1. a profusion of colorful flowers
وفور گل های رنگارنگ
2. The house was overflowing with a profusion of strange ornaments.
[ترجمه ترگمان]خانه مملو از انواع و اقسام وسایل عجیب و غریب بود
[ترجمه گوگل]خانه با طیف وسیعی از زیور آلات عجیب و غریب پر شده بود
3. The Dart is a delightful river with a profusion of wild flowers along its banks.
[ترجمه ترگمان]رودخانه Dart رودخانه delightful است با انبوهی از گل های وحشی در طول ساحل
[ترجمه گوگل]دارت یک رودخانه لذتبخش است که از گلهای وحشی در کنار بانکهایش برخوردار است
4. The weeds grew in wanton profusion.
[ترجمه ترگمان]علف های هرز رشد کردند
[ترجمه گوگل]علف های هرز در غل و زنجیر خیره شده اند
5. I was remarking on the recent profusion of books and articles on the matter.
[ترجمه ترگمان]درباره رشته های مختلف کتاب ها و اشیا مختلف توجه می کردم
[ترجمه گوگل]من درباره فراوانی کتابها و مقالات اخیر در این مورد اظهار نظر کردم
6. Roses grew in profusion against the old wall.
[ترجمه ترگمان]گل های سرخ گل های سرخ بر دیوار قدیمی روییده بودند
[ترجمه گوگل]گل سرخ بر علیه دیوار قدیمی رشد می کند
7. There is a profusion of flowers in the garden in summer.
[ترجمه ترگمان]تابستان ها، گل های فراوان در باغ وجود دارد
[ترجمه گوگل]در تابستان طوفان گل در باغ وجود دارد
8. Roses were growing in profusion against the old wall.
[ترجمه ترگمان]گل های سرخ گل سرخ بر دیوار قدیمی روییده بودند
[ترجمه گوگل]گل سرخ در حال افزایش در برابر دیوار قدیمی است
9. Cornflowers grow in profusion in the fields.
[ترجمه ترگمان]cornflowers به وفور در مزارع رشد می کنند
[ترجمه گوگل]دانه های درخت گردو در زمینه های مختلف رشد می کنند
10. This seems likely, to judge from the profusion and confusion of qualifications and subordinate clauses.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که این امر به نظر می رسد که از وفور و هرج و مرج شرایط و عبارات وابسته قضاوت کند
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد این احتمال وجود دارد که به دلیل گستردگی و سردرگمی شرایط و مقررات مربوطه قضاوت شود
11. While the relatively tame pace accounts for a profusion of retirees, it apparently also suits many younger families.
[ترجمه ترگمان]در حالی که این روند نسبتا رام برای بازنشستگان متداول است، اما ظاهرا برای بسیاری از خانواده های جوان هم مناسب است
[ترجمه گوگل]در حالی که سرعت نسبتا کم و زیاد برای بازنشستگان فراوان است، اما ظاهرا برای بسیاری از خانواده های جوانتر نیز مناسب است
12. A profusion of fresh flowers surrounded the tables.
[ترجمه ترگمان]انبوهی از گل های تازه را احاطه کرده بودند
[ترجمه گوگل]غنای گل های تازه سبب احاطه میزها شد
13. Plates and barbells lie scattered in lazy profusion.
[ترجمه ترگمان]Plates و barbells در جاه ای پر جنب و جوش پراکنده شده اند
[ترجمه گوگل]بشقابها و هالترها در گستره تنبل پراکنده اند
14. Just now with the flowers it is a profusion of colour and our cemetery leaves nothing to be desired.
[ترجمه ترگمان]اکنون فقط با گله ای رنگارنگ و گورستان ما چیزی نیست که بتوان آن را آرزو کرد
[ترجمه گوگل]فقط در حال حاضر با گل آن فراوانی رنگ است و گورستان ما هیچ چیز را برای مورد نظر برگزاری نمی کند
15. The creamy yellow flowers grew in profusion on the slopes of an old railway embankment.
[ترجمه ترگمان]گل های زرد رنگ در دامنه های یک خاکریز خط آهن به وفور روییده بودند
[ترجمه گوگل]گل های زرد خامه ای در دامنه های قدیمی خاکی راه آهن قدیمی غرق شدند