1. outfox
(با حیله گری) پیشدستی کردن،بامبول زدن،ترفند زدن
2. rummel tried to outfox the allies but failed in the end
رومل کوشید که به متحدین حیله بزند ولی بالاخره ناکام شد.
3. Do you know how to outfox your opponent?
[ترجمه ترگمان]آیا تو می دانی که چه طور از حریف استفاده کنی؟
[ترجمه گوگل]آیا می دانید که چگونه حریف خود را از بین می برید؟
4. It is about trying to outfox your opponent.
[ترجمه ترگمان]این در مورد دست زدن به حریف است
[ترجمه گوگل]این در مورد تلاش برای جلوگیری از حریف شما است
5. Urquhart is a manipulative murderer who could outfox Machiavelli, while Richardson seems utterly guileless.
[ترجمه ترگمان]Urquhart یک قاتل هدفمند است که می تواند ماکیاولی را تحت تاثیر قرار دهد، در حالی که ریچاردسون به نظر کاملا guileless می رسد
[ترجمه گوگل]Urquhart یک قاتل دستکاری است که می تواند ماکیاولی را فریب دهد، در حالی که ریچاردسون کاملا بی رحم است
6. Electrical engineers get paid well to outfox the lateral causality inherent in all circuits.
[ترجمه ترگمان]مهندسین برق به خوبی هزینه جانبی را در تمام مدارها به خوبی جبران می کنند
[ترجمه گوگل]مهندسان برق می توانند به خوبی از عواقب جانبی جانبی ذاتی در تمام مدارها جلوگیری کنند
7. He can outfox his opponent almost every time.
[ترجمه ترگمان]او می تواند تقریبا هر بار با حریف دست و پنجه نرم کند
[ترجمه گوگل]او می تواند حریف خود را تقریبا هر بار برافروخت
8. "It's quite good news always to outfox the media, but it was a military operation and my brother and I are very proud of how it went," William, 2 told the BBC.
[ترجمه ترگمان]ویلیام ۲ به بی بی سی گفت: \" این خبر خوبی است که همیشه رسانه ها را کنترل کنیم، اما این یک عملیات نظامی بود و من و برادرم خیلی به این موضوع افتخار می کنیم \"
[ترجمه گوگل]ویلیام 2 به بی بی سی گفت: �خبر خوبی است که همیشه رسانه ها را از بین ببریم، اما این عملیات نظامی بود و برادرم و من بسیار افتخار می کنم که چگونه رفت
9. Companies are also devising novel technologies to outfox the criminals.
[ترجمه ترگمان]شرکت ها همچنین در حال ابداع فن آوری های جدید برای پاک سازی مجرمان هستند
[ترجمه گوگل]شرکت ها همچنین تکنولوژی های جدید را برای جلوگیری از جنایتکاران طراحی می کنند
10. But how easy would it be to outfox the detectives?
[ترجمه ترگمان]اما چه قدر راحت می شد به the دست زد؟
[ترجمه گوگل]اما چگونه کارآگاهان را از بین می برد؟
11. She can easily outfox him.
[ترجمه ترگمان]او خیلی راحت می تواند از او خوشش بیاید
[ترجمه گوگل]او می تواند او را به راحتی بیرون بکشد
12. The discovery gives conservationists hope that the fox—listed as threatened by California—may just outfox extinction overall, scientists say.
[ترجمه ترگمان]دانشمندان می گویند که این کشف به طرفداران حفاظت از حیوانات امید می دهد که روباهی که به نام کالیفرنیا تهدید شده است - ممکن است به طور کلی انقراض کلی داشته باشد
[ترجمه گوگل]دانشمندان می گویند این کشف طبیعت گرایان را امیدوار می کند که روباه، که تحت عنوان کالیفرنیا تهدید شده است، ممکن است فقط منقطع را از بین ببرد
13. In a business where information is the most valuable commodity, traders with the smartest, fastest computers can outfox and outmaneuver rivals.
[ترجمه ترگمان]در یک کسب وکار که اطلاعات با ارزش ترین کالا محسوب می شود، تجار با باهوش ترین، سریع ترین کامپیوترها می توانند رقبای خود را outfox و outmaneuver کنند
[ترجمه گوگل]در یک کسب و کار که اطلاعات ارزشمند ترین کالای است، معامله گران با هوشمندترین و سریعترین رایانه ها می توانند از رقبای خود بیرون بروند و برتری دهند
14. When I recall these events after 40 years, I see not only revolt, but also the great illusion that it might be possible to outfox the Kremlin and painlessly move society from communism to democracy.
[ترجمه ترگمان]وقتی این رویدادها را بعد از ۴۰ سال به یاد می آورم، نه تنها شورش، بلکه این توهم بزرگ را نیز می بینم که ممکن است بتوان کرملین را تقویت کرد و به راحتی جامعه را از کمونیسم به سمت دموکراسی منتقل کرد
[ترجمه گوگل]وقتی که من این رویدادها را پس از 40 سال به یاد می آورم، من نه تنها شورش می کنم، بلکه توهم بزرگ را نیز به چشم می خورد که ممکن است کرملین را از بین ببرد و بدون دردسر جامعه را از کمونیسم به دموکراسی حرکت دهد