کلمه جو
صفحه اصلی

mope


معنی : عبوس، افسرده کردن، افسرده بودن، دلتنگ کردن
معانی دیگر : محزون بودن، بد روحیه بودن، دل و دماغ نداشتن، خودخوری کردن، غصه خوردن، (از سرنوشت خود) نالیدن، (جمع) روحیه ی بد، بی دل و دماغی، بی حوصلگی، (با: away) در حزن و اندوه به سر بردن، آدم خودخور، آدم غصه خور، آدم همیشه نالان

انگلیسی به فارسی

افسرده بودن، افسرده کردن، دلتنگ کردن


انگلیسی به انگلیسی

• sentimental or emotional person; one who is sad or depressed; person who mopes
grieve; sulk; be depressed; be sad or gloomy
if you mope, you feel miserable and are not interested in anything.

مترادف و متضاد

عبوس (اسم)
mope

افسرده کردن (فعل)
depress, mope, overcloud, dispirit

افسرده بودن (فعل)
mope

دلتنگ کردن (فعل)
anguish, depress, mope

pout, be dejected


Synonyms: ache, be apathetic, be down in the mouth, be gloomy, be in a funk, bleed, brood, chafe, despair, despond, droop, eat one’s heart out, fret, grieve, grumble, grump, idle, lament, languish, lose heart, moon, pine, pine away, regret, repine, sink, stew over, sulk, sweat over, waste time, wear a long face, yearn


Antonyms: be elated, be happy


جملات نمونه

1. Stephen didn't expect her to mope about while he was away on business.
[ترجمه ترگمان]استفان از او انتظار نداشت که در حین کار از او دور شود
[ترجمه گوگل]استفان انتظار نداشت که او در مورد زمانی که او در کسب و کار دچار مشکلی بود، مبهوت شود

2. I'm not going to mope at home, eating my heart out for some man.
[ترجمه ترگمان]من در خانه به تو نگاه نمی کنم و دلم را برای یک مرد خالی می کنم
[ترجمه گوگل]من نمی خواهم به خانه بیاموزم، قلبم را برای بعضی از مردم می خورم

3. Other Acutes mope around the room and try not to pay any attention to him.
[ترجمه ترگمان]دیگران در اطراف اتاق پرسه می زنند و سعی می کنند توجهی به او نکنند
[ترجمه گوگل]دیگران به اطراف اتاق نگاه می کنند و سعی نمی کنند به او توجه کنند

4. Stephen didn't expect her to mope around while he was away on business.
[ترجمه ترگمان]استفان از او انتظار نداشت که در حین کار به دور و بر خود نگاه کند
[ترجمه گوگل]استفان انتظار نداشت که او در حالی که دور از کسب و کار بود، دور گردنش را بپوشاند

5. Go out and have some fun, child. Don't mope about in the house all day.
[ترجمه ترگمان]برو بیرون و تفریح کن، بچه تمام روز را در خانه mope
[ترجمه گوگل]بیرون بروید و کمی سرگرم شوید، کودک در تمام طول روز در خانه نگران نباشید

6. How does a mope like that, take out 20 of our h . r . t?
[ترجمه ترگمان]چطور همچین a، ۲۰ تا از \" اچ - - اچ - - - - ی - - ی - - ی - - ی - - - - - - - - - - - - - ی - - ی - - ر این طور نیست؟
[ترجمه گوگل]چطور میتونم این کار رو بکنم، 20 روز از ما بخر ر تی؟

7. Am I mope?'the hedgehog smile and reply.
[ترجمه ترگمان]من mope؟ the لبخند زد و جواب داد:
[ترجمه گوگل]من مامان هستم؟ لبخند خارپشت و پاسخ

8. Both characters mope around and hate New York City, pick up prostitutes without actually having sex with them and obsess over women and protecting the innocence of children.
[ترجمه ترگمان]هر دو شخصیت در اطراف شهر نیویورک پرسه می زنند و از نیویورک نفرت دارند، روسپیان را بدون داشتن رابطه جنسی با آن ها و آزار رساندن به زنان و محافظت از معصومیت کودکان انتخاب می کنند
[ترجمه گوگل]هر دو شخصیت تقریبا از شهر نیویورک نفرت دارند و بدون داشتن رابطه جنسی با آنها، زنان را جذب می کنند و از بی گناهی کودکان محافظت می کنند

9. Don't mope around the house like that go for a walk.
[ترجمه ترگمان]مثل این که بری پیاده روی، خونه رو خراب نکن
[ترجمه گوگل]در اطراف خانه نگران نباشید به همین دلیل برای پیاده روی بروید

10. He is no mope, only thoughtful and quiet.
[ترجمه ترگمان]او تنها و متفکر و متفکر است
[ترجمه گوگل]او هیچ مورچه ای نیست، فقط متفکر و آرام است

11. Don't mope round the house like that -- go for a walk.
[ترجمه ترگمان] خونه رو مثل اون افسرده نکن برو قدم بزنیم
[ترجمه گوگل]خانه را مانند آن نگذارید - برای پیاده روی بروید

12. Why do you wait and mope?
[ترجمه ترگمان]برای چی صبر می کنی و mope؟
[ترجمه گوگل]چرا منتظر می مونی؟

13. SpongeBob:I know I shouldnt mope around.
[ترجمه ترگمان]من میدونم که نباید این اطراف باشم
[ترجمه گوگل]SpongeBob: من می دانم که من نمی خواهم در اطراف

14. Why do you always so mope?'asked the fish lightly to the hedgehog.
[ترجمه ترگمان]چرا همیشه اینقدر mope؟ و با بی اعتنایی به جوجه تیغی اشاره کرد و پرسید:
[ترجمه گوگل]چرا همیشه به این فکر میکنید؟ »ماهی به آرامی به ماهیگیران سوار کرد

Her husband has been cruel to her, but she is not moping about it.

شوهرش نسبت به او ظلم کرده است؛ ولی او ناله و زاری نمی‌کند.


You must come along with me and stop moping.

تو بایستی دست از خودخوری برداری و با من بیایی.


She's got the mopes because the teacher is mad at her.

او ناراحت است؛ چون معلم از دستش عصبانی شده.


پیشنهاد کاربران

دلو دماغ نداشتن

to be unhappy and unwilling to think or act in a positive way

دو تا معنی بیشتر نداره: یک ) غصه خوردن یا احساس تاسف برای خود
دو ) در حالت غم و اندوه قدم زدن

گنده دماغ بودن


کلمات دیگر: