استراحت کردن
chill out
انگلیسی به فارسی
وقت گذراندن، وقت تلف کردن
خنک شدن، آرامش خودت را حفظ کن!
انگلیسی به انگلیسی
عبارت ( phrase )
• (1) تعریف: (informal) to become calmer; stop being tense or emotional.
• مشابه: relax
• مشابه: relax
- Chill out! It's only a speeding ticket.
[ترجمه شهریار] آرام باش این فقط یک بلیط سریع است.
[ترجمه علی] نگران نباش ، این فقط جریمه ی سرعت است
[ترجمه بهروز مددی] بی خیال، این فقط یه قبض جریمه است.
[ترجمه ترگمان] ! آروم باش فقط جریمه سرعت داره[ترجمه گوگل] خنک کن! این تنها یک بلیط سریع است
• (2) تعریف: to be relaxed or at leisure; take it easy.
- I'm chilling out at home tonight.
[ترجمه بهروز مددی] امشب در خانه استراحت میکنم. ( یعنی امشب خونه می مونم و برنامهی خاصی واسه بیرون رفتن ندارم. )
[ترجمه ترگمان] امشب در خانه احساس سرما می کنم[ترجمه گوگل] من امشب در خانه خنک می شوم
• relax, remain calm, refrain from getting overly excited
مترادف و متضاد
calm down
Synonyms: chill, cool it, cool off, loosen up, mellow, relax, settle down, simmer down, take a chill pill
Hang out; spend time together with another person or group
جملات نمونه
1. After raves, we used to chill out in each others' bedrooms.
[ترجمه مریم] بعد از پارتی، ما عادت داشتیم تو اتاق های همدیگه استراحت میکردیم ( ریلکس میکردیم ) .
[ترجمه ترگمان]بعد از جاه ای شلوغ، ما قبلا توی اتاق های همدیگه سرما می خوردیم[ترجمه گوگل]پس از رعایت کردن، ما در اتاق خواب های دیگران خنک شدیم
2. Chill out! We'll get there on time!
[ترجمه Setayesh-Arya] خونسرد باش! ما به موقع ( سر وقت ) آنجا خواهیم بود
[ترجمه ترگمان]! آروم باش به موقع به آنجا می رسیم![ترجمه گوگل]خنک کن! ما در آنجا در زمان دریافت خواهید کرد!
3. Chill out, Dad. The train doesn't leave for another hour!
[ترجمه ترگمان] آروم باش، بابا قطار تا یک ساعت دیگر حرکت نمی کند!
[ترجمه گوگل]خنک کردن، پدر قطار دیگر ساعت را ترک نمی کند!
[ترجمه گوگل]خنک کردن، پدر قطار دیگر ساعت را ترک نمی کند!
4. They sometimes meet up to chill out and drink a few beers.
[ترجمه ترگمان]بعضی وقت ها همدیگر را می بینند که سرما بخورند و چند تا آبجو بخورند
[ترجمه گوگل]آنها گاهی اوقات برای خنک کردن و نوشیدن چند آبجو ملاقات می کنند
[ترجمه گوگل]آنها گاهی اوقات برای خنک کردن و نوشیدن چند آبجو ملاقات می کنند
5. Will you chill out?
[ترجمه ترگمان]میشه آروم باشی؟
[ترجمه گوگل]آیا شما خنک می شوید؟
[ترجمه گوگل]آیا شما خنک می شوید؟
6. What he should do is chill out, get a job and pay off his debts, but he doesn't.
[ترجمه ترگمان]کاری که او باید بکند این است که سرما بخورد، کاری پیدا کند و بدهی خود را بپردازد، اما این کار را نمی کند
[ترجمه گوگل]آنچه که او باید انجام دهد این است که خنک شود، شغل بگیرد و بدهی های خود را پرداخت کند، اما او نمی کند
[ترجمه گوگل]آنچه که او باید انجام دهد این است که خنک شود، شغل بگیرد و بدهی های خود را پرداخت کند، اما او نمی کند
7. Sit down and chill out!
[ترجمه ترگمان]بنشین و خونسرد باش!
[ترجمه گوگل]نشستن و خنک شدن!
[ترجمه گوگل]نشستن و خنک شدن!
8. Fine ! I'll just chill out at the beach al Sheikh.
[ترجمه ترگمان]بسیار خوب! من فقط در ساحل الشیخ بیرون خواهم رفت
[ترجمه گوگل]خوب ! من فقط در ساحل الشیخ خلوت می کنم
[ترجمه گوگل]خوب ! من فقط در ساحل الشیخ خلوت می کنم
9. Let's just do a bong hit and chill out, okay?
[ترجمه ترگمان]فقط یه بنگ بزن و آروم باش، باشه؟
[ترجمه گوگل]بگذارید فقط یک ضربه بونگ و خنک شود، خوب؟
[ترجمه گوگل]بگذارید فقط یک ضربه بونگ و خنک شود، خوب؟
10. You need chill out a little bit, buddy.
[ترجمه ترگمان] باید یکم استراحت کنی، رفیق
[ترجمه گوگل]شما کمی دوست داشتنی هستید، دوست دارید
[ترجمه گوگل]شما کمی دوست داشتنی هستید، دوست دارید
11. I like to chill out at the cafe with a book sometimes.
[ترجمه ترگمان]من دوست دارم که بعضی وقتا توی کافه با یه کتاب زندگی کنم
[ترجمه گوگل]من گاهی اوقات یک کتاب را با یک کافه می شوم
[ترجمه گوگل]من گاهی اوقات یک کتاب را با یک کافه می شوم
12. He chooses to chill out in his beach house.
[ترجمه ترگمان]اون ترجیح می ده که تو خونه ساحلی اون سرما بخوره
[ترجمه گوگل]او در خانه ساحلی خود را انتخاب می کند
[ترجمه گوگل]او در خانه ساحلی خود را انتخاب می کند
13. Dad: Chill out boy, we are in the wild.
[ترجمه ترگمان] آروم باش پسر، ما توی the
[ترجمه گوگل]پدر خنک کردن پسر، ما در وحشی هستیم
[ترجمه گوگل]پدر خنک کردن پسر، ما در وحشی هستیم
14. Chill out and think about this, okay ?
[ترجمه Mm] بی خیال فکر در مورد این موضوع. باشه؟
[ترجمه ترگمان]به این فکر کنید و در مورد آن فکر کنید، باشد؟[ترجمه گوگل]خنک و در مورد این فکر کنید، خوب؟
پیشنهاد کاربران
{محاوره}اروم باش , ریلکس باش
حال نامعلوم
to relax completely
استراحت کردن
استراحت کردن
به نظر من کوتاه اومدن یا ریلکس
ریلکس . لش .
to become calmer
to calm down
to relax, esp. after energetic dancing or a spell of hard work
this phrase is often used as an imperative -
to calm down
to relax, esp. after energetic dancing or a spell of hard work
this phrase is often used as an imperative -
informal: to relax completely instead of feeling angry, tired, or nervous
chill out bro
خونسرد باش داداش!!!!
خونسرد باش داداش!!!!
اروم باش، ریلکس باش
ارامش خودت را حفظ کن . . . . . . . . . . حرف ندا
شل کن
Sometimes I like to chill out at home and do nothing.
ریلکس بودن
ریلکس بودن
لم دادن.
take it easy
Different tways to chill out
اروم و ریلکس بودن
خونسرد بودن
Take it easy ( خنک شدن )
Chill به معنی سرد شدن هست.
Chill out یک اصطلاح هست و یعنی: خونسرد باش.
Chill out یک اصطلاح هست و یعنی: خونسرد باش.
آدم باش
relax
ریلکس باش
خونسرد باش
کلمات دیگر: