1. When his schoolmate made the last goal, the boy gave out with an untrammeled yell.
[ترجمه ترگمان]وقتی که schoolmate آخرین هدفش را انجام داد، پسر با صدای بلندی داد زد
[ترجمه گوگل]هنگامی که همکلاسی خود آخرین هدف را به عهده داشت، پسر با بی حوصلگی گفت
2. She ran against an old schoolmate in the park last week.
[ترجمه ترگمان]هفته پیش با یکی از همکلاسی قدیمی مدرسه فرار کرده
[ترجمه گوگل]او هفته گذشته در برابر یک مدرسه قدیمی مدرسه در پارک به سر برد
3. He started the magazine with a schoolmate.
[ترجمه ترگمان]اون مجله رو با یکی از schoolmate شروع کرد
[ترجمه گوگل]او مجله را با یک همکلاسی آغاز کرد
4. I paired off with an old schoolmate of mine.
[ترجمه ترگمان]با یکی از همکلاسی قدیمی خودم جفت و جور شدم
[ترجمه گوگل]من با یک مدرسه قدیمی مدرسه ای از هم جدا شده ام
5. The Phinneys-the parents of his schoolmate Tad-were very sporting about turning their house into an armed camp for the night.
[ترجمه ترگمان]The - پدر و مادر او، تد - که در عوض کردن خانه آن ها در یک اردوگاه مسلح برای شب خیلی جالب بود
[ترجمه گوگل]Phinneys - پدر و مادر شاگردانش تاد - در مورد تبدیل خانه خود به یک اردوگاه مسلحانه برای شب بسیار ورزشی بودند
6. Schoolmate, this is yours wrap what up?
[ترجمه ترگمان]schoolmate، این مال توئه چه خبر؟
[ترجمه گوگل]دانش آموزان، این چیزی است که شما بسته بندی می کنید؟
7. I ran across an old schoolmate of mine in the street.
[ترجمه ترگمان]از یکی از همکلاسی قدیمی خودم در خیابان دویدم
[ترجمه گوگل]من در یک مدرسه قدیمی مدرسه ای در خیابان به سر می بردم
8. Then Professor Bladen wrote to his schoolmate, Park Chung Hee, who was President of South Korea at the time.
[ترجمه ترگمان]سپس پروفسور Bladen به schoolmate، پارک چونگ ایل، نوشت که در آن زمان رئیس کره جنوبی بود
[ترجمه گوگل]سپس پروفسور بلادن به شاگردش، پارک چانگ هی، که در آن زمان رئیس جمهور کره جنوبی بود، نوشت
9. He met an old schoolmate at the party.
[ترجمه ترگمان]او یکی از همکلاسی های قدیمی را در مهمانی ملاقات کرد
[ترجمه گوگل]او یک همسر قدیمی در حزب ملاقات کرد
10. At first we were bus mate, and schoolmate too.
[ترجمه ترگمان]اولش هم رفیق اتوبوس بودیم و هم schoolmate هم بودیم
[ترجمه گوگل]در ابتدا ما همسایه اتوبوس بودیم و همکلاسی هم داشتیم
11. Design tip schoolmate (south Feder) lets the movement which stands invincibly one side and has turned around ultra do, chatted with the friend said that this scene was amusing.
[ترجمه ترگمان]نوک طراحی schoolmate (جنوب feder)به جنبشی که در یک طرف قرار دارد اجازه می دهد که این حرکت را بیش از حد انجام دهد و با دوست خود گفت که این صحنه سرگرم کننده است
[ترجمه گوگل]دانش آموز مدرسه طراحی (جنوب فدراسیون) اجازه می دهد که جنبشی که به طور ناخودآگاه یک طرف را برگزار می کند و به دور از فوق العاده عمل می کند، با دوستان خود صحبت می کند که این صحنه سرگرم کننده بود
12. I recognise my primiary schoolmate Mary in the photo.
[ترجمه ترگمان]من primiary my مری را در عکس می شناسم
[ترجمه گوگل]من مؤنث اصلی مری را در عکس می شناسم
13. Her affected industry is more careful than her schoolmate.
[ترجمه ترگمان]صنعت affected Her از schoolmate او است
[ترجمه گوگل]صنعت آسیب دیده او دقیق تر از مدرسه او است
14. Does she help her schoolmate to have known his mistake?
[ترجمه ترگمان]آیا او به schoolmate کمک می کند که اشتباه او را بدانند؟
[ترجمه گوگل]آیا او به دانش آموز خود کمک می کند که اشتباه خود را بشناسد؟