کلمه جو
صفحه اصلی

airhead


سرپل هوایی، ناحیه ی امن هوایی (منطقه ای که پیشاپیش برای ورود هواپیمای نظامی آماده شده است)، (امریکا ـ عامیانه) سر به هوا، ابله، نادان

انگلیسی به فارسی

سر پل هوایی، ناحیه‌ی امن هوایی (منطقه‌ای که پیشاپیش برای ورود هواپیمای نظامی آماده شده است)


(آمریکا ـ عامیانه) سر‌به‌هوا، ابله، نادان


انگلیسی به انگلیسی

• (slang) stupid and distracted person, ditz (usually in reference to a woman); enemy-controlled territory secured by paratroops
(military) enemy-controlled territory secured by paratroops; (slang) an unusually stupid or gullible person, a ditz (usually refers to a woman)

جملات نمونه

1. There's a lot more to Jefferson Airhead than rent-a-baggy camp followers.
[ترجمه ترگمان]برای جفرسون بسیار بیشتر از پیروان اردوی a است
[ترجمه گوگل]جفرسون Airhead خیلی بیشتر از پیروان اردوگاه اجاره ای است

2. Is she a grasping airhead or a complete naif?
[ترجمه ترگمان]ان کله پوک یا ساده و ساده است؟
[ترجمه گوگل]آیا او یک سر و صدا و یا یک naif کامل است؟

3. She's such an airhead.
[ترجمه ترگمان]ان قدر کله پوک است
[ترجمه گوگل]او چنین سرنوشتی است

4. She's a total airhead!
[ترجمه ترگمان]ان قدر کله پوک است!
[ترجمه گوگل]او کل سر و صدایی است!

5. Then some overpaid TV airhead starts telling us how wonderful her producer is.
[ترجمه ترگمان]سپس برخی از overpaid تلویزیونی به ما می گویند که تولید کننده او چقدر عالی است
[ترجمه گوگل]سپس بعضی از سرنشینان تلویزیون سرپایی، شروع به صحبت می کنند که چگونه تولید کننده شگفت انگیز است

6. I'm not a complete airhead.
[ترجمه ترگمان]ان قدر کله پوک نیستم
[ترجمه گوگل]من یک هواپیما کامل نیستم

7. Your sister is such an airhead.
[ترجمه ترگمان]این قدر کله پوک است!
[ترجمه گوگل]خواهر شما چنین است

8. My sister's boyfriend is a airhead.
[ترجمه ترگمان]دوست پسر خواهرم کله پوک است
[ترجمه گوگل]دوست پسر خواهر من یک سرباز است

9. The opposite of an airhead is an egghead. An egghead is a very studious and intellectual person.
[ترجمه ترگمان]نقطه مقابل of یک egghead است An یک فرد بسیار دقیق و روشنفکر است
[ترجمه گوگل]مخالف یک سرنشین بالشتک یک سر تخم مرغ است یک تخم مرغ یک فرد بسیار متعهد و فکری است

10. No, you airhead, I said I'm going to Florida, not the flower shop.
[ترجمه ترگمان]نه، کله پوک، گفتم می روم به فلوریدا، نه از مغازه گل
[ترجمه گوگل]نه، شما سر و صدا، من گفتم من رفتن به فلوریدا، نه فروشگاه گل

11. Every airhead on a big salary rushed out to buy one.
[ترجمه ترگمان]هر airhead در یک حقوق بزرگ به سرعت بیرون رفت تا یکی از آن ها را بخرد
[ترجمه گوگل]هر یک از سرنشینان در یک دستمزد بزرگ، عجله کرد تا یکی را خریداری کند

12. Beauty is just skin deep. Jennifer is an airhead.
[ترجمه ترگمان]زیبایی فقط پوست است جنیفر یک airhead است
[ترجمه گوگل]زیبایی فقط پوست عمیق است جنیفر سرباز است

13. Boy, that salesman is the biggest airhead I have ever seen.
[ترجمه ترگمان]پسر، این فروشنده بزرگ ترین احمقی است که تا به حال دیده ام
[ترجمه گوگل]پسر، این فروشنده بزرگترین سر و صدای من است که تا به حال دیده ام

14. She is too much of an airhead to be school president.
[ترجمه ترگمان]او برای مدیر مدرسه بیش از اندازه استعداد دارد
[ترجمه گوگل]او بیش از حد از سرپرستی رئیس جمهور مدرسه است

پیشنهاد کاربران

اسکول

کله پوک

حواس پرت، سر به هوا An airhead is a silly, foolish person. If your friend spends fifteen minutes searching for her lost sunglasses, only to find them on top of her head, you can call her an airhead.

کله پوک - خرفت - بی مغز - مشنگ - کسی که از درک و شعور و توانایی زیادی برخوردار نیست و گیج میزنه
مترداف هاش میشن : imbecile - stupid - idiot

سر به هوا
گیج
خل و چل
کله پوک

Scatterbrain
Dingbat
Eccentric
forgetful and unable to concentrate

• I'm here to shatter the myth that beauty "
"queens are airheads

سر به هوا
اسکل
با stupid و foolish مترادف هست

airhead ( علوم نظامی )
واژه مصوب: سرپل هوایی
تعریف: 1. منطقه‏ای در سرزمین دشمن یا مناطق اشغالی که یگان هوابُرد و آمادها و تجهیزات مربوط از راه هوا در آن منطقه فرود می آیند و یگان های هجومی پس ‏از آفند منطقه را پاک و پدافند می کنند|||2. ناحیۀ مشخصی در منطقۀ عملیاتی که به عنوان پایگاه آماد و تخلیه از راه هوا مورد استفاده قرار می گیرد


کلمات دیگر: