knock on the door

در زدن. درب را کوبیدن.

در زدن
کوبیدن در

شروع بکار کردن

در را کوبیدن

در زدن

در زدن در کوبیدن

در زدن
در را کوبیدن

در زدن / به در کوبیدن

کوبیدن در
یا همون در زدن

کوبیدنِ دررر

خود را معرفی کردن، خود را ارائه کردن، آماده ی ورود به گروهی/باشگاهی/اجتماع خاصی شدن، تمایل برای مداخله داشتن

یک معنی: در زدن
معنی دیگر به صورت idiom: یعنی فرصتی برای کسی فراهم شدن: ( چیزی شبیه به: شانس درِ خونشو زد )

It was hard leaving my parents and all my friends from high school, but when an opportunity to attend school in Europe knocked on my door, I knew I had to seize the chance

Who can say the definition of this word ?
Or the meaning of this

در زدن یا کوبیدن در

To be polite it is better to knock on the door before entering

to hit something hard and make a noise

در بزن،

I knock on the door when I want to go to the room



در زدن

Hit the door before entering

کوبیدن در
! ) :She came home without knocking the door

در زدن ، ضربه زدن به در
. i go to my grand mom house and before i knock on the door .
معنی : . tap slowly or gently on the door.