پیشنهاد کاربران

<div class="boxBd"><div class="anaPart"> عبارت <span class="meanType">( phrase )</span></div><div class="anaRel">• : <b>تعریف: </b>not functioning; needing repair.<br>• <b>مترادف: </b>broken, broken-down, in disrepair<br>• <b>مشابه: </b>out of joint, out of whack<br><hr class="lineLow"></div><div class="anaTermExp">- Our refrigerator is on the blink again.</div><div class="anaTermMean" termid="1" word="on the blink"><div class="tm" wid="153581" i="1"> <span>[ترجمه <b>A.C.E</b>] </span>یخچال ما دوباره خراب شده است</div> <span>[ترجمه ترگمان]</span> یخچال ما دوباره در حال چشمک زدن است<br> <span>[ترجمه گوگل]</span> یخچال و فریزر ما دوباره روشن می شود </div></div>

عبارت ( phrase ) • : تعریف: not functioning; needing repair. • مترادف: broken, broken-down, in disrepair • مشابه: out of joint, out of whack - Our refrigerator is on the blink again. [ترجمه A.C.E ] یخچال ما دوباره خراب شده است [ترجمه ترگمان] یخچال ما دوباره در حال چشمک زدن است [ترجمه گوگل] یخچال و ف

انگلیسی به انگلیسی

<div class="boxBd boxLtr">• not working properly, out of order</div>

برا چیزی که خراب شده استفاده میشه<br>یعنی خراب شده<br>

برا چیزی که خراب شده استفاده میشه یعنی خراب شده

وسیله ای که خراب شده است<br>

وسیله ای که خراب شده است

شروع کردن به خراب شدن و بد شدن بخاطر اینکه قدیمی هست<br>

شروع کردن به خراب شدن و بد شدن بخاطر اینکه قدیمی هست