کلمه جو
صفحه اصلی

buttermilk


معنی : ابدوغ، دوغ پس از گرفتن کره
معانی دیگر : دوغاب، دوشاب (شیری که کره ی آن گرفته شده باشد)، ابدوه، دوه پس از گرفتن کره

انگلیسی به فارسی

آب‌دوغ، دوغ پس از گرفتن کره


اب دوغ، ابدوغ، دوغ پس از گرفتن کره


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a sour liquid residue of butter-making, used as a drink or in cooking.

(2) تعریف: a sour milk produced from milk by adding a bacterial culture.

• liquid remaining after butter has been separated from milk or cream
buttermilk is the liquid that remains when fat is removed from cream to make butter. you can drink buttermilk or use it for making bread or cheesecake.

مترادف و متضاد

ابدوغ (اسم)
buttermilk

دوغ پس از گرفتن کره (اسم)
buttermilk

جملات نمونه

1. Buttermilk is a by-product of making butter.
[ترجمه ترگمان]Buttermilk یک محصول جانبی کره است
[ترجمه گوگل]پودر یک محصول جانبی تولید کره است

2. The piglets had the buttermilk and loved it.
[ترجمه ترگمان]بچه خوک buttermilk را داشتند و آن را دوست داشتند
[ترجمه گوگل]خوک ها صبحگاهی داشتند و دوست داشتند

3. Dried buttermilk is also extensively used by the food industries.
[ترجمه ترگمان]آب دوغ همچنین به طور گسترده توسط صنایع غذایی مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]پاستای خشک شده نیز به طور گسترده ای توسط صنایع غذایی مورد استفاده قرار می گیرد

4. Cherries turn up again in a buttermilk pudding tricked out with rose petals and violets.
[ترجمه ترگمان]بار دیگر گیلاس شیر آب را با گلبرگ های گل سرخ و گل بنفشه فریب داد
[ترجمه گوگل]گیلاس دوباره در یک پودینگ پودینگ ظاهر می شود با گلبرگ های گل رز و بنفشه ها فریب خورده است

5. Buttermilk paintwork offsets the mixture of chair covers in Paisleys, florals and stripes.
[ترجمه ترگمان] و paintwork offsets paintwork the chair Paisleys، and and and and and and and and and paintwork paintwork paintwork paintwork paintwork paintwork paintwork paintwork paintwork paintwork paintwork paintwork paintwork paintwork paintwork paintwork paintwork paintwork paintwork paintwork paintwork paintwork paintwork paintwork paintwork paintwork paintwork paintwork paintwork paintwork
[ترجمه گوگل]پودر کفپوش مخلوط پوشش صندلی در Paisleys، florals و راه راه را از بین می برد

6. Grote started with an appetizer of buttermilk pancakes.
[ترجمه ترگمان]Grote با یه پیش غذا کلوچه buttermilk شروع شد
[ترجمه گوگل]گروت با یک اشتها آور از پنکیک بخار شروع شد

7. Stir in buttermilk, egg, green onion, and remaining 2 tablespoons oil.
[ترجمه ترگمان]آب دوغ، تخم مرغ، پیاز سبز و ۲ قاشق سوپ خوری بر روی آن بریزید
[ترجمه گوگل]مخلوط پاستار، تخم مرغ، پیاز سبز و 2 قاشق غذاخوری روغن باقی مانده

8. Add the cooked brown rice, honey, and buttermilk and mix.
[ترجمه ترگمان]برنج پخته شده، عسل و دوغ را به آن اضافه کنید
[ترجمه گوگل]برنج قهوه ای پخته شده، عسل و پنیر اضافه کنید و مخلوط کنید

9. Combine buttermilk and soda and add to creamed mixture alternately with flour, beating well after each addition.
[ترجمه ترگمان]خیار و خیار را مخلوط کرده و به طور متناوب با آرد مخلوط کنید و بعد از هر یک به خوبی بزنید
[ترجمه گوگل]ترکیب پودر و سودا و اضافه کردن به مخلوط خامه به طور متناوب با آرد، ضرب و شتم خوب پس از هر یک از افزودنی

10. Add the eggs, vanilla and buttermilk and mix well. Add the liquid to the dry ingredients and beat until smooth.
[ترجمه ترگمان]تخم مرغ ها، وانیل و دوغ را اضافه کنید مایع را به ترکیبات خشک اضافه کنید و آنقدر بزنید تا صاف شود
[ترجمه گوگل]تخم مرغ، وانیل و پودر را اضافه کنید و به خوبی مخلوط کنید مایع را به مواد خشک اضافه کنید و تا زمانی که صاف باشد ضرب و شتم کنید

11. Combine remaining 1 / 2 cup buttermilk and vanilla in another bowl or measuring cup.
[ترجمه ترگمان]۳ \/ ۲ فنجان خیار و وانیل را در یک کاسه یا یک فنجان دیگر ترکیب کنید
[ترجمه گوگل]باقی مانده 1/2 فنجان پاستار و وانیل در یک کاسه دیگر یا اندازه گیری فنجان

12. Slowly stir in buttermilk and cook until mixture almost comes to a boil.
[ترجمه ترگمان]آب دوغ و پنیر به آرامی به جوش آمد تا به جوش آید
[ترجمه گوگل]به آرامی در شیرینی پزی هم بزنید و طبخ کنید تا زمانی که مخلوط تقریبا به جوش بیاید

13. Put cookies on prepared sheets. Brush lightly with buttermilk and sprinkle with the remaining cup coconut and powdered sugar.
[ترجمه ترگمان]کلوچه را روی ورقه آماده بگذارید برس به آرامی با دوغ و پنیر به همراه فنجان دیگر نارگیل و پودر شیر روی آن قرار دهید
[ترجمه گوگل]کوکی ها را روی ورق های آماده کنید قلم مو را به آرامی با پودر خرد کرده و با پودر نارگیل باقی مانده و شکر پودری کنید

14. Add the eggs, vanilla and buttermilk and mix well.
[ترجمه ترگمان]تخم مرغ ها، وانیل و دوغ را اضافه کنید
[ترجمه گوگل]تخم مرغ، وانیل و پودر را اضافه کنید و به خوبی مخلوط کنید

پیشنهاد کاربران

دوغِ کره ( مصوب فرهنگستان )

سرشیر

ینی دوغ

شیر پس چرخ


کلمات دیگر: