کلمه جو
صفحه اصلی

singe


معنی : سوختگی سطحی، سوختن، داغ کردن، بطور سطحی سوختن، بو دادن
معانی دیگر : (به طور سطحی) سوزاندن، کز دادن، (ریش یا سبیل کسی را) دود دادن، داهکردن، فر زدن

انگلیسی به فارسی

سوختگی سطحی، سوختن، بودادن، بطور سطحی سوختن، داغ کردن، فر زدن


بخواب، سوختگی سطحی، سوختن، داغ کردن، بو دادن، بطور سطحی سوختن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: singes, singeing, singed
(1) تعریف: to burn slightly on the surface, end, or edge.
مترادف: sear
مشابه: blacken, brand, brown, burn, cauterize, char, roast, scorch, toast

- She singed her hair when she bent over the lit burner on the stove.
[ترجمه ترگمان] وقتی روی بخاری خم شد موهایش را سوزاند
[ترجمه گوگل] وقتی موهایش را روی اجاق گاز روشن کرد، او موهایش را به هم زد

(2) تعریف: to remove feathers, hairs, or bristles from (a dead bird or animal) by exposing to a flame.
مشابه: dress
اسم ( noun )
(1) تعریف: a slight or superficial burn.
مترادف: burn, scorch, sear

(2) تعریف: the act or process of singeing.
مترادف: searing

• light burn
burn lightly
if something singes, or if you singe it, it burns very slightly so that it changes colour but does not catch fire.

دیکشنری تخصصی

[نساجی] کز دادن - پرز سوزی کردن پلرچه

مترادف و متضاد

سوختگی سطحی (اسم)
singe

سوختن (فعل)
burn, be scalded, singe, be scorched, burn with fever, suffer

داغ کردن (فعل)
brand, singe, cauterize

بطور سطحی سوختن (فعل)
singe, scorch

بو دادن (فعل)
smell, singe, scorch

burn


Synonyms: blacken, blaze, brand, brown, cauterize, char, cook, flame, ignite, incinerate, parch, scald, scorch, sear, toast, torch


جملات نمونه

1. they singe an animal's hair or a fabic's fuzz by passing it over a flame
پشم حیوان یا پرز پارچه را با رد کردن از روی شعله می سوزانند.

2. The iron's too hot, you'll singe the dress.
[ترجمه ترگمان]اهن زیادی داغ است، تو این لباس را زیر و رو می کنی
[ترجمه گوگل]آهن خیلی گرم است، لباس را میپوشید

3. The electric fire had begun to singe the bottoms of his trousers.
[ترجمه ترگمان]آتش برقی کف شلوارش را داغ کرده بود
[ترجمه گوگل]آتش الکتریکی شروع به پایین انداختن شلوار خود کرد

4. My jumper started to singe when I leaned over a burning candle.
[ترجمه ترگمان]وقتی به یک شمع روشن تکیه دادم، jumper شروع به فر زدن کرد
[ترجمه گوگل]هنگامی که من بیش از یک شمع سوزاننده بودم، پیراهن من شروع به آواز خواندن کرد

5. If the iron is too hot you'll singe that nightdress.
[ترجمه ترگمان]اگر آهن آن قدر داغ باشد که آن nightdress را singe
[ترجمه گوگل]اگر آهن خیلی گرم باشد، این شبدر را میپوشانید

6. Singe bikes cost $ 50 per hour, tandems $ 5 per hour.
[ترجمه ترگمان]دوچرخه singe برای هر ساعت ۵۰ دلار و ۵ دلار در ساعت هزینه دارد
[ترجمه گوگل]دوچرخه Singe 50 دلار در هر ساعت هزینه می کند، 5 دلار در هر ساعت است

7. Even the candle was used to singe those scurrying away.
[ترجمه ترگمان]حتی شمع برای اینکه آن ها را از بین ببرد، استفاده می شد
[ترجمه گوگل]حتی شمع برای آواز خواندن آن ها استفاده می شد

8. The flames were hot enough to singe your eyebrows.
[ترجمه ترگمان]شعله ها به اندازه کافی داغ بودند که eyebrows را بشکند
[ترجمه گوگل]شعله های آتش به اندازه کافی گرم بودند تا ابروهای خود را بپوشانند

9. Green Grams ovary consists singe carpel, one locule, cantaining 9 - 13 campylotropous ovules bearing at the marginal placentation.
[ترجمه ترگمان]تخمدان سبز Grams شامل singe carpel، یک locule، cantaining ۹ - ۱۳ campylotropous تخمک ها در the حاشیه ای است
[ترجمه گوگل]تخمدان گرام سبز شامل گوشت خوک، یک ژنوتایپ، تخمیر 9 تا 13 تخمک کمکی بطری که در حاشیه حاشیه قرار دارد

10. Based on the analytical expressions of singe pile and Lagrange interpolating function, the closed-form analytical expressions of displacement fields of soil around jacked group piles were derived.
[ترجمه ترگمان]براساس اظهارات تحلیلی of singe و درونیابی لاگرانژ، حالت های تحلیلی شکل بسته میدان جابجایی خاک اطراف ستون های گروه دستبرد به دست آمدند
[ترجمه گوگل]براساس بیانات تحلیلی از توده ی تک قطبی و تابع درون یابی لاگرانژ، بیانات تحلیلی بسته ی فرم های جابجایی خاک در اطراف شمع های گروه جرقه ای حاصل شد

11. Singe an itty-bitty, Charlie! - I get this ding - a - ling every time I come in here.
[ترجمه ترگمان]!! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! ! هر دفعه که میام اینجا یه \"لینگ\" رو می شناسم
[ترجمه گوگل]یک چرت و پرت، چارلی! - هر زمانی که من اینجا می آیم، این دینگ - ال - را دریافت می کنم

12. Green Grams ovary consists of singe carpel, one locule, cantaining 9—campylotropous ovules bearing at the marginal placentation.
[ترجمه ترگمان]تخمدان سبز Grams متشکل از singe carpel، یک locule، cantaining ۹ - campylotropous تخمک ها در the حاشیه ای است
[ترجمه گوگل]تخمدان گیاهان سبز شامل پشته کوهی، یک گوسفند است که تخمک های 9-کمکی بوتروپوس را در حاشیه حاشیه نگه می دارد

13. A photocolorimeter was modified with a singe chip computer to add automatic data processing and nonlinear calibration abilities to the instrument.
[ترجمه ترگمان]یک photocolorimeter با یک رایانه تراشه singe اصلاح شد تا پردازش داده اتوماتیک و قابلیت های کالیبراسیون غیر خطی را به ابزار اضافه کند
[ترجمه گوگل]یک فتوکولوریمتر با یک رایانه تراشه ی مجتمع اصلاح شده برای اضافه کردن داده پردازش اتوماتیک و توانایی های کالیبراسیون غیرخطی به وسیله ی ابزار

14. When you accidentally singe your finger on the stove, clean the skin and apply light pressure with the finger pads of your unmarred hand.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که به طور تصادفی انگشت خود را بر روی اجاق گاز قرار دهید، پوست را تمیز کنید و فشار نور را با کف دست تان اعمال کنید
[ترجمه گوگل]هنگامی که شما به طور تصادفی انگشت خود را بر روی اجاق گاز بخوانید، پوست را تمیز کنید و با استفاده از انگشتان دست خود دست نیافتنی فشار کمتری اعمال کنید

The iron singed my silk shirt.

اطو پیراهن ابریشمی مرا کز داد.


They singe an animal's hair or a fabic's fuzz by passing it over a flame.

پشم حیوان یا پرز پارچه را با رد کردن از روی شعله می‌سوزانند.


They singed the Ottoman king's mustache.

آنها سبیل سلطان عثمانی را دود دادند.


پیشنهاد کاربران

سوزاندن سطحی
🔴to burn ( something ) slightly

◀️The flame singed his hair. = His hair was singed by the flame
◀️The wood was singed by the candle
◀️??Be careful not to singe my hair this time, okay

کِز دادن


کلمات دیگر: