کلمه جو
صفحه اصلی

christianize


معنی : مسیحی کردن، عیسوی کردن
معانی دیگر : به دین مسیح در آوردن

انگلیسی به فارسی

مسیحی کردن، عیسوی کردن


مسیحی شدن، مسیحی کردن، عیسوی کردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: Christianizes, Christianizing, Christianized
مشتقات: Christianization (n.), Christianizer (n.)
(1) تعریف: to convert to Christianity.

(2) تعریف: to make Christian in character.

• make christian, imbue with christian principles (also christianise)

مترادف و متضاد

مسیحی کردن (فعل)
christianize

عیسوی کردن (فعل)
christianize

جملات نمونه

St. Augustine Christianized England.

اگستین مقدس انگلیس را به دین مسیح درآورد.


The Christianization of Spain was a difficult task.

رواج مسیحیت در اسپانیا کار سختی بود.


پیشنهاد کاربران

مسیحینیدن = مسیحی کردن.
م. ث
اگر ایران را می مسیحینیدند، الان قانون اساسی طوری دیگر نوشته می شد.


کلمات دیگر: