کلمه جو
صفحه اصلی

pan out


1- (کان زر) طلا داشتن، زر دادن، 2- (عامیانه) نتیجه دادن، به نتیجه رسیدن، موفقیت آمیز بودن

انگلیسی به انگلیسی

• work out successfully; become possible; end up

جملات نمونه

1. We'll have to see how things pan out.
[ترجمه ترگمان]باید ببینیم اوضاع چطور پیش میره
[ترجمه گوگل]ما باید ببینیم چطور چیزها را می بینیم

2. It depends how things pan out.
[ترجمه ترگمان]بستگی به این دارد که چگونه کار انجام شود
[ترجمه گوگل]این بستگی به چگونگی انجام کارها دارد

3. We hope things will pan out as we expect.
[ترجمه ترگمان]ما امیدواریم که همه چیز همانطور که انتظار داریم از بین برود
[ترجمه گوگل]ما امیدواریم که همه چیز به همان اندازه که انتظار می رود، پائین بیاید

4. Their attempt to start a new business didn't pan out.
[ترجمه ترگمان]تلاش آن ها برای شروع یک تجارت جدید از بین نرفت
[ترجمه گوگل]تلاش آنها برای شروع یک کسب و کار جدید از بین نرفته است

5. After you pan out the dirt and sand there might be some gold left.
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه از خاک و ماسه بیرون you ممکنه یه مقدار طلایی باقی مونده باشه
[ترجمه گوگل]بعد از اینکه خاک و شن و ماسه را از بین ببرید ممکن است طلای دیگری باقی بماند

6. If the findings pan out, Europa would be the first body outside of Earth where liquid water is abundant.
[ترجمه ترگمان]اگر یافته شود، اروپا اولین بدنه خارج از زمین است که در آن آب مایع فراوان است
[ترجمه گوگل]اگر یافته های پنهان، اروپا اولین جسد خارج از زمین است که در آن آب مایع فراوان است

7. How did it pan out?
[ترجمه ترگمان]اوضاع چطور پیش رفت؟
[ترجمه گوگل]چگونه از آن خارج شد؟

8. But whether further tests pan out is yet to be seen.
[ترجمه ترگمان]اما این که آیا آزمایش های بیشتری صورت می گیرد، هنوز دیده نشده است
[ترجمه گوگل]اما آیا آزمایش های بیشتری انجام می شود هنوز دیده می شود

9. You can't always expect things to pan out each time, can you ?
[ترجمه ترگمان]تو همیشه نباید انتظار داشته باشی که هر بار هر بار که دلت خواست کار کنی، مگه نه؟
[ترجمه گوگل]شما همیشه نمی توانید چیزهایی را که برای هر لحظه شبیه سازی می کنید انتظار داشته باشید، آیا می توانید؟

10. Maybe, if studies on a chemical compound pan out.
[ترجمه ترگمان]شاید، اگر در یک ترکیب شیمیایی با یک ترکیب شیمیایی مطالعه کنید
[ترجمه گوگل]شاید، اگر مطالعات در مورد ترکیب شیمیایی پان بیرون

11. The peace talks did not pan out and frighting was resumed.
[ترجمه ترگمان]مذاکرات صلح از بین نرفت و frighting دوباره ازسر گرفته شد
[ترجمه گوگل]مذاکرات صلح به نتیجه نرسید و ناامید شد

12. His project did not pan out.
[ترجمه ترگمان]پروژه او حذف نشد
[ترجمه گوگل]پروژه او انجام نشد

13. My plan to study at Harvard didn't pan out.
[ترجمه ترگمان]نقشه ام این بود که در هاروارد درس بخوانم
[ترجمه گوگل]برنامه من برای تحصیل در دانشگاه هاروارد بیرون نرفته بود

14. Long Treasurys for the year to date didn't pan out that well either.
[ترجمه ترگمان]Treasurys طولانی در طول سال تا به امروز آن را خوب انجام نداده اند
[ترجمه گوگل]تا به حال Treasurys طولانی تا کنون به خوبی ندیده است

15. We pope things will pan out as we expect.
[ترجمه ترگمان]ما همان طور که انتظار داریم اوضاع و احوال پاپ پیش خواهد رفت
[ترجمه گوگل]ما پاپ همه چیز را به عنوان ما انتظار می رود

پیشنهاد کاربران

به بار نشستن، به ثمر نشستن، ثمر دادن

اتفاق افتادن. توسعه یافتن

موفقیت آمیز بودن

مثلا :
Your theory pans out
تئوریت موفقیت آمیز است

to develop in a particular way or in a successful way
به بار نشستن، به ثمر نشستن

پیش رفتن
e. g. it all depends on how things pan out
بستگی دارد همه چیز ( شرایط ) چطور پیش برود

به نتیجه رسیدن - ختم به خیر شدن - موفق شدن

به نتیجه رسیدن - موفق شدن

End up

1 - end up; conclude.
"he's happy with the way the deal panned out"
I don’t know how this path will pan out
ختم شدن
2 - ( of gravel ) yield gold when washed in a pan

به نتیجه مثبت رسیدن.
حتماً نتیجه مثبت و موفقیت آمیز مد نظر است.


کلمات دیگر: