کلمه جو
صفحه اصلی

snap at

انگلیسی به فارسی

ضربه محکم و ناگهانی در


انگلیسی به انگلیسی

• burst out at -, reproach, speak to rudely; bite, nip at

جملات نمونه

1. He would only snap at you.
[ترجمه ترگمان] اون فقط به تو ضربه میزنه
[ترجمه گوگل]او فقط به شما ضربه می زند

2. There's no need to snap at me - it's not my fault that you lost your wallet.
[ترجمه ترگمان]نیازی نیست که به من حمله کنی - تقصیر من نیست که کیف پولت را از دست دادی
[ترجمه گوگل]لازم نیست به من ضربه بزنید - این تقصیر من نیست که کیف پول خود را از دست دادید

3. The dog made an unsuccessful snap at the meat.
[ترجمه ترگمان]سگ برای خوردن گوشت با شکست مواجه شد
[ترجمه گوگل]سگ یک ضربه محکم و ناگهانی در گوشت ایجاد کرد

4. He'd snap at this chance.
[ترجمه ترگمان]از این فرصت استفاده می کند
[ترجمه گوگل]او به این شانس ضربه می زند

5. When a dog gets old and starts to snap at you incessantly, you can shoot it.
[ترجمه ترگمان]وقتی یک سگ پیر می شود و مدام با تو حرف می زند، می توانی به آن شلیک کنی
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک سگ قدیمی می شود و به شما ادامه می دهد، می توانید آن را بچرخانید

6. With this thought, he made a snap at the other dog's meat.
[ترجمه ترگمان]با این فکر، با خشم به گوشت سگ دیگر ضربه زد
[ترجمه گوگل]با توجه به این فکر، او با ضربه زدن به گوشت سگ دیگر

7. A snap at the bottom of each leg further secures the two halves.
[ترجمه ترگمان]یک ضربه آخر هر یک از هر پایی هر دو نیمه را به خود جلب می کند
[ترجمه گوگل]ضربه محکم و ناگهانی در پایین هر پا بیشتر دو نیمه را تضمین می کند

8. When a dog gets and starts to snap at you incessantly, you can shoot it.
[ترجمه ترگمان]وقتی که یه سگ گیر می کنه و مدام تو رو به هم میزنه، می تونی بهش شلیک کنی
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک سگ می شود و شروع به حرکت به شما به طور مداوم، شما می توانید آن را شلیک کنید

9. He tends to snap at people when he gets impatient.
[ترجمه ترگمان]اون دوست داره به مردم حمله کنه وقتی حوصله اش سر میره
[ترجمه گوگل]او هنگامی که بی تاب می شود، تمایل به ضربه زدن به مردم دارد

10. Diners routinely snap at waitresses to hurry up.
[ترجمه ترگمان]روال عادی معمولا با شتاب از waitresses برای بالا رفتن سوت می زنند
[ترجمه گوگل]دینر ها به طور معمول در پیشخدمت ها عجله می کنند تا عجله کنند

11. The dog made a snap at her finger.
[ترجمه ترگمان]سگ با انگشت ضربه ای به انگشتش فرو کرد
[ترجمه گوگل]این سگ انگشت خود را ضربه زد

12. Why do you snap at me so?
[ترجمه ترگمان]چرا این قدر به من تشر می زنی؟
[ترجمه گوگل]چرا تو به من زدی؟

13. The dog made a snap at the bone.
[ترجمه ترگمان]سگ به استخوان اشاره کرد
[ترجمه گوگل]سگ یک ضربه محکم و ناگهانی در استخوان

14. How could she snap at him now?
[ترجمه ترگمان]حالا چطور می توانست به او ضربه بزند؟
[ترجمه گوگل]چگونه او می تواند به او ضربه محکم و ناگهانی؟

پیشنهاد کاربران

حمله کردن به. . .

( یک ) گاز گرفتن
The dog snapped at her and she quickly pulled back her hand
سگه یه گاز ازش گرفت ولی دختره سریع دستشو عقب کشید

وسط حرف یهو پریدن

فرا گرفتن، مستولی شدن، غالب شدن


کلمات دیگر: