کلمه جو
صفحه اصلی

short list


(انگلیس) فهرست کوتاه (فهرست اسامی نامزدهای نیمه نهایی جایزه یا انتخابات و غیره که فهرست نهایی از میان آنها گزیده می شود)، در فهرست کوتاه قرار دادن

انگلیسی به فارسی

لیست کوتاه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a list of those candidates, as for an academic position, who have not been eliminated by preliminary screening.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: short-lists, short-listing, short-listed
• : تعریف: to place (a candidate) on a short-list.

• if someone or something is on a short-list for a job or prize, they are one of a small group chosen from a larger group. the small group is judged again and a final decision is made about which of them is the best.
if someone or something is short-listed, they are put on a short-list.

جملات نمونه

1. Are you on the short list?
[ترجمه ترگمان]تو لیست short؟
[ترجمه گوگل]آیا شما در لیست کوتاه هستید؟

2. These were narrowed down to a short list of 13 from which Jim's was selected as best-overall.
[ترجمه ترگمان]این تعداد محدود به فهرست کوتاهی از ۱۳ بود که جیم ران به عنوان بهترین شکل انتخاب شد
[ترجمه گوگل]این ها به لیست کوتاهی از 13 که از جیم به عنوان بهترین انتخاب شده بود، محدود شد

3. Following discussion of the short list, the client may require further detailed investigation of a preferred candidate.
[ترجمه ترگمان]پس از بحث در مورد لیست کوتاه، ممکن است مشتری به بررسی مفصل تری از یک کاندیدای مورد نظر نیاز داشته باشد
[ترجمه گوگل]پس از بحث در مورد لیست کوتاه، مشتری ممکن است نیاز به تحقیق دقیقتری در مورد یک نامزد ترجیحی داشته باشد

4. After being selected from a short list of five people, I was finally not offered the position.
[ترجمه ترگمان]بعد از انتخاب از یک لیست کوتاه از ۵ نفر، در نهایت موقعیت را پیشنهاد نکردم
[ترجمه گوگل]پس از انتخاب شدن از لیست کوتاه پنج نفر، من در نهایت موضع ارائه نشد

5. David Elsworth's Imperial Brush must be on the short list.
[ترجمه ترگمان]برس سلطنتی دیوید Elsworth باید در لیست کوتاه باشد
[ترجمه گوگل]Brush Imperial David Elsworth باید در لیست کوتاه باشد

6. At the other end of the scale a short list of names and addresses is not necessarily harmless.
[ترجمه ترگمان]در طرف دیگر، لیستی کوتاه از اسامی و آدرس ها لزوما بی ضرر نیست
[ترجمه گوگل]در انتهای دیگر مقیاس لیست کوتاهی از نام ها و آدرس ها لزوما بی ضرر نیست

7. The short list for the £20,000 prize, which will be awarded on November 2 has already generated a small controversy.
[ترجمه ترگمان]فهرست کوتاه جایزه ۲۰۰۰۰ پوندی که در ۲ نوامبر دریافت خواهد شد، تاکنون یک مناقشه کوچک ایجاد کرده است
[ترجمه گوگل]فهرست کوتاهی برای جایزه 20،000 پوند، که در تاریخ 2 نوامبر اهدا خواهد شد، در حال حاضر یک بحث کوچک را ایجاد کرده است

8. He is on my short list as a possible Grand National winner.
[ترجمه ترگمان]او در لیست کوتاه من به عنوان یک برنده بزرگ ملی قرار دارد
[ترجمه گوگل]او در فهرست کوتاه من به عنوان یک برنده بزرگ ملی ممکن است

9. Once more I was on the short list.
[ترجمه ترگمان]یک بار دیگر در لیست کوتاهی قرار گرفتم
[ترجمه گوگل]بار دیگر من در لیست کوتاه بودم

10. It gave her a short list of problems and asked her to solve them.
[ترجمه ترگمان]او لیستی کوتاه از مشکلات به او داد و از او خواست تا آن ها را حل کند
[ترجمه گوگل]او لیستی از مشکلات را به او داد و از او خواست تا آن را حل کند

11. Both were also on the short list of potential future chairman.
[ترجمه ترگمان]هر دوی آن ها در لیست کوتاه رئیس احتمالی آینده قرار داشتند
[ترجمه گوگل]هر دو هم در لیست کوتاهی از رئیس آینده بالقوه بودند

12. This year, six titles made the short list, out of 200 submitted.
[ترجمه ترگمان]امسال، شش عنوان فهرست کوتاه را که از ۲۰۰ عنوان ارائه شده بود، تشکیل دادند
[ترجمه گوگل]در این سال، شش عنوان لیست کوتاه، از 200 ارسال شده است

13. He is on my short list as one of the greatest poets I know.
[ترجمه ترگمان]او در لیست کوتاه من به عنوان یکی از بزرگ ترین شاعران است
[ترجمه گوگل]او در فهرست کوتاه من به عنوان یکی از بزرگترین شاعران من می دانم

14. Please consider the short list of MS SQL Maestro main features below.
[ترجمه ترگمان]لطفا فهرست کوتاهی از ویژگی های اصلی MS SQL Maestro را در زیر در نظر بگیرید
[ترجمه گوگل]لطفا لیست کوتاهی از ویژگی های اصلی MS SQL Maestro را در زیر بررسی کنید

15. Note : this FAQ is a short list of answers to common problems.
[ترجمه ترگمان]توجه: این پرسش، فهرست کوتاهی از پاسخ به مشکلات مشترک است
[ترجمه گوگل]توجه داشته باشید این پرسش و پاسخ یک لیست کوتاه از پاسخ به مشکلات رایج است

پیشنهاد کاربران

فهرست بندی

فهرست برگزیده ها
لیست نامزدها

به این معنی است که شما از بین متقاضیان یا داوطلبان ، موارد بهتر را انتخاب کرده و لیست کوتاه تری از نام ها را تشکیل می دهید

فهرست نهایی ( کسانی که متقاضی شغل یا منسبی یا جایزه ای هستند و بعد از حذف گزینه های نا متناسب و باقی ماندن اسامی شایسته حاصل میشود ) .


کلمات دیگر: