کلمه جو
صفحه اصلی

bravado


معنی : لاف دلیری، پهلوان پنبه، دلیر دروغی
معانی دیگر : شجاعت ظاهری، اعتماد به نفس مصنوعی، چسی، لاف و گزاف، خودستا

انگلیسی به فارسی

لاف دلیری، خودستا، پهلوان‌پنبه، دلیر دروغی


bravado، لاف دلیری، پهلوان پنبه، دلیر دروغی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: bravadoes, bravados
• : تعریف: a false, exaggerated, or boastful display of courage.
مشابه: heroic

- His declaration that he would track down the criminal himself was nothing but bravado.
[ترجمه زیبا] اظهارات او مبنی بر این که جنایت را خودش پیگیری خواهد کرد چیزی جز لاف بیهوده نبود. . .
[ترجمه ترگمان] اظهارات او مبنی بر این بود که او خود جنایتکار را پیدا خواهد کرد، جز شجاعت
[ترجمه گوگل] اعلامیه او مبنی بر اینکه او مجرمیت خود را پیگیری می کند، چیزی جز برادوی نیست

• boasting, pretense of bravery, foolhardiness; bravery
bravado is an appearance of courage that someone shows in order to impress other people.

مترادف و متضاد

boastfulness


لاف دلیری (اسم)
bravado

پهلوان پنبه (اسم)
bravado, bully

دلیر دروغی (اسم)
bravado

Synonyms: blowing, bluff, bluster, boasting, bombast, braggadocio, bragging, bullying, crowing, fancy talk, fuming, gasconade, grandiosity, guts, hot air, pomposity, pretension, raging, railing, rant, selfglorification, storming, swaggering, swelling, talk, tall talk


Antonyms: cowardice, fear, fearfulness, modesty, restraint


جملات نمونه

1. take no notice of his threats; they are sheer bravado
به تهدیدهای او توجه نکن ; کاملا تو خالی است.

2. He behaved aggressively out of bravado.
[ترجمه ترگمان]او از شجاعت رفتار می کرد
[ترجمه گوگل]او به شدت از برادویو رفتار کرد

3. Take no notice of his threats they're sheer bravado.
[ترجمه ترگمان]به تهدیدهای او توجه نکنید، بلکه bravado محض است
[ترجمه گوگل]هیچ نظری از تهدیدات خود را نادیده نگیرید

4. It was an act of bravado that made him ask his boss to resign.
[ترجمه ترگمان]این یک عمل شجاعانه بود که او را واداشت تا از رئیسش بخواهد استعفا بدهد
[ترجمه گوگل]این یک عمل برادوی بود که او را از رئیس خود خواست تا استعفا دهد

5. Their behaviour was just sheer bravado.
[ترجمه زیبا] رفتار آن ها کاملا مصنوعی بود
[ترجمه ترگمان]رفتار آن ها فقط bravado بود
[ترجمه گوگل]رفتار آنها فقط قصدی بود

6. For sheer bravado, hard-nosed business sense and a cunning understanding of human frailty, Agnes deserves admiration.
[ترجمه ترگمان]اگنز، به خاطر گستاخی محض، با عقل و شعور، فهم و فهم هوشمندانه انسانی، شایسته تحسین و تمجید است
[ترجمه گوگل]آگنس برای تحسین برانگیز، حس اعتماد به نفس و درک ضعیف از ضعف های انسانی سزاوار ستایش است

7. However, the reckless, well-bred show of bravado did not exactly endear the utterer to two other boys of like age.
[ترجمه ترگمان]با این حال، نشان شجاعت و شجاعت، نشان شجاعت را دقیقا به اندازه دو پسر دیگر از سن و سال، مورد توجه قرار نداد
[ترجمه گوگل]با این حال، نشان داد بی پروا و به خوبی از bravado دقیقا به دو پسر دیگر مانند سن سرسختی نگاشته بود

8. But there was no bravado in it at the time.
[ترجمه ترگمان]اما در آن زمان هیچ پولی در آن وجود نداشت
[ترجمه گوگل]اما در آن زمان برادودو نبود

9. Later bravado runs high to disguise their feelings and some of them exploit the situation for gain.
[ترجمه ترگمان]بعدها bravado برای پنهان کردن احساسات خود و برخی از آن ها از موقعیت برای کسب سود استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]بعدها bravado بالا میرود تا احساساتشان را تغییر دهند و برخی از آنها از موقعیت برای به دست آوردن بهره برداری می کنند

10. Alternatively, respondents may exaggerate their delinquencies out of bravado, especially likely with juveniles.
[ترجمه ترگمان]به همین ترتیب، ممکن است پاسخ دهندگان اغراق خود را از روی bravado، به خصوص احتمالا با نوجوانان اغراق بکنند
[ترجمه گوگل]متناوبا، ممکن است پاسخ دهندگان ممکن است غرامت خود را از bravado غلبه کنند، به خصوص به احتمال زیاد با نوجوانان

11. The new recruits were full of youthful bravado.
[ترجمه ترگمان]تازه وارده ای تازه، پر از شجاعت و بی باکی جوان بودند
[ترجمه گوگل]سربازان جدید پر از برادوی جوان بودند

12. My bravado emanated from the knowledge that a certain lady was looking out of her window.
[ترجمه ترگمان]بی باکی من از این آگاهی ساطع می شد که یک خانم از پنجره بیرون را نگاه می کند
[ترجمه گوگل]برادوی من از علم معلوم شد که خانم خاصی از پنجره او نگاه می کرد

13. Their rapid-fire bravado masked economic and social insecurities.
[ترجمه ترگمان]bravado که به سرعت شعله ور شدند، insecurities اقتصادی و اجتماعی را پوشش دادند
[ترجمه گوگل]سربازان سرکشی سریع خود را ناامن اقتصادی و اجتماعی پنهان کرده اند

14. Out of bravado Fleury dismissed these fears as groundless, but he was secretly rather alarmed.
[ترجمه ترگمان]از این ترس، باز هم از این ترس های بی اساس، از این ترس های بی اساس دور شد، اما در نهان کمی ترسیده بود
[ترجمه گوگل]از بی تردید فلوری این ترس ها را بی اساس دانست، اما او مخفیانه مورد هجوم قرار گرفت

Take no notice of his threats; they are sheer bravado.

به تهدیدهای او توجه نکن؛ کاملاً تو خالی است.


پیشنهاد کاربران

دلیری، تهور، شجاعت

قُپی اومدن، قُمپز در کردن

That's fine if you're an extrovert, feel you want to make some obscure political point or are so sophisticated that you can pull it off with bravado

youthful bravado = غرور جوانی

گنده گ*زی، شجاعت، تهور یا جسارت نمایشی/ ظاهری، لاف زدن
A showy/false bravery


کلمات دیگر: