(در گاو بازی) هنگامی که گاو باز برای کشتن با گاو رو به رو می شود، لحظهی راستیننما
moment of truth
(در گاو بازی) هنگامی که گاو باز برای کشتن با گاو رو به رو می شود، لحظهی راستیننما
انگلیسی به فارسی
(در گاو بازی) هنگامی که گاو باز برای کشتن با گاو رو به رو میشود
(زمان رو به رویی با واقعیت یا آزمون سخت و سرشتنما) دم سرشتنما، لحظهی راستیننما
لحظه ی حقیقت
انگلیسی به انگلیسی
• time to test fate, decisive moment
a moment of truth is an important time when you must make a decision quickly and whatever you decide will have important consequences in the future.
a moment of truth is an important time when you must make a decision quickly and whatever you decide will have important consequences in the future.
مترادف و متضاد
critical moment
Synonyms: charged moment, climax, crucial moment, crunch, decisive moment, defining moment, fated moment, fateful moment, kairos, kairotic moment, pregnant moment, turning point, when push comes to shove
جملات نمونه
1. Both men knew the moment of truth had arrived.
[ترجمه علی ماشا اله زاده] هر دو مرد می دانستند که زمان رویارویی با حقیقت فرا رسیده بود/آن لحظه ی سرنوشت ساز فرا رسیده بود
[ترجمه ترگمان]هر دو مرد زمان حقیقت را می دانستند[ترجمه گوگل]هر دو مرد می دانستند که لحظه ای حقیقت وارد شده است
2. The moment of truth is when the trainee pilots take over the controls of the plane.
[ترجمه ترگمان]لحظه حقیقت زمانی است که خلبان ها کنترل هواپیما را بر عهده می گیرند
[ترجمه گوگل]لحظه ای حقیقت این است که خلبانان کارآموز کنترل کنترل هواپیما را بر عهده بگیرند
[ترجمه گوگل]لحظه ای حقیقت این است که خلبانان کارآموز کنترل کنترل هواپیما را بر عهده بگیرند
3. Lift-off is always the moment of truth for a new rocket.
[ترجمه ترگمان]بلند کردن همیشه لحظه حقیقت برای یک راکت نو است
[ترجمه گوگل]بلند کردن همیشه موقت حقیقت برای یک موشک جدید است
[ترجمه گوگل]بلند کردن همیشه موقت حقیقت برای یک موشک جدید است
4. This is the moment of truth for the Lions the six build-up provincial games can be forgotten.
[ترجمه ترگمان]این لحظه حقیقت برای شیرها و شش بازی های استانی است که می توانند فراموش شوند
[ترجمه گوگل]این لحظه حقیقت برای شیرها شش بازی استانی است که می تواند فراموش شود
[ترجمه گوگل]این لحظه حقیقت برای شیرها شش بازی استانی است که می تواند فراموش شود
5. The moment of truth came when I tasted the sauce.
[ترجمه ترگمان]زمان حقیقت وقتی آمد که من سس را چشیدم
[ترجمه گوگل]لحظه ای حقیقت آمد وقتی که سس را دوست داشتم
[ترجمه گوگل]لحظه ای حقیقت آمد وقتی که سس را دوست داشتم
6. In that moment of truth she wanted to be struck by lightning and reduced to smouldering ashes.
[ترجمه ترگمان]در آن لحظه حقیقت بر آن بود که صاعقه به او اصابت کند و تبدیل به خاکستر شود
[ترجمه گوگل]در آن لحظه حقیقت او می خواست از رعد و برق رد شود و به خاکستر ذوب شود
[ترجمه گوگل]در آن لحظه حقیقت او می خواست از رعد و برق رد شود و به خاکستر ذوب شود
7. They felt sure that at the moment of truth in the polling booth most voters will consider their wallets.
[ترجمه ترگمان]آن ها مطمئن بودند که در لحظه حقیقت در باجه رای گیری، اغلب رای دهندگان کیف پول خود را در نظر می گیرند
[ترجمه گوگل]آنها احساس کردند که در حقیقت حقیقت در غرفه رای گیری بیشتر رای دهندگان کیف پول خود را در نظر می گیرند
[ترجمه گوگل]آنها احساس کردند که در حقیقت حقیقت در غرفه رای گیری بیشتر رای دهندگان کیف پول خود را در نظر می گیرند
8. A-level students reach the moment of truth.
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان سطح بالا به لحظه حقیقت می رسند
[ترجمه گوگل]دانش آموزان سطح یک به لحظه حقیقت می رسند
[ترجمه گوگل]دانش آموزان سطح یک به لحظه حقیقت می رسند
9. Is this the moment of truth, he wrote, or the greatest temptation?
[ترجمه ترگمان]او چنین نوشت: آیا این لحظه حقیقت است یا بزرگ ترین وسوسه؟
[ترجمه گوگل]آیا این لحظه حقیقت است، او نوشت، یا بزرگترین وسوسه؟
[ترجمه گوگل]آیا این لحظه حقیقت است، او نوشت، یا بزرگترین وسوسه؟
10. And so the moment of truth.
[ترجمه ترگمان]و در آن لحظه حقیقت
[ترجمه گوگل]و بنابراین لحظه ای حقیقت
[ترجمه گوگل]و بنابراین لحظه ای حقیقت
11. The moment of truth always appears when you least expect it.
[ترجمه ترگمان]وقتی حقیقت را بخواهی، همیشه وقتی واقعیت پیدا می شود که اصلا انتظارش را نداری
[ترجمه گوگل]لحظه حقیقت همیشه زمانی ظاهر می شود که حداقل آن را انتظار داشته باشید
[ترجمه گوگل]لحظه حقیقت همیشه زمانی ظاهر می شود که حداقل آن را انتظار داشته باشید
12. The novelty of The Moment of Truth is not the lie detector.
[ترجمه ترگمان]تازگی لحظه حقیقت، یابنده دروغ نیست
[ترجمه گوگل]نوآوری لحظه ای حقیقت آشکارساز دروغ نیست
[ترجمه گوگل]نوآوری لحظه ای حقیقت آشکارساز دروغ نیست
13. The job interview is the moment of truth in job hunting.
[ترجمه ترگمان]مصاحبه شغلی لحظه حقیقت در زمینه شکار شغلی است
[ترجمه گوگل]مصاحبه شغلی لحظه ای حقیقت در شکار شغلی است
[ترجمه گوگل]مصاحبه شغلی لحظه ای حقیقت در شکار شغلی است
14. Or the moment of truth in your lies.
[ترجمه ترگمان]یا لحظه حقیقت در دروغ های خودت
[ترجمه گوگل]یا لحظه ای حقیقت در دروغ های شما
[ترجمه گوگل]یا لحظه ای حقیقت در دروغ های شما
پیشنهاد کاربران
زمان رو به رویی با واقعیت یا آزمون سخت
ترجمه ای قرضی از یک عبارت اسپانیایی است که وارد انگلیسی شده است.
ولی کاربرد آن در انگلیسی فراتر از کاربرد اسپانیایی آن،
( ( یعنی زمان کشتن گاو توسط گاوباز ) ) است و در انگلیسی برای اشاره به" لحظه ( یا زمانِ ) رویایی با حقیقت" یا
" لحظه تصمیم گیری سرنوشت ساز" استفاده میشود.
The Study of Language _ George Yule
ولی کاربرد آن در انگلیسی فراتر از کاربرد اسپانیایی آن،
( ( یعنی زمان کشتن گاو توسط گاوباز ) ) است و در انگلیسی برای اشاره به" لحظه ( یا زمانِ ) رویایی با حقیقت" یا
" لحظه تصمیم گیری سرنوشت ساز" استفاده میشود.
The Study of Language _ George Yule
لحظه سرنوشت ساز
کلمات دیگر: