کلمه جو
صفحه اصلی

posing


معنی : خود نما

انگلیسی به فارسی

نما، خود نما


مترادف و متضاد

خود نما (صفت)
airy, showy, ostentatious, posing, sparking, foppish, blatant, cocky, jaunty, grandstanding, hot-shot, la-di-da, posturing, priggish

پیشنهاد کاربران

ژست گرفتن

وانمود کردن

سبب شدن

تظاهر کردن

خودنمایی کردن


کلمات دیگر: