کلمه جو
صفحه اصلی

on the clock

پیشنهاد کاربران

سر کار، حین کار، حین وظیفه

۱ - حین انجام وظیفه
performing duties
Being on duty

۲ - از نظر زمانی در مضیقه بودن، کم بودن وقت، وقت نداشتن
To have a limited amount of time to accomplish something

we're on the clock, hurry up
وقت نداریم، زود باش


کلمات دیگر: