1. The bird befouled its own nest.
[ترجمه ترگمان]پرنده لانه خود را آلوده کرد
[ترجمه گوگل]پرنده لانه خود را خالی کرده است
2. Her long hair was befouled by weeds and sticks.
[ترجمه ترگمان]موهای بلندش به وسیله علف و چوب سوخته بود
[ترجمه گوگل]موی بلند او توسط علف های هرز و چوب می لرزید
3. The foxes cause little nuisance, whereas domestic pets befoul the streets, parks and gardens.
[ترجمه ترگمان]روباه ها باعث مزاحمت می شوند، در حالی که حیوانات خانگی در خیابان ها، پارک ها و باغ ها عبور می کنند
[ترجمه گوگل]روباه باعث ناراحتی کمی می شود، در حالی که حیوانات خانگی خانگی خیابان ها، پارک ها و باغ ها را تحت تاثیر قرار می دهند
4. Certain people used to befoul its banks every day. Others who came there in the morning to bathe would abuse the offenders loudly.
[ترجمه ترگمان]بعضی از مردم هر روز از banks استفاده می کردند برخی دیگر که صبح به آنجا آمدند تا حمام کنند، متخلفان را با صدای بلند دشنام می دادند
[ترجمه گوگل]بعضی از مردم روز به روز از بانک های خود سوء استفاده می کردند دیگران که در صبح به آنجا می آمدند، با صدای بلند، مجرمان را سوء استفاده می کردند
5. How dare you) befoul my lucky number!
[ترجمه ترگمان]! چطور جرات می کنی! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !
[ترجمه گوگل]چگونه جرات می کنی) عدد خوش شانس من را نابود کن!
6. She turned as red as a beetroot when they befouled her reputation.
[ترجمه ترگمان]صورتش سرخ شد و صورتش سرخ شد و صورتش سرخ شد
[ترجمه گوگل]هنگامی که شهرت خود را از بین می برد، او به عنوان یک سرخ شده تبدیل به قرمز شد
7. The symptoms are periodic spells of regression: They drop to all fours, bark, befoul their apartments.
[ترجمه ترگمان]نشانه ها عبارتند از: spells دوره ای رگرسیون: آن ها چهار دست و پا، پوست، و befoul را رها می کنند
[ترجمه گوگل]علائم جسمانی دوره ای از رگرسیون هستند آنها به همه چهارساعت ها، پوست، آپارتمان هایشان فرو می ریزند