(به ویژه در عهد باستان) یونانی کردن یا شدن، یونانی زبان (یا مسلک) کردن یا شدن، یونانی کردن یونانی ماب کردن
hellenize
(به ویژه در عهد باستان) یونانی کردن یا شدن، یونانی زبان (یا مسلک) کردن یا شدن، یونانی کردن یونانی ماب کردن
انگلیسی به فارسی
یونانی کردن یونانی ماب کردن
hellenize
انگلیسی به انگلیسی
فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: Hellenizes, Hellenizing, Hellenized
مشتقات: Hellenization (n.), Hellenizer (n.)
حالات: Hellenizes, Hellenizing, Hellenized
مشتقات: Hellenization (n.), Hellenizer (n.)
• : تعریف: to make or become Greek or Hellenistic in character.
جملات نمونه
the Hellenized peoples of Eastern Mediterranean
مردمان یونانیمأب مدیترانهی شرقی
پیشنهاد کاربران
یونانیدن.
هِلِنیدن.
هِلِنیدن.
کلمات دیگر: