مردلاس زن، زن دنبال کن
philanderer
مردلاس زن، زن دنبال کن
انگلیسی به فارسی
philanderer
مردلاس زن،زن دنبال کن
انگلیسی به انگلیسی
• flirt, gallivanter, ladies' man, womanizer
a philanderer is a man who flirts a lot or has a lot of casual love affairs with women; an old-fashioned word, used showing disapproval.
a philanderer is a man who flirts a lot or has a lot of casual love affairs with women; an old-fashioned word, used showing disapproval.
مترادف و متضاد
person who has many love affairs
Synonyms: adulterer, chaser, cruiser, dallier, debaucher, flirt, gallant, lover, operator, swinger
Antonyms: faithful
جملات نمونه
1. He's a bit of a philanderer -- don't take him too seriously!
[ترجمه ترگمان]اون یه خورده of - اون رو خیلی جدی نگیر
[ترجمه گوگل]او کمی دوست داشتنی است - او را جدی نگیرید!
[ترجمه گوگل]او کمی دوست داشتنی است - او را جدی نگیرید!
2. He had a reputation as a philanderer.
[ترجمه ترگمان]اون به عنوان یه خانوم باز شهرت داشت
[ترجمه گوگل]او شهرت خوبی داشت
[ترجمه گوگل]او شهرت خوبی داشت
3. Universal Pictures wanted Chase to play house philanderer Otter, and the role was offered to him.
[ترجمه ترگمان]تصاویر جهانی می خواستند که چیس در خانه philanderer او تر بازی کند، و نقش آن را به او پیشنهاد کردند
[ترجمه گوگل]عکس های جهانی می خواستند چیس را به بازی Otter philanderer خانه، و نقش به او ارائه شد
[ترجمه گوگل]عکس های جهانی می خواستند چیس را به بازی Otter philanderer خانه، و نقش به او ارائه شد
4. And the middle-aged philanderer, it turns out, is as mythical as the sexless middle-aged woman.
[ترجمه ترگمان]و عاشق پیشه میان سالی که معلوم می شود به همان اندازه یک زن میان سال بدون شهوت است
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد، فیلسوف متوسط ساله، به عنوان یک زن میانسال بدون جنسیت اسطوره ای است
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد، فیلسوف متوسط ساله، به عنوان یک زن میانسال بدون جنسیت اسطوره ای است
5. Dilettante: a philanderer who seduces the several arts and letters each in turn for another.
[ترجمه ترگمان]dilettante: a که چند هنر و نامه را به نوبت به یکدیگر seduces
[ترجمه گوگل]Dilettante philanderer که چندین هنر و نامه را گمراه می کند و هر کدام به نوبه خود برای دیگران است
[ترجمه گوگل]Dilettante philanderer که چندین هنر و نامه را گمراه می کند و هر کدام به نوبه خود برای دیگران است
6. D . Edison Chen is a goddamned rich philanderer.
[ترجمه ترگمان]د (ادیسون)یک عاشق پیشه ثروتمند است
[ترجمه گوگل]د ادیسون چن یک فیلسوف غریب غریبه است
[ترجمه گوگل]د ادیسون چن یک فیلسوف غریب غریبه است
7. I'm not sure I remember ever hearing someone seriously entertain the possibility that the philanderer was bisexual.
[ترجمه ترگمان]مطمئن نیستم که به یاد داشته باشم که کسی به طور جدی این احتمال را می شنید که the دو جنسی است
[ترجمه گوگل]من مطمئن هستم که من به یاد داشته باشید که هرگز شنوایی کسی را که به طور جدی سرگرم کننده است، ممکن است که دوست صمیمی دوجنسگرا باشد
[ترجمه گوگل]من مطمئن هستم که من به یاد داشته باشید که هرگز شنوایی کسی را که به طور جدی سرگرم کننده است، ممکن است که دوست صمیمی دوجنسگرا باشد
8. Seoarang girlwho is still sacred from the touch of a philanderer male, has the physicalcharacteristics on the nose.
[ترجمه ترگمان]Seoarang girlwho هنوز از لمس مرد philanderer مقدس است، بینی را روی بینی دارد
[ترجمه گوگل]دختر Seoarang است که هنوز هم از لمس یک مرد philanderer مقدس است، دارای ویژگی های physicalcharacteristics در بینی است
[ترجمه گوگل]دختر Seoarang است که هنوز هم از لمس یک مرد philanderer مقدس است، دارای ویژگی های physicalcharacteristics در بینی است
9. Swearing he had never so much as looked at another woman, Jack assured Jill he was no philanderer.
[ترجمه ترگمان]جک به جیل اطمینان داد که هیچ وقت به اندازه یک زن دیگر نگاه نمی کند
[ترجمه گوگل]جک او هرگز به اندازه یک زن دیگر نگاه نکرد، جک به جیل اطمینان داد که او هیچ خیرخواهی نیست
[ترجمه گوگل]جک او هرگز به اندازه یک زن دیگر نگاه نکرد، جک به جیل اطمینان داد که او هیچ خیرخواهی نیست
پیشنهاد کاربران
هوس باز
زن باز - بی بند و بار
مرد زن باز
مرد بی بند و بار
• Womanizer
• skirt chaser
A man who is morally unrestrained and enters in casual sexual relationship with women
مرد بی بند و بار
• Womanizer
• skirt chaser
A man who is morally unrestrained and enters in casual sexual relationship with women
کلمات دیگر: