در مخاطره یا شرط بندی
at stake
در مخاطره یا شرط بندی
انگلیسی به انگلیسی
عبارت ( phrase )
• : تعریف: in a position to be lost; in jeopardy.
• مترادف: concerned, invested, involved
• مترادف: concerned, invested, involved
• at risk, in danger of being lost
جملات نمونه
1. There's more at stake here than you can possibly imagine.
[ترجمه علی اکبر منصوری] در اینجا چیزهای بحث انگیزتر/ مسائل قابل توجه تر/نکات حائز اهمیت تر از آنچه که احتمالا بتوانید تصور کنید وجود دارد!
[ترجمه زینب زرمسلک ] بیشتر از آنچه تصور می کنید، اینجا چیزهایی هست که در معرض خطر/نابودی است.
[ترجمه ترگمان]بیشتر از اون چیزی که می تونی تصور کنی وجود داره[ترجمه گوگل]در اینجا بیشتر در معرض خطر قرار می گیرد تا احتمالا تصور کنید
2. National pride is at stake in next week's game against England.
[ترجمه علی اکبر منصوری] غرور ملی در گرو بازی هفته آینده مقابل انگلیس است.
[ترجمه ترگمان]غرور ملی در بازی هفته آینده علیه انگلستان در خطر است[ترجمه گوگل]غرور ملی در بازی هفته آینده مقابل انگلیس است
3. At stake is the success or failure of world trade talks.
[ترجمه علی اکبر منصوری] موضوع بحث، موفقیت یا شکست مذاکرات تجاری جهان است!
[ترجمه ترگمان]این موفقیت یا شکست مذاکرات تجارت جهانی است[ترجمه گوگل]در معرض خطر موفقیت یا شکست مذاکرات تجاری جهانی است
4. National honour is at stake in this match between France and England.
[ترجمه علی اکبر منصوری] افتخار ملی در گرو این مسابقه بین فرانسه و انگلیس است!
[ترجمه ترگمان]افتخار ملی در این مسابقه بین فرانسه و انگلستان در خطر است[ترجمه گوگل]افتخار ملی در این مسابقه بین فرانسه و انگلستان قرار دارد
5. The prize at stake is a place in the final.
[ترجمه علی اکبر منصوری] جایزه شرط بندی یک جایگاه در فینال است!
[ترجمه ترگمان]جایزه نقدی یک مکان در مسابقه نهایی است[ترجمه گوگل]جایزه در معرض مکان در فینال است
6. Thousands of lives will be at stake if emergency aid does not arrive in the city soon.
[ترجمه علی اکبر منصوری] اگر کمکهای اورژانسی بزودی به شهر نرسد، هزاران زندگی در معرض خطر خواهند بود!
[ترجمه ترگمان]اگر کمک های اضطراری به زودی وارد شهر نشود، هزاران نفر در خطر خواهند بود[ترجمه گوگل]اگر کمک های اضطراری به زودی به شهر وارد نشود، هزاران نفر از زندگی در معرض خطر خواهند بود
7. The family honour is at stake.
[ترجمه علی اکبر منصوری] افتخار خانوادگی در معرض خطر است.
[ترجمه ترگمان]شرف خانواده در خطر است[ترجمه گوگل]افتخار خانواده در خطر است
8. The future of mankind is at stake.
[ترجمه علی اکبر منصوری] آینده بشریت در معرض خطر است.
[ترجمه ترگمان]آینده بشریت در خطر است[ترجمه گوگل]آینده بشر در خطر است
9. Our children's education is at stake.
[ترجمه ترگمان]آموزش فرزندانمان در خطر است
[ترجمه گوگل]آموزش کودکان ما در معرض خطر است
[ترجمه گوگل]آموزش کودکان ما در معرض خطر است
10. This decision puts our lives at stake.
[ترجمه ترگمان]این تصمیم زندگی ما را در خطر قرار می دهد
[ترجمه گوگل]این تصمیم زندگی ما را در معرض خطر قرار می دهد
[ترجمه گوگل]این تصمیم زندگی ما را در معرض خطر قرار می دهد
11. There was no place in history at stake here, no plan to record this event.
[ترجمه ترگمان]هیچ جایی در تاریخ، هیچ برنامه ای برای ضبط این حادثه وجود نداشت
[ترجمه گوگل]در اینجا هیچ جایی در تاریخ وجود ندارد، هیچ برنامه ای برای ضبط این رویداد وجود ندارد
[ترجمه گوگل]در اینجا هیچ جایی در تاریخ وجود ندارد، هیچ برنامه ای برای ضبط این رویداد وجود ندارد
12. There is, we might say, a general interest at stake here.
[ترجمه ترگمان]باید بگوییم که یک ژنرال به این موضوع علاقمند است
[ترجمه گوگل]ما می توانیم بگوییم، یک علاقه کلی به این مسئله وجود دارد
[ترجمه گوگل]ما می توانیم بگوییم، یک علاقه کلی به این مسئله وجود دارد
13. What was at stake was acute government embarrassment.
[ترجمه ترگمان]چیزی که در خطر بود، پریشانی دولت بود
[ترجمه گوگل]در معرض خطر شرم حاد دولت بود
[ترجمه گوگل]در معرض خطر شرم حاد دولت بود
14. And symmetry was at stake too, since Bush will be at the Gothenburg summit next month.
[ترجمه ترگمان]و تقارن هم در خطر است، چون بوش ماه آینده در اجلاس گوتنبرگ خواهد بود
[ترجمه گوگل]همچنین تقارن نیز در معرض خطر بود، زیرا بوش در ماه های آینده در نشست سران کشورهای همسایه گوتنبرگ قرار خواهد گرفت
[ترجمه گوگل]همچنین تقارن نیز در معرض خطر بود، زیرا بوش در ماه های آینده در نشست سران کشورهای همسایه گوتنبرگ قرار خواهد گرفت
پیشنهاد کاربران
در معرض خطر
در خطر نابودی
در خطر نابودی
1 - در معرض خطر، در مخاطره
2 - موضوع بحث، موضوع یا نکته ای که باید بهش توجه شود، نکته حائز اهمیت، موضوع مورد اختلاف!
3 - شرط بندی، در گرو، جایزه برنده، در شرطبندی، در قمار!
مثال ها:
1 - This decision puts our lives at stake
این تصمیم زندگی ما را در معرض خطر قرار میدهد!
2 - At stake is the success or failure of world trade talks
نکته قابل توجه، موفقیت یا شکست مذاکرات تجاری جهان است!
3 - The prize at stake is a place in the final
جایزه شرط بندی یک جایگاه در فینال است!
National pride is at stake in the next game
غرور ملی در گرو بازی بعدی است!
2 - موضوع بحث، موضوع یا نکته ای که باید بهش توجه شود، نکته حائز اهمیت، موضوع مورد اختلاف!
3 - شرط بندی، در گرو، جایزه برنده، در شرطبندی، در قمار!
مثال ها:
1 - This decision puts our lives at stake
این تصمیم زندگی ما را در معرض خطر قرار میدهد!
2 - At stake is the success or failure of world trade talks
نکته قابل توجه، موفقیت یا شکست مذاکرات تجاری جهان است!
3 - The prize at stake is a place in the final
جایزه شرط بندی یک جایگاه در فینال است!
National pride is at stake in the next game
غرور ملی در گرو بازی بعدی است!
1 در خطر
2 خطیر
2 خطیر
At risk
درتیررس
۱ - در معرض خطر ، in danger of being lost
There's nothing at stake= you have nothing to lose
Their honor is at stake.
۲ - مورد بحث، مورد توجه in question, concerned, involved
There is in fact much at stake and much to consider.
There's nothing at stake= you have nothing to lose
Their honor is at stake.
۲ - مورد بحث، مورد توجه in question, concerned, involved
There is in fact much at stake and much to consider.
معنای دوستمون:
✔️موضوع بحث، موضوع یا نکته ای که باید بهش توجه شود، نکته حائز اهمیت
Iran nuclear deal: Arms race in Middle East potentially ⭕at stake⭕ as talks resume
✔️موضوع بحث، موضوع یا نکته ای که باید بهش توجه شود، نکته حائز اهمیت
Iran nuclear deal: Arms race in Middle East potentially ⭕at stake⭕ as talks resume
کلمات دیگر: