کلمه جو
صفحه اصلی

cossack


معنی : قزاق
معانی دیگر : قزاق (مردمی که تا اواخر قرن نوزدهم به طور خودمختار در اوکراین زندگی می کردند و در مقابل پول در سواره نظام روسیه ی تزاری می جنگیدند) (با: kazakh یعنی اهل جمهوری قزاقستان اشتباه نشود)

انگلیسی به فارسی

قزاق


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a member of any of various tribes of southwestern Russia, many of whom were renowned horsemen in the czars' armies.

• member of any of a number of slavic peoples of southern russia known for their horsemanship (mainly in czarist russia)

مترادف و متضاد

قزاق (اسم)
cossack

جملات نمونه

1. The men had been dressed in traditional Cossack outfits.
[ترجمه ترگمان]مردها لباس های سنتی قزاقی پوشیده بودند
[ترجمه گوگل]مردان در لباس های سنتی کازاک لباس پوشیدند

2. During the eighteenth century the irregular Cossack hosts were gradually brought under control and absorbed into the regular army.
[ترجمه ترگمان]در طی قرن هیجدهم، میزبانان قزاق به تدریج تحت کنترل و جذب ارتش منظم قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]در طول قرن هجدهم، میزبان بی نظیر قزاق ها به تدریج تحت کنترل و جذب ارتش عادی قرار گرفتند

3. “Idiot!” says the Cossack, beating the Jew with a stick. “How dare you waste good food on a lowly chicken!”
[ترجمه ترگمان]\" احمق! قزاق در حالی که چماق خود را به دست یهودی می کوفت گفت: \"چطور جرات می کنی غذای خوب را با یک تکه مرغ پست به هدر بدهید!\"
[ترجمه گوگل]قاتل می گوید: 'ایدئوتا!' یهودی را با یک چوب کوبیدند 'چقدر جرات می کنی که غذای خوب را در یک مرغ کم و کم کنی!'

4. A new Ukrainian state, the Cossack Hetmanate, was established during the mid-17th century after an uprising against the Poles.
[ترجمه ترگمان]یک دولت اوکراین جدید به نام قزاق Hetmanate در اواسط قرن هفدهم پس از قیام علیه لهستانی ها تاسیس شد
[ترجمه گوگل]یک حکومت جدید اوکراین، هتیمانت قفقاز، در اواسط قرن هفدهم پس از قیام علیه لهستانی ها تاسیس شد

5. The Cossack village has been shrinking since Stalin’s purges.
[ترجمه ترگمان]روستای قزاق از زمان پاک سازی های استالین درهم کشیده شده است
[ترجمه گوگل]روستای قزاق پس از تمیزکاری استالین کاهش یافته است

6. “What are you feeding that chicken?” asks the Cossack.
[ترجمه ترگمان]\" چه چیزی این جوجه را تغذیه می کنید؟ قزاق پرسید: \"
[ترجمه گوگل]'قزاق' می پرسد 'شما این مرغ را تغذیه می کنید؟'

7. Russian Cossack dancing is followed by break-dancing and an interpretive scarf dance.
[ترجمه ترگمان]رقص قزاقی روس با رقص و رقصی که در حال رقص است پیروی می شود
[ترجمه گوگل]رقص های قهرمانی روسیه با رقص شکاری و یک رقص شال نقاشی تفسیر می شود

8. Piotr Golovin, the Cossack governor of Yakutsk, hung men on meat hooks when yasak quotas went unfulfilled.
[ترجمه ترگمان]پی وتر Golovin، فرماندار قزاق of، مردانی را در قلاب گوشت دار آویخته بود که yasak را به انجام رسانده بود
[ترجمه گوگل]پیتر گلوین، فرماندار قزاق و یوکوتسک، زمانی که قسط یاساک غیرقابل اجرا بود، مرد را روی قلاب گوشت آویزان کرد

9. Look at this Cossack of the Cossack Life - Guards!
[ترجمه ترگمان]این قزاق گارد قزاق را نگاه کنید!
[ترجمه گوگل]نگاهی به این قزاق از زندگی قهرمان - سپاه پاسداران!

10. Oprishnik ( Russian Cossack light cavalry ): now he does more damage vs . buildings than Hussars . 'Bout time.
[ترجمه ترگمان]Oprishnik (سواره نظام سبک قزاق): در حال حاضر او بیش از پیش خسارت وارد می کند buildings از هوسارها حدودا زمان
[ترجمه گوگل]Oprishnik (سواره نظام قهرمان روسی روسیه) در حال حاضر او آسیب بیشتری نسبت به ساختمان ها از هوسرز 'زمان تقلا

11. He was in the ordinary Don Cossack uniform, wearing knee-boots and greatcoat, and had saddle-bags slung at the back of his saddle.
[ترجمه ترگمان]او در لباس سربازی معمولی، با چکمه های ساقه بلند و پالتو پوشیده بود و bags را که از پشت زین آویزان بود زین کرده بود
[ترجمه گوگل]او در لباس معمولی دون کوزاک بود، با زانوها و پالتو پوشانده بود، و در کیسه های زینتی در پشت زین خود قرار داشت

12. The Cossack Hetmanate, a Ukrainian state comprised of wild-spirited independent fighters lead by Hetman Bohdan Khmelnytsky.
[ترجمه ترگمان]قزاق Hetmanate قزاق، یک کشور اوکراین متشکل از مبارزان مستقل متشکل از شبه نظامیان مستقل، توسط Hetman Bohdan Khmelnytsky رهبری می شود
[ترجمه گوگل]Hetmanate قزاق، یک کشور اوکراین از جنگجویان مستقل وحشی به رهبری Hetman Bohdan Khmelnytsky است

13. It was an urgent entreaty from the Cossack leader that made up his mind.
[ترجمه ترگمان]این خواهش از جانب رهبر قزاق بود که تصمیم خود را گرفته بود
[ترجمه گوگل]این دعوت فوری از رهبر قزاق بود که ذهنش را تشکیل می داد

پیشنهاد کاربران

به نظر می رسد که تلفظ صحیح این لغت کازاک باشد. زیرا متفاوت از قوم قراق Kazakhs است


کلمات دیگر: