چرا که این مساله در حال خالی شدن است
[ترجمه گوگل]اگر یک ورزش به دلیل آسیب های غیر قابل برگشت به دلیل این مسئله درهم ریخت چه تراژدی است

8. Verify and select information before irretrievable wiping.
[ترجمه ترگمان]قبل از پاک کردن irretrievable، اطلاعات را تایید و انتخاب کنید
[ترجمه گوگل]اطلاعات را قبل از پاک کردن غیرقابل برگشت، بررسی و انتخاب کنید

9. Consumptive use is sometimes referred to as irretrievable or irrecoverable loss.
[ترجمه ترگمان]کاربرد consumptive گاهی اوقات به عنوان irretrievable یا خسارت جبران ناپذیر یاد می شود
[ترجمه گوگل]استفاده تنگاتنگ گاهی اوقات از دست دادن غیرقابل برگشت یا غیرقابل برگشت است

10. the irretrievable breakdown of the marriage.
[ترجمه ترگمان]بی آن که باز هم از این ازدواج عاجز مانده باشد
[ترجمه گوگل]شکست ناپذیر ازدواج

11. Usually, the analytes are irretrievable.
[ترجمه ترگمان]معمولا the ها irretrievable هستند
[ترجمه گوگل]معمولا، آنالیت ها غیر قابل برگشت هستند

12. I agree things look difficult, but the situation is far from irretrievable.
[ترجمه ترگمان]من موافقم که اوضاع دشوار به نظر می رسد، اما وضعیت بسیار دور از irretrievable است
[ترجمه گوگل]من موافقم که همه چیز دشوار است، اما وضعیت دور از بازگشت ناپذیر است

13. After money is transferred out of the U. S., it's practically irretrievable.
[ترجمه ترگمان]پس از اینکه پول از U به خارج منتقل می شود اس در واقع it است
[ترجمه گوگل]پس از انتقال پول از U S, این عملا غیر قابل برگشت است

14. Gentle was still on the other shore, part of her history; irretrievable.
[ترجمه ترگمان]هنوز در ساحل دیگر، در قسمتی از سابقه او باز بود، باز هم باز نمی گشت
[ترجمه گوگل]ملایم هنوز در ساحل دیگر، بخشی از تاریخ او بود؛ قابل برگشت نیست

15. Once waste materials have become mixed, the problems increase enormously and certain substances become virtually irretrievable.
[ترجمه ترگمان]زمانی که مواد زائد با هم مخلوط می شوند، مشکلات به طور کامل افزایش پیدا می کنند و برخی مواد به طور مجازی تولید می شوند
[ترجمه گوگل]هنگامی که مواد زائد مخلوط شده اند، مشکلات به شدت افزایش می یابند و برخی از مواد تقریبا غیر قابل برگشت می شوند

the irretrievable days of my youth!

ایام باز نیافتنی جوانی من!


پیشنهاد کاربران

not able to be retrieved or put right
درست نشدنی

غیر قابل بازیافت


کلمات دیگر: