برج دار
towered
برج دار
انگلیسی به فارسی
برج دار
جملات نمونه
1. The tall building towered above all the others.
[ترجمه ترگمان]ساختمان بلند قد بلندتر از بقیه بود
[ترجمه گوگل]ساختمان بلند بلندتر از دیگران بود
[ترجمه گوگل]ساختمان بلند بلندتر از دیگران بود
2. He towered over all his classmates.
[ترجمه ترگمان]او در مقابل همه همکلاسی خود ایستاده بود
[ترجمه گوگل]او بر تمام همکلاسی هایش برجست
[ترجمه گوگل]او بر تمام همکلاسی هایش برجست
3. The skyscrapers towered dizzily above us.
[ترجمه ترگمان]آسمان در بالای سر ما، سر و صدا می کرد
[ترجمه گوگل]آسمان خراش ها به طرز چشمگیری بالای ما قرار داشتند
[ترجمه گوگل]آسمان خراش ها به طرز چشمگیری بالای ما قرار داشتند
4. He stood up and towered over her.
[ترجمه ترگمان]بلند شد و بالای سرش ایستاد
[ترجمه گوگل]او ایستاد و بر او سرازیر شد
[ترجمه گوگل]او ایستاد و بر او سرازیر شد
5. Steep cliffs towered above the river.
[ترجمه ترگمان]شیب تندی در بالای رودخانه به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]صخره های قله بالای رودخانه
[ترجمه گوگل]صخره های قله بالای رودخانه
6. The great beeches towered up towards the sky.
[ترجمه ترگمان]درختان چنار بزرگ به طرف آسمان بلند شدند
[ترجمه گوگل]تاج خروس ها به طرف آسمان بلند می شوند
[ترجمه گوگل]تاج خروس ها به طرف آسمان بلند می شوند
7. A wall of rock towered vertically up on one side of the narrow mountain path.
[ترجمه ترگمان]یک دیوار سنگی در یک طرف جاده باریک عمودی قرار داشت
[ترجمه گوگل]دیوار سنگ از طرف یک طرف کوهستان باریک به سمت عمودی حرکت کرد
[ترجمه گوگل]دیوار سنگ از طرف یک طرف کوهستان باریک به سمت عمودی حرکت کرد
8. Big for his age, he towered over Garry who was eleven.
[ترجمه ترگمان]او قد بلندی داشت که یازده ساله بود
[ترجمه گوگل]او بزرگتر از سن او بود، او بیش از گری که یازده سال داشت، بلند شد
[ترجمه گوگل]او بزرگتر از سن او بود، او بیش از گری که یازده سال داشت، بلند شد
9. The massive corrugated-iron sheds towered above the mean houses clustering round them.
[ترجمه ترگمان]انبارهای بزرگ آهنی بالاتر از خانه های پست که دور آن ها جمع شده بودند، دیده می شد
[ترجمه گوگل]غرفه های عظیم آهن ریخته گری بر بالای خانه های متوسط که در اطراف آنها قرار دارد برجسته می شوند
[ترجمه گوگل]غرفه های عظیم آهن ریخته گری بر بالای خانه های متوسط که در اطراف آنها قرار دارد برجسته می شوند
10. Before long, Knocknarea towered over me in escarpments of sheer rock, with grassland visible high in the sky.
[ترجمه ترگمان]طولی نکشید که پس از مدتی طولانی، Knocknarea بر سر من، در میان صخره های بلندی که در آسمان دیده می شد، قد برافراشته بود
[ترجمه گوگل]پیش از این، Knocknarea در بالای تپه های سنگی پر از من پرید، و چمنزارهای قابل مشاهده در آسمان بالا بود
[ترجمه گوگل]پیش از این، Knocknarea در بالای تپه های سنگی پر از من پرید، و چمنزارهای قابل مشاهده در آسمان بالا بود
11. Bare granite peaks towered over the south all day and the pools and falls seemed to grow bigger and better every mile.
[ترجمه ترگمان]در سراسر روز، قله های گرانیت عریان در سراسر روز و برکه های آب که به نظر می رسید که هر مایل بزرگ تر و بهتر رشد می کنند
[ترجمه گوگل]قله های گرانبای برافروخته در تمام طول روز در سراسر جنوب غروب کردند و به نظر می رسید که استخر ها و سقوط هر مایل بزرگتر و بهتر می شد
[ترجمه گوگل]قله های گرانبای برافروخته در تمام طول روز در سراسر جنوب غروب کردند و به نظر می رسید که استخر ها و سقوط هر مایل بزرگتر و بهتر می شد
12. The cliffs towered above them.
[ترجمه ترگمان]صخره ها در بالای سرشان قرار داشتند
[ترجمه گوگل]صخره ها در بالای آنها برجای گذاشتند
[ترجمه گوگل]صخره ها در بالای آنها برجای گذاشتند
13. The bulk of the mound towered over Mungo, intimidating him.
[ترجمه ترگمان]در بالای تپه قد بلندی داشت و او را به وحشت می انداخت
[ترجمه گوگل]بزرگترین تپه بیش از Mungo، او را تهدید کرد
[ترجمه گوگل]بزرگترین تپه بیش از Mungo، او را تهدید کرد
14. Hence the portentous, and even fatuous slogan which towered each year in brightest blue above the rostrum.
[ترجمه ترگمان]از این رو، این شعار portentous و حتی احمقانه که هر سال در درخشان ترین رنگ آبی بالای منبر قرار داشت، به گوش می رسید
[ترجمه گوگل]از این رو شعار پرتنش و حتی فریبنده ای که هر ساله در آستانه درخشان ترین آبی بالای رأس قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]از این رو شعار پرتنش و حتی فریبنده ای که هر ساله در آستانه درخشان ترین آبی بالای رأس قرار می گیرد
پیشنهاد کاربران
روییدن
بلند تر شدن
اوج گرفتن
رو به بالا رشد کردن و بلندتر شدن
بلند تر شدن
اوج گرفتن
رو به بالا رشد کردن و بلندتر شدن
کلمات دیگر: